اقتصاد اسلامی

فهرست کتاب

اهمیت و نقش اقتصاد:

اهمیت و نقش اقتصاد:

به‌نظر می‌رسد یکی از موضوعات مهمی که امروز در میان مسایل مورد ابتلای جامعه، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد، مسایل معیشتی و اقتصادی مردم است. اقتصاد یا به اعتبار دیگر تأمین مخارج مالی و توازن بین دخل و خرج و اداره مطلوب زندگی برای همه‌ی مردم دارای اهمیت است، به‌این دلیل که برای همه ی آنها ملموس و قابل درک است و همواره خود را با آن درگیر می‌بینند.

همچنین اقتصاد برای جوامع و کشورها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا ثبات و استقلال جامعه، قدرت مقاومت آن در برابر حوادث طبیعی و اجتماعی، پرهیز از وابستگی سیاسی و نظامی به کشورهای صاحب ثروت و شکوه و عظمت یک جامعه در مقابل جوامع دیگر و ثبات سیاسی آن، بستگی به حل مشکلات و رفع کمبودهای اقتصادی آن جامعه دارد. علاوه بر این زندگی اجتماعی انسان‌ها بدون اقتصادی شکوفا و رشدیافته، بسی دشوار است و همواره اقتصاد بیمار زمینه را برای نابودی ارزش‌های اخلاقی و حاکمیت فساد و فحشاء و جرم و جنایت بیشتر مهیا می‌کند. نمونه‌ی بارز آن اقتصاد بیمار کشور خودمان است که متأسفانه علی‌رغم برخورداری کشور از استعدادهای خدادادی و منابع بالقوه‌ی اقتصادی دچار اقتصاد بیمار است و فقر و بیکاری و معضلات اجتماعی روزبه‌روز بیشتر می‌شود و تنگدستی و تهیدستی دامن‌گیر بسیاری از افراد به ویژه جوانان شده است. به‌جرأت می‌توان گفت که، در شرایط کنونی پیمودن مسیر تکامل اجتماعی و رسیدن به کمال مطلوب برای یک جامعه، بدون فراهم بودن امکانات اقتصادی و رفع نیازهای مادی، تقریباً غیرممکن به‌نظر می‌رسد.

همچنین اقتصاد از حساسیت زیادی برخوردار است. به‌ این معنا که یک تصمیم‌گیری به‌جا و به‌موقع، در باره‌ی امور اقتصادی، می‌تواند جامعه‌ای را به‌ عظمت و ترقی مادی بکشاند. مانند اینکه مثلاً دولت برای شکوفایی اقتصادی بهره‌ی بانکی وام‌هایی را که در بخش تولید و بازرگانی داده می‌شود به ‌صورت چشم‌گیری (به‌ عنوان مثال تا حدود سه یا چهار درصد) کاهش دهد (بالاترین رقم بهره بانکی در کشورهای پیشرفته اقتصادی مانند انگلیس و آمریکا حداکثر سه و نیم درصد است)، در این صورت قیمت‌ها و به‌ خصوص قیمت کالاهای اساسی، مسکن، وسایل حمل و نقل، پوشاک و خوراک و غیره به‌ صورت چشمگیری کاهش می‌یابد و اقتصاد شکوفا می‌شود اما چون تقریباً تمامی امکانات تولید کالاهای اساسی و سرمایه‌ای که کاهش یا افزایش قیمت آنها تأثیر بسزایی بر روی قیمت سایر کالاها می‌گذارد، در دست دولت و یا نهادهای وابسته به حاکمیت است و دولت کسری بودجه‌ی سالانه‌ی خود را بدون توجه به توان اقتصادی مردم از طریق افزایش قیمت این کالاها تأمین می‌کند در نتیجه قدرت خرید مردم روزبه‌روز کاهش یافته و مانع شکوفایی اقتصاد می‌شود و یا اینکه یک تصمیم نسنجیده و حساب نشده، موجب شکست اقتصادی یک جامعه گردد.

بسیاری از وابستگی‌های یک جامعه در اثر فقدان کارایی اقتصادی آن جامعه است و بسیاری از عقب‌ماندگی‌های فرهنگی و سیاسی و نظامی، در اثر عقب‌ماندگی اقتصادی است. البته از آنچه که در باره‌ی اهمیت اقتصادی گفته شد نباید چنین تصور شود که اقتصاد با تمام اهمیتش زیربنای سایر مسایل اجتماعی است. زیرا اقتصاد خود یکی از پدیده‌های اجتماعی است که تحت تأثیر عوامل فراوان دیگری قرار دارد و در اینجا صرفاً به بیان اهمیت اقتصاد پرداخته شده و در صدد این نیستیم که فقط اقتصاد را اساس همه‌ی مسایل اجتماعی بدانیم.

شناخت نظام‌های اقتصادی به‌ وسیله‌ی دانشمندان غربی علوم اقتصادی و پایه‌گذاران نظام‌های اقتصادی با دیدگاه‌های متفاوتی انجام شده است. یکی از دیدگاه‌ها مربوط به شنیتسر و نوردیکه (دو تن از اقتصاددانان اروپایی) است که در مقایسه‌ی سیستم‌های اقتصادی صرفاً به توضیح نظام‌های اقتصادی و سازوکار آن پرداخته‌اند و بیان نموده‌اند که، نظام اقتصادی در ارتباط با اهداف خود و نیز در مقایسه با سایر نظام‌ها چقدر موفق بوده است، اما مبانی فکری نظام مورد نظر را بررسی ننموده‌اند.

دیدگاه دیگر، از این طرز تفکر به‌ وجود آمده که شناختن نظام اقتصادی بدون شناختن مبانی فکری و ارزشی که نظام بر پایه‌ی آن شکل گرفته، ناقص است. ژوزف لاژوژی (دانشمند آلمانی) در کتاب نظام‌های اقتصادی خود تا اندازه‌ای به‌ مبانی فکری و ارزشی نظام‌های اقتصادی پرداخته است اما هیچ‌یک از این دانشمندان موضع‌گیری در برابر نارسایی‌ها و نتایج نامطلوب آن را ضروری ندانسته و به آن نپرداخته‌اند.

بنابراین تعریفی که این قبیل دانشمندان از اقتصاد می‌دهند، بیشتر مربوط به سازوکارها و شناخت مبانی فکری و ارزشی نظام‌های اقتصادی است و به ‌همین دلیل مشاهده می‌شود که هر یک از نظام‌های اقتصادی سرمایه‌داری و سوسیالیسم آن‌طور که باعث تعالی فکری و معنوی انسان‌ها باشد، جواب نداده است.