توبه

فهرست کتاب

آیا اعمال صالح را می‌توان کفارت گناهان کبیره قرار داد؟

آیا اعمال صالح را می‌توان کفارت گناهان کبیره قرار داد؟

ابن رجب می‌گوید: مردم در این مورد اختلاف نظر دارند که آیا اعمال حسنه و کارهای نیک باعث کفارت گناهان کبیره و صغیره می‌شوند یا فقط به عنوان کفارت گناهان صغیره به شمار می‌آیند.

بعضی از آنها می‌گویند که اعمال حسنه به جز گناه صغیره موجب کفارت گناه دیگری نمی‌شود.

از عطا و همکاران او روایت شده است که وضو به کفارت گناهان صغیره قرار می‌گیرد.

سلمان فارسی سمی‌گوید: وضو به عنوان کفارت گناهان صغیره، و رفتن به مسجد به عنوان کفارت گناهان از آن بزرگ‌تر و ادای نماز به عنوان کفارت گناهان بزرگ‌تر از هر دو به شمار می‌آید [۱۸۰].

و اما راجع به کفارات گناهان کبیره قطعاً توبه برای آنها لازم است؛ زیرا خداوند متعال به بندگان امر فرموده که توبه کنند و کسانی را که از گناهان خود توبه نمی‌کنند جزء «ظالمان به نفس خویش» قرار داده است. اکثر امت بر این امر اتفاق نظر دارند که توبه فرض و واجب است. و هیچ فریضه و واجبی بدون قصد و نیت به جای آورده نمی‌شود. و اگر وضو گرفتن و نماز خواندن و به جای آوردن بقیه ارکان اسلام، کفاره‌ی گناهان کبیره به حساب می‌آمد دیگر نیاز و احتیاجی به توبه کردن نبود، و این با اجماع تمام علما باطل است.

همچنین اگر گناهان کبیره با انجام فرایض از بین می‌رفت، بر گردن هیچ‌کس در صورت به جای آوردن فرایش گناهی باقی نمی‌ماند تا به وسیله‌ی آن مستحق آتش دوزخ گردد.

چنین نظریه‌ای شبیه به نظریه مرجئه است و باطل می‌باشد. این را ابن عبدالبر در کتاب تمهید بیان نموده است و اکثر مسلمانان با استدلال به احادیث نبوی در این مورد (که انجام فریضه کفاره گناهان کبیره نیست) اتفاق ‌نظر دارند.

از پیامبر اکرم جروایت شده که: «الصلوات الخمس والجمعةإلى الجمعة، ورمضان إلىرمضان مكفرات لما بينهن ما اجتنب الكبائر». «نمازهای پنج‌گانه و جمعه تا جمعه و رمضان تا رمضان کفاره است بر گناهانی که در میان‌شان واقع شده است مادامی که شخص از گناه کبیره اجتناب ورزیده باشد» [۱۸۱].

این حدیث در صحیح مسلم از ابوهریره سروایت شده است. و این دلیل آنست که گناهان کبیره به وسیله انجام فرایض مورد عفو و بخشش واقع نمی‌شوند.

همچنین در صحیح مسلم از حضرت عثمان بن عفانسروایت شده که پیامبر جفرموده است: «وما من امرء مسلم تحضره صلاة مكتوبة فيحسن وضوءها و خشوعها و ركوعها إلا كانت كفارة لما قبلها من الذنوب ما لم يؤت كبيرة وذلك الدهر كله» [۱۸۲]. «هیچ مسلمانی نیست که هنگام نماز فریضه‌اش فرا رسد و او وضوی آن را به طور کامل انجام دهد و خشوع و رکوعش را به وجهی نیکو به جای آورد مگر این‌که (این کارها) کفاره است برای گناهان پیش از آن تا زمانی که گناهان کبیره انجام نشده باشد و این امر در تمام دهر جاری است».

در مسند امام احمد، سلمان از حضرت رسول جروایت می‌کند: «لا يتطهر الرجل، يعنى يوم الجمعة ـ فيحسن طهوره ثم يأتی الجمعة فينصت حتی يقضی الإمام صلاته، إلا كان كفارةما بينه وبين الجمعة المقبلة ما اجتنبت المقتلة» [۱۸۳]. «هر کسی روز جمعه طهارت و وضوی کاملی انجام دهد و به‌سوی نماز جمعه آید و تا فراغت امام از نماز، ساکت ماند، چنین عملی موجب کفارت گناهان است این جمعه تا جمعه‌ی آینده او می‌شود مادامی که مرتکب گناه کبیره نشده باشد».

نسایی و ابن حبان و حاکم از ابن سعید و ابوهریره سروایت می‌کنند که پیامبر اکرم ج فرمود: «والذي نفسي بيده ما من عبد يصلي الصلوات الخمس ويصوم رمضان، ويخرج الزكاةويجتنب الكبائر [۱۸۴] السبع، إلا فتحت له أبواب الجنة ثم قيل له: ادخل بسلام» [۱۸۵]. «قسم به کسی که جانم در دست اوست هیچ بنده‌ای نیست که نمازهای پنج‌گانه را بخواند و روزه رمضان را بگیرد و زکات را پرداخت نماید و از کبائر هفت گانه اجتناب ورزد مگر آنکه درهای بهشت بر روی او باز می‌شود و سپس به او گفته می‌شود: به سلامت داخل بهشت شو».

ابن مسعود سمی‌گوید: نمازهای پنج‌گانه کفاره‌ی گناهانی است که در میان آنها انجام گرفته باشد مادامی که از گناهان کبیره اجتناب گردد [۱۸۶].

و سلمان سمی‌گوید: از نمازهای پنج‌گانه یا یومیه محافظت نمایید زیرا کفاره گناهان صغیره است مادامی که شخص مرتکب گناه کبیره نشده باشد [۱۸٧].

ابن عمر سبه مردی گفت: «آیا می‌ترسی از این‌که وارد آتش دوزخ گردی و آیا دوست داری وارد نعمت‌های بهشت گردی؟ مرد گفت: بله. ابن عمر سفرمود: به مادرت نیکی کن، به خدا سوگند اگر با او به نرمی و مهربانی سخن بگویی و به او طعام دهی داخل بهشت می‌شوی به شرط آنکه از گناهان کبیره پرهیز نمایی.»

قتاده می‌گوید: خداوند وعده داده است کسی را که از کبائر دوری کند مورد عفو و بخشایش قرار دهد.

طایفه‌ای از اهل حدیث از جمله ابن حزم ظاهری و غیراهل حدیث معتقدند که انجام فرایض، گناهان کبیره را پاک می‌نماید یعنی کفاره گناهان کبیره می‌شود. ولی ابن عبدالبر در کتاب «التمهید» به رد این نظر می‌پردازد و می‌گوید: من خود در سخن گفتن در این مورد اجتناب می‌نمودم و از آن می‌ترسیدم که انسان جاهل با آن گمراه شود و خود را داخل گناهان کبیره نماید و بدان تکیه نماید که نماز، گناهان کبیره را بدون توبه و استغفار و پشیمانی می‌پوشاند و موجب کفارات آنان می‌گردد.

و باز ابن رجب می‌گوید: چنین سخنی در گفتار گروهی از اهل حدیث در مورد وضو و امثال آن به نظر می‌رسد و در مورد قیام شب قدر در کلام این منذر این موارد دیده می‌شود که گفته امید است کسی که آن را (نماز شب قدر را) به پای دارد خداوند تمام گناهانش را چه صغیره و چه کبیره ببخشاید.

و نظر اکثر علما این است که گناهان کبیره بدون توبه بخشوده نمی‌شوند. زیرا توبه و پشیمانی از گناه بر بندگان واجب است و خداوند عزوجل می‌فرماید:

﴿فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ[الحجرات: ۱۱].

«و آنان که (از گناهان اظهار ندامت و) توبه نمی‌کنند از ستمکارانند».

ابن عون می‌گوید: به زیادی اعمال اطمینان نداشته باش. زیرا نمی‌دانی که آیا از تو قبول می‌شود یا خیر؟ و از گناهان صغیره ایمن مباش، زیرا تو نمی‌دانی که آیا آنها بخشیده شده‌اند یا خیر زیرا تمام اعمال تو، از توپوشیده و مستور است.

و باز ابن رجب می‌گوید: در مسأله تکفیر گناهان کبیره به وسیله‌ی اعمال (والله اعلم) اگر منظور این باشد که به محض انجام فرایض و واجبات گناهان کبیره محو می‌شوند یعنی همان‌گونه که اجتناب از کبائر باعث کفارت صغایر می‌باشد، انجام واجبات نیز کفاره‌ی کبائر می‌گردد. چنین برداشتی باطل است و اگر منظور این باشد که در روز قیامت میان کبائر و اعمال واجب مقایسه می‌گردد و در مقابل بعضی از اعمال گناه کبیره محو می‌گردند و عمل هم ساقط می‌گردد و برای او ثواب نمی‌ماند، چنین چیزی واقع شدنی است.

و همچنان که از ابن عمرببیان شد وقتی برده‌ای را به سبب ضرب و جرحی که بر او وارد نموده بود آزاد ساخت گفت: در این کاری که من انجام داده‌ام (یعنی آزاد نمودن برده) پاداشی نمی‌گیرم زیرا این آزاد نمودن در راه خدا کفاره گناهی است که من مرتکب آن شده‌ام (یعنی ضرب و جرح برده).

حال چگونه می‌شود انسان عمل کوچکی را انجام دهد و انتظار داشته باشد بدان وسیله گناهان کبیره‌اش بخشوده شوند؟

و همچنین طبق آنچه که از سلف صالح بیان شد عمل نیک عمل بد را از بین می‌برد و در مقابل، خودش نیز (عمل نیک) از بین می‌رود یعنی در مقابل نابودی گناه به وسیله‌ی ثواب، خود ثواب نیز از بین می‌رود. حال اگر این شیوه در مورد گناهان صغیره وجود دارد. در مورد گناهان کبیره چگونه است؟

در نتیجه بعضی از گناهان کبیره در مقابل محو و از بین رفتن خودشان بعضی از اعمال نیک شخص مجرم و گناهکار را از بین می‌برند.

[۱۸۰] محمدبن نصر مروزی، در کتاب نماز شماره (٩٩). [۱۸۱] صحیح مسلم، صفحه ۲۳۳. [۱۸۲] صحیح مسلم، صفحه ۲۲۸. [۱۸۳] المسند جلد ۵ صفحه ۴۳٩، راویان مورد اطمینان. [۱۸۴] از ابوهریره سروایت است که پیامبر جفرمود: «اجتنبوا السبع الموبقات قالوا: يا رسول‌الله و ماهن؟ قال: الشرك بالله، والسحر، قتل النفس التي حرم الله إلا بالحق وأكل الربا وأكل مال اليتيم والتولي يوم الزحف، وقذف المحصنات المؤمنات الغافلات» متفق علیه. «از هفت چیز هلاک‌کننده بپرهیزید. سؤال شد که این‌ها ‌چیست؟ فرمود: شرک به خدا، سحر، کشتن نفسی که خداوند آن را جز به حق حرام ساخته، خوردن سود، خورن مال یتیم، فرار از جنگ در روز هجوم مسلمین بر دشمن و متهم ساختن زنان پاکدامن عفیفه و مؤمنه بر زنا)، البخاری ۵/۲۲٩۴. مسلم ۸٩، ابوداود ٩۲۸٧۴۰. [۱۸۵] روایت شده از نسایی ۵/۸، و حاکم ۱/۲۰۰ و ۲/۲۴۰ صحیحه ابن حبان (۱٧۴۸). [۱۸۶] به کتاب «تعظیم قدر الصلاة» مروزی، جلد، صفحه ۲۲۴ مراجعه شود. [۱۸٧] روایت شده از عبدالرزاق در کتاب «المصنف» (۱۴۸) و (۴٧۴٧).