اقتصاد اسلامی

فهرست کتاب

اصول اساسی سوسیالیستی:

اصول اساسی سوسیالیستی:

درنتیجه برنامه‌های سوسیالیستی فوق الذکر، اصول اساسی ذیل در اقتصاد سوسیالیستی ایفای نقش می‌کنند:

١- مالکیت اجتماعی "Collective Property"

هدف از بیان این اصل در نظام سوسیالیستی این است که عوامل تولید، یعنی زمین‌ها، کارخانجات و غیره در مالکیت شخصی کسی نمی‌باشند، بلکه در مالکیت ملی بوده و زیر نظر دولت اداره می‌شوند، فقط اشیایی که برای استفاده شخصی هستند می‌توانند در مالکیت شخصی قرار گیرند. در نتیجه براساس نظریه نظام سوسیالیستی نه تنها کارخانه‌ها و زمین‌ها بلکه فروشگاه‌های تجاری نیز در مالکیت شخصی واحدی نمی‌باشند و کسانی که در آنها کار می‌کنند کارمند حقوق بگیر دولت بوده و بیشتر درآمد به ‌دست آمده به خزانه دولت واریز می‌شود و به‌کارمندان طبق برنامه‌ریزی دولت، حقوق یا دستمزد تعلق می‌گیرد

٢- برنامه‌ریزی "Planning"

دومین اصل اساسی نظام سوسیالیستی «برنامه‌ریزی» است. مفهوم آن این است که همه خط مشی‌ها و سیاست گذاری‌های اقتصادی را دولت تحت برنامه انجام می‌دهد و در این برنامه تمام ضروریات اقتصادی و تعداد عوامل اقتصادی گردآوری شده و تعیین می‌شود که چه میزان سرمایه و کار برای تولید چه کالاها و خدماتی اختصاص داده و به‌ عنوان مثال، از فلان کالا چقدر تولید شود؟ و برای کارگران فلان بخش، چقدر مزد در نظر گرفته شود؟

اندیشه طراحی اقتصاد از طرف دولت را ابتدا سوسیالیسم عرضه داشته بود، اما رفته رفته کشورهای سرمایه‌داری هم به‌طور جزئی این نظریه را پذیرفتند، زیرا ممالک سرمایه‌دار نتوانستند به‌ طور کامل برقوانین خود [که دولت به هیچ‌وجه در معاملات اقتصادی مردم دخالت نکند] پابرجا بمانند. با توجه به ضرورت‌های مختلف اجتماعی، دولت‌های سرمایه‌دار ناچار شدند که در تجارت و اقتصاد مردم دخالت‌هایی داشته باشند. تا جایی که یک اصطلاح جدید به نام «اقتصاد مرکب» "Mixed Economy" بوجود آمد که هدف از آن این است که اقتصاد به ‌طور اساسی اگر چه تحت اراده بازار اداره می‌شود، اما در صورت نیاز، بعضی از بخش‌های صنعت و تجارت نیز می‌توانند در اختیار دولت باشند. چنان که در بعضی از کشورهای سرمایه‌داری، قطار، برق، تلفن، سرویس هوایی و غیره دولتی می‌باشند و تجارت‌هایی که به‌ طور شخصی انجام می‌گیرند، دولت آنها را هم مؤظف به قبول برخی از قواعد و ضوابط می‌کند. تجارت‌های نوع اول را بخش همگانی یا عمومی "Public Sector " و تجارت‌های نوع دوم را بخش خصوصی "Private Sector" می‌گویند.

حالا چون دولت در اقتصاد مخطط به‌ طور اجبار دخالت دارد از این جهت به‌ طور جزئی نیز ناگزیر به برنامه‌ریزی و طراحی می‌گردد و عموماً از طرف دولت در نتیجه این برنامه‌ریزی‌های جزئی (موردی) طرح‌های سه ساله و پنج ساله تدارک دیده می‌شود، اما این برنامه‌ریزی‌ها موردی می‌باشند، درحالی که برنامه‌ریزی‌های سوسیالیستی کلی و همگانی و درازمدت است، به این معنا که در آنها هر نوع داوری و قضاوت اقتصادی در چارچوب برنامه‌ریزی‌ها و طراحی‌های ملی انجام می‌شود.

٣- منافع اجتماعی "Collective Interest"

سومین اصل سوسیالیسم، برتری منافع اجتماعی برمنافع شخصی است، یعنی سوسیالیسم مدعی است که در اقتصاد سرمایه‌داری تمام تلاش‌های اقتصادی تابع نفع شخصی افراد می‌باشد، اما در نظام سوسیالیستی رعایت منافع اجتماعی اساساً با برنامه‌ریزی صورت می‌گیرد.

٤- تقسیم مساوی درآمد "Equitable Distribution of Income"

چهارمین اصل نظام سوسیالیستی عبارت از این است که درآمدی که از راه تولید به‌ دست می‌آید، باید به ‌طور مساوی در میان افراد تقسیم شود، نباید تفاوت زیادی بین ثروتمند و فقیر باشد و در تقسیم درآمدها باید تعادل برقرار شود. ابتدا ادعا این بود که در نظام سوسیالیستی تعادل در درآمدها رعایت می‌شود، یعنی درآمد همه مساوی خواهد بود اما در عمل، هرگز چنین نشد. مزدها و حقوق‌های مردم پیوسته کم و زیاد می‌شد، البته در نظام سوسیالیستی حداقل این ادعا به ‌طور حتم شده است که تفاوت زیادی بین حقوق مادی مردم در این نظام مشاهده نمی‌شود.