نیکی با مخلوق خدا
از جمله حسنات و طاعاتی که موجب کفاره گناهان میباشد، خیرات و نیکی با مخلوق خدا چه انسان و چه حیوان است و رحم و شفقت به همهی آنان میباشد.
خداوند به رحم کنندگان رحم میکند. هر که به زمینیان رحم کند، آنکه در آسمان است به او رحم خواهد کرد. و در مبحث تأثیر عبادات بیان داشتیم که صدقه گناهان را از بین میبرد همانگونه که آب آتش را از بین میبرد. پیامبر خدا ج میفرماید: «كل معروف صدقة» [۱٧۸]. «هرگونه نیکی کردن با دیگران، صدقه به شمار میآید».
ابوموسی سدر هنگام مرگ به فرزندانش گفت: فرزندان من، صاحب نان را به یاد آرید. او مردی بود که هفتاد سال در عبادتگاهی عبادت کرد. از آن پس شیطان خود را در شکل زنی به او نشان داد و هفت شبانهروز با هم بودند و پرده عصمت از مرد برداشته شد. سپس توبهکنان از عبادتگاه خارج شد. به یاد آورد که با محرومان و بینوایان صدقه دهد و با آنان نیکی کند. پس به هر یک از بینوایان نانی را داد. در این اثنا مرد وفات یافت. هفتاد سال عبادتش را با هفت شبانهروز مقایسه نمودند. هفت شبانهروز سنگینتر بود و از آن طرف، بخشش نانها با هفت شبانهروز مقایسه شد. بخشش نانها بر آن سنگینی ترجیح یافت. این روایت اگر چه موقوف بر حدیث ابوموسی ÷است ولی حکم حدیث مرفوع را دارد.
و باید دانست که تکفیر گناهان منحصر در نیکی کردن به انسانهای عاقل نیست بلکه احسان و نیکی به بهایم و حیوانات و رحم به آنان باز از مواردی است که گناهان بدان بخشوده میشوند.
از بارزترین و بهترین مثالها و شواهد بر آن، این مثال زنده و قابل اطمینانی است که حضرت رسول جاز داستان و سرگذشت گذشتگان برای ما بیان فرمودهاند.
چنانکه ابوهریره سروایت میکند که آن حضرت ج فرمودند:
«عذبت امرأة في هرة حبستها حتى ماتت، فدخلت فيها النار لا هی أطعمتها وسقتها إذ حبستها ولاهى تركتها تأكل من خشاش الأرض» [۱٧٩]. متفق علیه. «زنی به خاطر گربهای که آن را زندانی کرده بود عذاب داده شد. آن زن نه به گربه غذا میداد و نه او را سیراب مینمود و نه میگذاشت از حشرات و جانوران زمین تغذیه کند تا اینکه گربه مرد و زن به آتش دوزخ گرفتار گردید».
[۱٧۸] متفق علیه. [۱٧٩] بخاری۴/۲۵۴ – مسلم (۲۲۴۲).