۶- حکم توبه در رابطه با بها و عوضی که در معاوضه ی حرام دریافت شده است
مسأله دوم: هر گاه کسی با غیر خودش معاوضۀ حرامی انجام دهد مانند: انسانزانی، آوازخوان، شرابفروش، گواهی به ناحقدهنده و .. و عوض را دریافت نموده باشد و از آن پس توبه کند و عوض را در اختیار داشته باشد، در حکم آن اختلاف است.
گروهی گفتهاند: عوض را به مالکش برگرداند زیرا که عین مال اوست و از طریقه شرعی آن را قبض ننموده و مالک به منفعت مباحی در مقابل آن عوض دست نیافته است.
و گروهی گفتهاند: توبه ایشان عبارت است از اینکه تائب، بایستی با آن عوض غیرمشروع، صدقه و خیرات کند و نباید آن را از کسی که گرفته بازگرداند. این، نظر شیخ الاسلام ابن تیمیه است و این نظر بهتر است و بر نظر قبلی ترجیح دارد. قبض عوض به منزلۀ بذل و عطای آن مالک است و بدان هم راضی بوده و به مورد معاوضۀ حرام دست یافته است. پس چگونه باید بین عوض و معوض جمع گردد؟ و چگونه باید مالی را که در معاصی خدا صرف نموده و راضی به وصول آن شده و دو بار و سه بار در کمک به معصیت بکار گرفته اکنون به او باز گردد؟ آیا این غیر از کمک محض در جهت انجام معاصی است؟ و غیر از کمک در راستای دشمنی با شریعت چیز دیگری هست؟ آیا چنین چیزی با محاسن شریعت تناسب دارد؟ اینکه کسی زنا کرده و بهایی را که به زانیه داده، بهسوی او بازگردد و آنچه را که زن در مقابل زنا [اختیاری یا اجباری] گرفته به مرد زانی داده شود در حالی که عوض را در مقابل آن گرفته است.
فرض کن که این مال به ملک گیرنده در نیاید، ملکیت صاحب آن شخص اصلی بر روی عوض باقیمانده است و باید به او استرداد گردد؟ و این برخلاف دستور به صدقه و خیرات مالک آن است، زیرا این شخص از راه غیرمشروع با رضایت صاحب مال، مالی را دریافت کرده است و آن صاحب اصلی به اخراج این مال هم راضی بوده است و نخواسته که این مال بهسوی وی باز گردد، لذا بهترین راه صرفکردن آن مال این است که در مصالحی که به او نفعی رساند و باعث سبکشدن گناهانش گردد، به خرج رسد نه اینکه در اعانت بر معصیت و تقویت بدکاران مصروف گردد و میان دو امر جمع نماید.
و به همین صورت است توبه کسی که مال حلالش با حرام آمیخته شده باشد و از تمییز و تشخیص آن معذور باشد، در اینجا هم باید به مقدار مال حرام، صدقه کند و باقی دارائیش را به وسیله ی آن پاک گرداند، والله اعلم