۱۳- دلایل جمهور مبنی بر پذیرش از قاتل
استدلال جمهور قول خداوند متعال است که میفرماید:
﴿قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِيعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ٥٣﴾[الزمر: ۵۳].
«بگو ای بندگان من که بر خویشتن زیاده روی روا داشتهاید، از رحمت خدا نومید مشوید، در حقیقت خدا همه گناهان را میآمرزد که او خود آمر زنده ی مهربان است».
این آیه مربوط به شخص توبهکننده است و آیۀ:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ﴾[النساء: ۴۸].
«مسلّماً خدا این را که به او شرک ورزیده شود نمیبخشاید و غیر از آن را برای هر که بخواهد میبخشاید».
مربوط به غیر شخص توبهکننده است. در اینجا فرق است میان گناه شرک و پایینتر از آن و مغفرت را با مشیت الهی معلق ساخته لذا در آن تخصیص و تعلیق انجام گرفته ولی در آیۀ قبلی عمومیت و اطلاق در نظر گرفته شده است.
و باز جمهور استدلال مینماید به این قول خداوند متعال که میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ﴾[النساء: ۴۸].
«مسلّماً خدا این را که به او شرک ورزیده شود نمیبخشاید و غیر از آن را برای هر که بخواهد میبخشاید».
مربوط به غیر شخص توبهکننده است. در اینجا فرق است میان گناه و شرک پائینتر از آن و مغفرت را با مشیت الهی معلق ساخته لذا در آن تخصیص و تعلیق انجام گرفته ولی در آیۀ قبلی عمومیت و اطلاق در نظر گرفته شده است.
و باز جمهور استدلال مینماید به این قول خداوند متعال که میفرماید:
﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ٨٢﴾[طه: ۸۲].
«و به یقین من آمر زندۀ کسی هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته نماید و به راه راست راهسپار شود».
بنابر این هرگاه این قاتل توبه کند و مؤمن گردد و اعمال نیک و صالح انجام دهد، خداوند متعال غفار و بخشایندۀ اوست.
و باز جمهور میگویند: از پیامبر خدا روایتی شده: کسی که صد نفر را کشت و سپس توبه کرد و توبه برایش سودمند بود و ملحق به یار صالحانی که بهسوی آن خارج شده بود، گردید. و به روایت صحیح از عباده بن صامت س روایت شده که پیامبر خدا ج در حالی که گروهی از یارانش در اطراف او بودند فرمود: «تبايعوني على أن لا تشركوا بالله شيئا، ولا تسرقوا، ولا تزنوا، ولا تقتلوا أولادكم، ولا تأتوا ببهتان تفترونه بين أيديكم وأرجلكم، ولا تعصوا في معروف، فمن وفى منكم فأجره على الله، ومن أصاب من ذلك شيئا فعوقب في الدنيا فهو كفارة له، ومن أصاب من ذلك شيئا فستره الله، فأمره إلى الله: إن شاء عاقبه وإن شاء عفا عنه» [٧٩]. «با من بیعت کنید بر اینکه، بر خدا شرک نورزید، دزدی نکنید، زنا نکنید، فرزندان خود را نکشید، مرتکب بهتان در رابطه با بیگناهان نشوید، در کارهای نیک مرا نافرمانی نکنید. هر کسی بدین عهد و پیمان پایبند ماند! اجر و پاداش او بر خداوند است و هر کدام از شما مرتکب یکی از آن موارد شد در قبضه حکم خداست که یا او را مورد عفو و بخشش قرار میدهد و یا او را مجازات میکند ...».
و ما بر آن بیعت کردیم. و باز جمهور میگوید: پیامبر خدا ج روایتی را از خداوند متعال بیان میدارند که میفرماید: «یا ابن آدم، لو لقيتني بقراب الأرض خطايا، ثم لقيتني لاتشرك بي شيئاً لقيتك بقرابها مغفرة» [۸۰]. «ای فرزند آدم، اگر توبا گناهانی پر از زمین نزد من آیی و در حالی با من روبرو شوی برای من شریک قرار نداده باشی با آمرزشهای پر از زمین با تو روبرو میشوم».
و باز پیامبر ج میفرماید: «من مات لايشرك بالله شيئاً دخل الجنة». «هر کسی بمیرد در حالی که برای خدا شریک قائل نشده باشد، وارد بهشت میشود».
و باز میفرماید: «من كان آخر كلامه: لا اله الا الله دخل الجنة». «هر کس آخرین کلامش «لا اله الا الله» باشد وارد بهشت میشود».
و باز میفرماید: «إن الله حرم علی النار من قال لا إله إلا الله يبتغي بذلك وجه الله». «خداوند آتش جهنم را حرام گردانیده بر کسی که بگوید لا اله الا الله و مقصود او خالصاً رضای خدا باشد».
و در حدیث شفاعت روایت شده که پیامبر ج میفرمود: «أخرجوا من النار من في قلبه مثقال حبة من خردل من إيمان». «هر کسی به اندازۀ مثقالی از دانه خردل ایمان در قلبش باشد او را از آتش دوزخ بیرون آرید».
و خداوند متعال در این باره، در حدیثی قدسی میفرماید: «وعزتي وجلالي، لأخرجن من النار من قال لا اله الا الله». «قسم به عزت و شکوهم هر کسی بگوید:«لا اله الا الله» او را قطعاً از آتش دوزخ بیرون خواهم آورد».
و نصوص و روایات فراوان دیگری هستند که دلالت دارند بر اینکه اهل توحید، جاویدان در دوزخ باقی نخواهند ماند [۸۱]ا. هـ.
اینک میبینیم که نظریه جمهور قویترین دلایل است و با رحمت واسع پروردگار توافق دارد و مغفرت ذات حق تمام گناهان را در بر میگیرد.
[٧٩] صحیح بخاری [٧۲۱۳]. [۸۰] ترمذی: [۳۵۳۴] ریاض الصالحین: ۴۴۲. [۸۱] مدارج السالکین:۱/۳٩۲-۳٩۴.