توبه

فهرست کتاب

وجوب توبه فوری است

وجوب توبه فوری است

وقتی توبه بر همۀ مسلمانان واجب است، بنابراین فوریت در انجام آن لازم است و تأخیر و تراخی آن جایز نیست. هر گاه شخص متدینی بلافاصله نسبت به تطهیر گناهان خود نپردازد، بر قلب وی سنگینی خواهد کرد و بیم آن می‌رود که آثار گناه یکی پس از دیگری بر هم انباشته گردند و سیاهی لکه ی تیره‌‌ای در قلب او ایجاد گردد. در این باره ابوهریره ساز پیامبر ج روایت می‌کند: «إن العبد إذا أخطأ خطيئة نكت في قلبه نكتة فإن هو نزع واستغفر صقلت فإن عاد زيد فيها حتى تعلو قلب فذلك الران الذي ذكره الله تعالى: ﴿كَلَّاۖ بَلۡۜ رَانَ عَلَىٰ قُلُوبِهِم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ١٤» [۲۳].«بنده وقتی گناهی کند نقطه سیاهی در دل او پدید می‌آید. اگر از آن گناه دل بر کند و از خداوند مغفرت بخواهد آن گناه بخشوده و قلبش صاف می‌گردد و اگر نه در مقابل اقدام به گناه دیگری نموده آن گناهان همچون نقطه‌های سیاه قلب او را در بر می‌گیرد. که آن همان زنگار و چیرگی گناهان است که خداوند در قرآن راجع به‌آن می‌فرماید: «نه چنین است بلکه آنچه مرتکب شده‌اند زنگار بر دل‌هایشان بست‌هاست»».

ابن قیم می‌گوید: «اقدام برای توبه از گناهان، به عنوان یک واجب فوری تلقی می‌شود و تاخیر آن جایز نمی‌باشد و هر گاه شخص آن توبه را به تاخیر اندازد، به خاطر تأخیر، عاصی و گناهکار می‌شود که اگر از آن توبه کند، توبه دیگری بر گردن او باقی خواهد ماند که همان توبه ی تاخیر از توبه است! چنین مطلبی کمتر به اندیشه توبه‌کننده راه می‌یابد و می‌پندارد که هر گاه از آن گناه توبه کند دیگر هیچ چیزی بر گردن او باقی نخواهد ماند در حالی که توبه به خاطر تأخیر توبه، در گردن او باقیمانده است. پایان کلام ابن قیم».

خطرناک‌ترین چیز برای گناهکار «تسویف» [کار امروز را به فردا افکندن] است یعنی بگوید: بر خواهم گشت، توبه خواهم کرد و ... در صورتی که چنان نکند، گفته شده چنین فردی سربازی از لشکر ابلیس است! و باز گفته شده که «بیشترین ساکنان دوزخ درنگ‌کنندگان از توبه هستند». خداوند متعال می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُلۡهِكُمۡ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ٩ وَأَنفِقُواْ مِن مَّا رَزَقۡنَٰكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنِيٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِيبٖ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُن مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ١٠ وَلَن يُؤَخِّرَ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِذَا جَآءَ أَجَلُهَاۚ وَٱللَّهُ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ١١[المنافقون: ٩-۱۱].

«اى کسانى که ایمان آورده‌اید، [زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگرداند، و هر کس چنین کند، آنان خود زیانکارانند. و از آنچه روزی شما گردانیده‌ایم انفاق کنید پیش از آنکه یکی از شما را مرگ فرا رسد و بگوید: پروردگارا! چرا تا مدتی بیشتر [اجل] مرا به تأخیر نینداختی تا صدقه دهم و از نیکوکاران باشم؟».

از مزیت و برتری شتاب در توبه این است که به شخص مکلّف کمک خواهد کرد که قبل از این‌که گناه بزرگ و سخت شود و ریشه ی آن در زمین قلب رسوخ و محکم گردد و شاخه‌های آن گناه در رفتار و کردار شخص وسعت یابد و هر روز ریشه‌های آن افزوده شود، آن را از بیخ بَر کند.

مثال تسویف‌کنندگان، مثال کسی است که به کندن درختی نیاز داشته باشد و او آن درخت را تنومند و قوی ببیند که جز به سختی طاقت‌فرسایی کنده نشود و بگوید یک سال دیگر می‌آیم و آن را بر خواهم کند. چنین کاری از حماقت و ابلهی او است زیرا او می‌داند که هر مقدار زمان بر درخت بگذرد، استحکام آن بیشتر می‌گردد و هر اندازه عمر آن درخت بیشتر گردد، ضعف و ناتوانی او بیشتر خواهد شد. چه حماقتی در دنیا از این بیشتر است! وقتی اودر مقابل چیز ضعیفی ناتوان ماند چگونه می‌تواند انتظار غلبه و پیروزی بر آن را داشته باشد، چرا که ضعف نشان‌دادن، غلبه را دشوارتر خواهد ساخت! و چه بسا کسانی برای انجام توبه آنقدر امروز و فردا می‌کنند که ناگاه زمان آن را از دست داده و مواجه با زمانی شده‌اند که توبه را در آن زمان ممنوع می‌بینند و خداوند متعال توبۀ آنان را در آن زمان نپذیرد. و آن هنگامی است که انسان فاقد اختیار گردد و توبۀ او، توبۀ از سر ناچاری باشد همانند توبه فرعون هنگامی که در دریای نیل داشت غرق می‌شد، اوگفت: ایمان آوردم به این‌که هیچ کسی شایستگی عبادت ندارد جز خدایی که بنی‌اسرائیل بدان ایمان آورده‌اند و من از مسلمانانم. و می‌یابیم که چگونه خداوند متعال توبۀ او را محکم ردّ و طرد نمود و فرمود:

﴿ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ عَصَيۡتَ قَبۡلُ وَكُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ٩١[یونس: ٩۱].

«اکنون؟ در حالیکه پیش از این نافرمانی می‌کردی و از تبهکاران بودی؟».

و باز هنگامی که مکلّف در احتضار و مشرف به مرگ قرار گیرد دیگر توبه به و فایده‌‌ای نخواهد رساند همانطور که خداوند متعال در این باره می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا ٱلتَّوۡبَةُ عَلَى ٱللَّهِ لِلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٖ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا١٧ وَلَيۡسَتِ ٱلتَّوۡبَةُ لِلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ حَتَّىٰٓ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ إِنِّي تُبۡتُ ٱلۡـَٰٔنَ وَلَا ٱلَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمۡ كُفَّارٌۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا١٨[النساء: ۱٧-۱۸].

«توبه نزد خداوند، تنها برای کسانی است که از روی نادانی مرتکب گناه می‌شوند. سپس بزودی توبه می‌کنند، اینانند که خداوند توبه‌شان را می‌پذیرد و خداوند دانای حکیم است و توبه ی کسانی که گناه می‌کنند تا وقتی که مرگِ یکی از ایشان در رسد می‌گوید: «اکنون توبه کردم» پذیرفته نیست؛ و [نیز توبه] کسانی که در حال کفر می‌میرند پذیرفته نخواهد بود. آنانند که برای‌شان‌ عذابی دردناک آماده کرده‌ایم».

[۲۳] بروایت ابوهریره سدر ترغیب و ترهیب منذری ۲/۳۸۴ و سند آنرا صحیح یا نزدیک به آن گفته است. عناصر تشكيل‌ دهنده توبه

۱- توبه‌ی نصوح.

۲- صرف تلفظ یا توبه‌ی زبانی توجه نخواهد بود.

۳- شرح و تعریف توبه از نظر امام محمد عزالی.

۴- شرح عناصر تشکیل دهنده حقیقت توبه.

۵- استغفار.

۶- شرائط و آداب استغفار.