۳- یاد آخرت و بهشت و جهنم
یکی دیگر از انگیزهها و اسباب اقدام به توبه، یاد قضایای بعد از مرگ از قبیل: حیات برزخی، سرای آخرت و دو قضیهی مهم و عظیم، بهشت و دوزخ است.
همانگونه که یاد مرگ صیقل بخش زنگار قلب میباشد، سختی قبل از مرگ نیز موجب آسایش بعد از مرگ است. بعد از مرگ، مراحل و سرانجام سختی سر راه انسان قرار دارد که با حیات برزخی و یا حیات قبر آغاز میشود. انسان تا در دنیا است درسکون و آرامش، در ناز و نعمت و در میان اهل بیت و یاران خود، به زندگی مشغول بوده ناگاه از چنین سرا و مقامی به قبر تنگ، و از معاشرت اهل بیت به تنهایی لحد و از صحبت و رفیقی دوستان به صحبت و رفیقی کرمها نقل مکان مینماید.
قشیری از ابوعلی دقاق روایت میکند که گفته است: امام ابوبکر بن فورک بیمار شد. برای عیادت او رفتم. وقتی مرا دید اشک از چشمانش جاری شد. به او گفتم: ان شاءالله خداوند ترا صحت و شفا میبخشد. به من گفت: تو میپنداری که من از مرگ میترسم. خیر من از مراحل بعد از مرگ میترسم!.
از عثمان بن عفان س روایت شده که هر گاه روی قبری میایستاد آنچنان میگریست که ریشش خیس میشد. کسی به او گفت: شگفت است که تو بهشت و جهنم را به یاد میآوری و گریه نمیکنی ولی با یاد قبر به گریه میافتی! جواب داد: از پیامبر خدا ج شنیدم که فرمود:
«إن القبر أول منزل من منازل الآخرة، فإن نجا منه فما بعده أيسر منه، وإن لم ينج منه فما بعده أشد منه» [۲۳۰]. «قبر نخستین سرای آخرت است. اگر شخص از آن نجات یافت دنبال آن آسانتر است و اگر از آن نجات حاصل نشود دنبال آن سختتر و مشکلتر است».
و باز شنیدم که رسول خدا جفرمود: «ما رأيت منظراً قط إلا القبر أفظع منه» [۲۳۱]. «هیچ منظره و دیارری را ندیدهام جز اینکه منظرهی قبر از آن هولناکتر است».
هانی غلام عثمان بن عفان سمیگفت: شنیدم که عثمان ساین شعر را روی قبری میسرود:
فان تنج منها تنج من ذي عظيمة
وإلا فإني لا أخالك ناجيا
اگر از این حیات برزخی نجات یافتی ازمراحل سخت آن، نجات یافتهای. و اگر نه، گمان نبرم که رستگار شوی و نجات یابی.
مقصود من از قبر همان گودالی نیست که برای دفن جنازه انسان حفر میکنند؛ زیرا قبایلی هستند که به شیوهی ما، قبر و دفنی نمیسازند مانند آن قبائلی که مردگان خود را میسوزانند و خاکستر آن را زیر خاک میپوشانند که در اینجا همان خاکستر باقیمانده از لاشهی شخص را قبر مینامیم.
ما مسلمانان بطور قطع و یقین اعتقاد داریم طومار جهان هستی با این جمال و نگار برچیده میشود و ارکان آن ویران و آثار آن دگرگون میگردد، و سرانجام هر جهنمی به تفرق و هر جانداری به مرگ منتهی میگردد.
﴿شَيۡءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥۚ لَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ﴾[القصص: ۸۸].
«همه چیز نابود شونده است غیر از او، فرمان از آن اوست و بهسوی او بازگردانده میشوید».
عاقبت آسمان بالای سر ما میشکافد، و اختران پراکنده میشوند و کرهی زمین به غیر آن تبدیل مییابد، خورشید درمیپیچد، سارگان تیره میشوند و کوهها به حرکت میآیند و دریاها جوشان میگردند و قبرها زیر و زبر میشوند.
﴿يَوۡمَ تُبَدَّلُ ٱلۡأَرۡضُ غَيۡرَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُۖ وَبَرَزُواْ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ٤٨﴾[إبراهیم: ۴۸].
«روزی که زمین غیر این زمین و آسمانها ]به غیر این آسمانها[ مبدل گردد و مردم در برابر خدای یگانه قهار ظاهر شوند».
﴿وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡجِبَالِ فَقُلۡ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسۡفٗا١٠٥ فَيَذَرُهَا قَاعٗا صَفۡصَفٗا١٠٦ لَّا تَرَىٰ فِيهَا عِوَجٗا وَلَآ أَمۡتٗا١٠٧﴾[طه: ۱۰۵-۱۰٧].
«و از تو درباره کوهها میپرسند بگو: پروردگارم آنها را در قیامت ریز ریز خواهد ساخت. پس آنها را پهن و هموار خواهد ساخت. نه در آن کژی میبینی و نه ناهمواری».
خداوند تمام این مردگان را مبعوث میدارد و در روزی که شکی در آن نیست همهی آنان را زنده خواهد نمود:
﴿يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ كَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ﴾[القمر: ٧].
«چون ملخهای پراکنده از گورهای خود برمیآیند».
عایشه ل روایت میکند که پیامبر خدا ج فرمود: «روز قیامت مردم، عریان غیرمختون حشر میگردند. عایشه میگوید، گفتم: آیا زنان و مردان همه به همدیگر نگاه میکنند؟ حضرت ج فرمود: قضیهی آن روز شدیدتر از آن است که بعضی در فکر بعض دیگر باشند» [۲۳۲].
ام سلمه ل این موضوع را شنید و گفت: «وای بر عورت ما در آن روز، آیا مردم به همدیگر نگاه میکنند؟ پیامبر جفرمود: مردم در آن روز مشغولند. گفتم: به چه مشغولند؟ فرمود: به نشر نامههای اعمال که تا مثقال ذره در آن مکتوب شده است».
منذری میگوید: طبرانی در کتاب «الأوسط» با سند صحیح این حدیث را روایت کرده است. این حدیث اشاره به این اقوال خداوند دارد که میفرماید:
﴿وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡٔٗاۖ وَإِن كَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَيۡنَا بِهَاۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِينَ٤٧﴾[الأنبیاء: ۴٧].
«و روز قیامت ترازوهای عدالت را در میان مینهیم و به هیچ کس هیچ ستمی نمیشود و اگر عملی همسنگِ دانهی خردلی هم باشد، باز هم آن را (به حساب) میآوریم و همین بس که ما حسابرسیم».
﴿وَكُلَّ إِنسَٰنٍ أَلۡزَمۡنَٰهُ طَٰٓئِرَهُۥ فِي عُنُقِهِۦۖ وَنُخۡرِجُ لَهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ كِتَٰبٗا يَلۡقَىٰهُ مَنشُورًا١٣ ٱقۡرَأۡ كِتَٰبَكَ كَفَىٰ بِنَفۡسِكَ ٱلۡيَوۡمَ عَلَيۡكَ حَسِيبٗا١٤﴾[الإسراء: ۱۳-۱۴].
«و کارنامهی کردار هر انسانی را به گردنش آویختهایم و روز رستاخیز نامهی اعمالش را برایش بیرون میآوریم و آن را گشوده میبیند. (گفته میشود:) کارنامهات را بخوان؛ امروز خودت بر خویشتن به عنوان حسابرس کافی هستی».
﴿وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ فَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِينَ مُشۡفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَٰوَيۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡكِتَٰبِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةٗ وَلَا كَبِيرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَاۚ وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا يَظۡلِمُ رَبُّكَ أَحَدٗا٤٩﴾[الکهف: ۴٩].
«و کارنامه ]عمل شما در میان[ نهاده میشود آنگاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک میبینی و میگویند: ای وای برما، این چه نامهای است که هیچ کار کوچک و بزرگ را فرو نگذاشته جز اینکه همه را به حساب آورده است و آنچه را انجام دادهاند حاضر یابند و پروردگار تو به هیچ کس ستم روا نمیدارد».
بر هر انسان مقصری بلکه هر مکلفی واجب است که از این روز عظیم، روز «الزلزلة»، روز «القارعة»، روز «الحاقة»، و روز «الطامة الكبری» بترسد، و قرآن به ویژه دو جزء آخر را با درک و تدبر بخواند تا قیامت را به رأی العین ببیند و همچنین جهنم و آتش آن و بهشت و باغهای درهم پیچیده با نعمتهای غیرقابل حصر را دریابد. و نگاه کند که چگونه مردم در آن روز مست و حیرانند بدون اینکه مست واقعی شده باشند بکه به خاطر این است که عذاب خداوند سخت و شدید است زیرا حقایق در انظار آنان عیان شده و پردهها از روی چشمان برداشته شده است.
شاهان مجازی از تخت میافتند تنها یک ملک و سلطان باقی است که تنها او ملک و مالک یوم قیامت است.
﴿يَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَۖ لَا يَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِنۡهُمۡ شَيۡءٞۚ لِّمَنِ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَۖ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ١٦﴾[غافر: ۱۶].
«آن روز که آنان ظاهر گردند چیزی از آنها بر خدا پوشیده نمیباشد، امروز فرمانروایی از آن کیست؟ از آن خداوند یکتای قهار است».
قرآن چه نیکو و بلیغ آن روز موعود، روز مشهور را توصیف و تعریف نموده است. بگذار این آیات را با هم تلاوت نماییم:
﴿فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡكُبۡرَىٰ٣٤ يَوۡمَ يَتَذَكَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ٣٥ وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِمَن يَرَىٰ٣٦ فَأَمَّا مَن طَغَىٰ٣٧ وَءَاثَرَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا٣٨ فَإِنَّ ٱلۡجَحِيمَ هِيَ ٱلۡمَأۡوَىٰ٣٩ وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ٤٠ فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِيَ ٱلۡمَأۡوَىٰ٤١﴾[النازعات: ۳۴-۴۱].
«هنگامی که آن حادثه ی برزگ [قیامت]، رخ دهد.در آن روز انسان به یاد کوششهایش میافتد. و (در آن روز) جهنّم برای هر بینندهای آشکار میگردد. اما آن کسی که طغیان کرده، و زندگی دنیا را (بر همه چیز) مقدم داشته، مسلّماً دوزخ جایگاه اوست،و آن کسی که از مقام پروردگارش ترسان باشد، و نفس را از هوى باز دارد. قطعاً بهشت جایگاه اوست».
﴿فَإِذَا جَآءَتِ ٱلصَّآخَّةُ٣٣ يَوۡمَ يَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِيهِ٣٤ وَأُمِّهِۦ وَأَبِيهِ٣٥ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِيهِ٣٦ لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ يَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ يُغۡنِيهِ٣٧ وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ مُّسۡفِرَةٞ٣٨ ضَاحِكَةٞ مُّسۡتَبۡشِرَةٞ٣٩ وَوُجُوهٞ يَوۡمَئِذٍ عَلَيۡهَا غَبَرَةٞ٤٠ تَرۡهَقُهَا قَتَرَةٌ٤١ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَفَرَةُ ٱلۡفَجَرَةُ٤٢﴾[عبس: ۳۳-۴۲].
«هنگامی که آن صدای مهیب [صیحه ی رستاخیز] بیاید.در آن روز که انسان از برادر خود میگریزد، و (همچنین) از مادر و پدرش، و زن و فرزندانش، در آن روز هر کدام از آنها وضعی دارد که او را کاملاً به خود مشغول میسازد، در آن روز چهرههایى درخشان و نورانى است. خندان و مسرور است. و صورتهائی در آن روز غبارآلود است.و دود تاریکی آن را پوشانده است. آنان همان کافران فاجرند».
مزیت مؤمنان در این است که نسبت به این روز خائف و ترسانند و معتقد به حسابرسی آن روزند. در اواخر قرآن بیان شده است:
﴿وَٱتَّقُواْ يَوۡمٗا تُرۡجَعُونَ فِيهِ إِلَى ٱللَّهِۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ٢٨١﴾[البقرة: ۲۸۱]
«و بترسید از روزی که در آن بهسوی خدا باز گردانده میشوید. سپس به هر کسی ]پاداش[ آنچه به دست آورده تمام داده شود. و آنان مورد ستم قرار نمیگیرند».
﴿إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُكُورًا٩ إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِيرٗا﴾[الإنسان: ۸-۱۰].
«و به پاس دوستی خدا، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدادند. ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم. ما از پروردگارمان از روز عبوسی سخت هراسناکیم».
و باز میفرماید:
﴿وَيۡلٞ لِّلۡمُطَفِّفِينَ١ ٱلَّذِينَ إِذَا ٱكۡتَالُواْ عَلَى ٱلنَّاسِ يَسۡتَوۡفُونَ٢ وَإِذَا كَالُوهُمۡ أَو وَّزَنُوهُمۡ يُخۡسِرُونَ٣ أَلَا يَظُنُّ أُوْلَٰٓئِكَ أَنَّهُم مَّبۡعُوثُونَ٤ لِيَوۡمٍ عَظِيمٖ٥ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلنَّاسُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٦﴾[المطففین: ۱-۶].
«وای بر کم فروشان، که چون از مردم پیمانه ستانند. تمام ستانند و چون برای آنان پیمانه یا وزن کنند به ایشان کم دهند. مگر آنان که گمان نمیدارند برانگیخته خواهند شد در روزی بزرگ، روزی که مردم در برابر پروردگار جهانیان به پای ایستند».
این راجع به کسانی است که در پیمانه مشتی کم و زیاد نمایند، و یا چند گرمی در وزن افزایش یا کاهش دهند به طمع اینکه بیشتر از مال و حق خود دریافت نمایند. پس حال کسانی که اموال مردم را به غارت میبرند و یا میلیونها تومان از اموال عمومی را اختلاس میکنند باید چگونه باشد؟! و همچنین حال کسانی که طلا و نقره با به عنوان رشوه میپذیرند و کسانی که ثروتهایی را از عرق زحمتکشان و اشکهای مستضعفان و خون مظلومان جمعآوری میکنند چگونه باید باشد؟! و وضعیت آنانی که با متاعهای فاسد، اغذیه مضر و مواد مخدر و کشنده تجارت میکنند تا میلیونها دینار و درهم نجس را به حساب مردم، سود دریافت نمایند.
چگونه باید باشد؟ آنانی که میخواهند این سودهای میلیاردی خود را با توجیه شیطانی و نفسانی پاک و تطهیر نمایند در حالی که آب دریاها و اقیانوسها قادر به تطهیر چنین نجاسات و کثافاتی نیست.
اینان نیاز مبرم دارند به اینکه روزی نفس خود را وادارند که روز عظیم و هولناک قیامت را به یاد آورد، روزی که میزانها گذاشته میشوند و دفاتر و دیوانهای اعمال گسترده میشوند و پروردگار جهان مردمان را مورد بازخواست قرار میدهد و شاهدانی از نفس خود گواهان اعمال آنها میگردند.
﴿يَوۡمَ تَشۡهَدُ عَلَيۡهِمۡ أَلۡسِنَتُهُمۡ وَأَيۡدِيهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٢٤ يَوۡمَئِذٖ يُوَفِّيهِمُ ٱللَّهُ دِينَهُمُ ٱلۡحَقَّ وَيَعۡلَمُونَ أَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ ٱلۡمُبِينُ٢٥﴾[النور: ۲۴-۲۵].
«در روزی که زبان و دستها و پاهایشان، بر ضد آنها به آنچه انجام میدادند شهادت میدهند. آن روز خدا جزای شایستهی آنان را به طور کامل میدهد و خواهند دانست که خدا همان حقیقت آشکار است».
﴿وَيَوۡمَ يُحۡشَرُ أَعۡدَآءُ ٱللَّهِ إِلَى ٱلنَّارِ فَهُمۡ يُوزَعُونَ١٩ حَتَّىٰٓ إِذَا مَا جَآءُوهَا شَهِدَ عَلَيۡهِمۡ سَمۡعُهُمۡ وَأَبۡصَٰرُهُمۡ وَجُلُودُهُم بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٢٠ وَقَالُواْ لِجُلُودِهِمۡ لِمَ شَهِدتُّمۡ عَلَيۡنَاۖ قَالُوٓاْ أَنطَقَنَا ٱللَّهُ ٱلَّذِيٓ أَنطَقَ كُلَّ شَيۡءٖۚ وَهُوَ خَلَقَكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ٢١﴾[فصلت: ۱٩-۲۱].
«و یاد کن روزی را که دشمنان خدا بهسوی آتش گرد آورده و بازداشت ]و دسته دسته تقسیم[ میشوند تا چون بدان رسند گوششان و دیدگانشان و پوستشان به آنچه میکردهاند بر ضدشان گواهی دهند و به پوست بدن خود میگویند «چرا بر ضد ما شهادت دادید؟» میگویند «همان خدایی که هر چیزی را به زبان درآورده ما را گویا گردانیده است و او نخستین بار شما را آفرید و بهسوی او برگردانیده میشوید».
[۲۳۰] صحیح الترمذی به روایت عثمان س, شماره یاصفحه (۲۳۰۸) البانی. [۲۳۱] مرجع سابق. [۲۳۲] متفق علیه.