توبه

فهرست کتاب

۱۴- حکم قاتل هنگامی که قصاص شود

۱۴- حکم قاتل هنگامی که قصاص شود

آیا قاتلی که توبه کند و خود را تسلیم ولی دم نماید و از او قصاص گرفته شود، در روز قیامت حقی از مقتول بر گردن قاتل خواهد ماند؟ علما در این باره اختلاف دارند:

گروهی می‌گویند: هیچ حقی بر عهدۀ قاتل نمی‌ماند، زیرا قصاص حدّ شرعی او بوده و حدودات شرعی برای صاحبان حق کفایت محسوب می‌شود و در اینجا وارثان مقتول حق مورث خود را دریافت نموده‌اند و در این موارد وارث جانشین مورث می‌باشد. انگار خودِ مقتول حق خود را استیفا نموده است. و در استیفای حقوق، فرقی نمی‌کند که شخص خود آن را دریافت دارد یا نایب و وکیلش.

گروه دیگری می‌گویند: به مقتول ظلم شده و در راستای آن جانش را از دست داده است. اینک مرده و به جبران ظلمی که بر او شده است نیفتاده و وارث فقط انتقام جانش را گرفته‌اند و به خشم خود تشفی بخشیده‌اند. با این قصاص، یا انتقام چه سودی عاید مقتول گشته و چه ظلمی را از قاتل دریافت نموده است.

و باز این گروه گفته‌اند: در قتل سه حق است: ۱- حق خدا ۲- حق مقتول ۳- حق وارث.

حق خدا جز با توبه از میان نخواهد رفت و حق وارث با قصاص دریافت می‌شود و وارث میان سه چیز مخیر است: میان قصاص، عفو مجانی و عفو در مقابل مال. اگر او را حلال کنند و یا در مقابل قصاص، از قاتل، مالی دریافت دارند، حق مقتول ساقط نخواهد شد. بنابراین اگر قاتل قصاص هم شود، حق مقتول باقی خواهد ماند زیرا قصاص یکی از سه طرق استیفای حقوق می‌باشد. پس چگونه حق مقتول یا یکی، بدون دیگران استیفا خواهد شد؟

و باز این گروه در استدلال خود می‌گویند: اگر مقتول بگوید قاتل را نکشید تا روز قیامت حقم را از او بگیرم و سپس وارثان او را بکشند، آیا حق مقتول از قاتل ساقط می‌شود یا خیر؟ اگر بگویید: ساقط می‌شود، حرف باطلی است زیرا مقتول راضی به اسقاط حقش به وسیله ی قصاص نشده و اگر بگویید ساقط نمی‌شود، پس چگونه بعد از قصاص قایل به اسقاط آن هستید با وجود این‌که یقین دارید که مقتول راضی به اسقاط حق خود نبوده است؟

این دلایل همانطور که مشاهده شد قوی هستند و جز با ادلّه ی قوی‌تر و یا حداقل مشابه خود دفع نخواهند شد.

بنابر این نظر صواب و راجح [والله اعلم] این است که گفته شود: هرگاه قاتل از حق خدا توبه کند و با اختیار، خود را تسلیم وارثین مقتول نماید تا حق خودشان را از او دریافت دارند، در این صورت دو حق از او ساقط می‌شود [حق الله و حق وارث] و حق مورث [مقتول] باقی می‌ماند که خداوند حق او را ضایع نمی‌گرداند و مقتول همیشه بخشودگی کاملِ خداوند از بابت قتل قرار می‌گیرد زیرا مصیبت مقتول با قصاص قاتل جبران نشده است. و توبۀ نصوح، گناهان ماقبل را محو می‌کند و خداوند ظلمی را که به مقتول شده با غفران خود جبران می‌کند و قاتل را به خاطر توبۀ کاملش مجازات نخواهد نمود. چنین وضعیتی برای قاتل همانند کافر محارب با خدا و رسول الله ج است، که اگر این کافر در خلال جنگ مسلمانی را بکشد و سپس خوب و متعهدانه اسلام بیاورد، در این صورت خداوند متعال به آن شهید مقتول پاداشی در عوض خود می‌دهد و کافر را نیز به خاطر اسلام آوردنش مورد عفو و بخشش قرار می‌دهد و ایشان را به سبب کشتن ظالمانه مسلمانی مجازات نخواهد نمود، زیرا هدم و محو توبه به دوران ماقبل آن همانند هدم و محو دوران قبل از اسلام می‌باشد.

بنابراین هر گاه قاتل خود را جهت قصاص تسلیم ولی دم نماید و سپس ولی دم او را مورد عفو قرار دهد و قاتل اقدام به توبۀ نصوحی و خالص کند، خداوند توبه او را می‌پذیرد و به مقتول پاداش خواهد داد. این چیزی است که امکان دارد نظر عالم و مجتهد بدان برسد. حکم بعدی از آن پروردگار است.

﴿إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُم بِحُكۡمِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡعَلِيمُ٧٨[نمل/٧۸]

«در حقیقت پروردگار تو مطابق حکم خود میان آنان داوری می‌کند و اوست شکست‌ ناپذیر دانا».