۴- آشنایی با آثار گناهان مربوط به دنیا و قیامت
بزرگترین انگیزه برای توبه این است که گناهکار نسبت به آثار گناهان بر نفس و زندگی آشنایی پیدا کند و مضرات و خطرهای معاصی را در دنیا و قیامت بشناسد که گناه و معصیت خطری بس بزرگ برای زندگی مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، عقل و ضمیر و نفس و جسم فرد دارد و علاوه بر آن خطری بسیار عظیم برای شخص و خانوادهاش و اطرافیانش دارد. خلاصه: عصیان و نافرمانی از پروردگار جهان برای فرد، خانوادهاش، جامعهاش، همهی امت بلکه تمام انسانیت و حتی برای تمام موجودات زنده زیانبار و مضر است.
لذا بر انسانی که خداوند متعال را نافرمانی نموده ، لازم است که مجازات و کیفرهای خداوند متعال را در رابطه با معصیتها و گناهان به یادآورد و در ذهنش مرور کند که سنت پروردگار بر این جاری است که شخص را قبل از قیامت، و به خاطر تنبیه غافلان، تعلیم جاهلان و تذکر فراموش کاران، مجازات و کیفر نماید.
خداوند متعال میفرماید:
﴿ظَهَرَ ٱلۡفَسَادُ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ بِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِي ٱلنَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعۡضَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ٤١﴾[الروم: ۴۱].
«فساد و پریشانی به خاطر کردار بد مردم در بر و بحر زمین پدید آمد تا ما هم که کیفر بعضی اعمالشان را به آنها بچشانیم، باشد که از گنه پشیمان شده و به درگاه خدا بازگردند».
«فساد» در اینجا به معنی خلل و اضطراب و مصیبتهایی است که به خاطر ارتکاب گناهان و مخالفتها نسبت به قوانین شرعی و کنونی الهی، بر هستی، حیات و انسان واقع میشود. همانطور که خداوند متعال در آیات دیگری میفرماید:
﴿ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيكُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَيۡسَ بِظَلَّامٖ لِّلۡعَبِيدِ١٨٢﴾[آل عمران: ۱۸۲].
«آن عذاب را به دست خویش پیش فرستادید و خداوند هرگز در حق بندگان ستم نمیکنند».
و این بلا و مصیبت دادن انسان به خاطر این است ﴿لِيُذِيقَهُم بَعۡضَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ﴾[الروم: ۴۱]. «تا سزای بعضی از آن کردارشان را به آنان بچشانیم».
خداوند تمام اعمال بدن انسان را مجازات نمیکند بلکه فقط بعضی از گناهان را مورد عقاب قرار میدهد و بسیاری گناهان دیگر را مورد عفو و غفران قرار میدهد. همانطور که خداوند در سورهی دیگر میفرماید:
﴿وَمَآ أَصَٰبَكُم مِّن مُّصِيبَةٖ فَبِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِيكُمۡ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖ٣٠﴾[الشورى: ۳۰].
«و آنچه از رنج و مصائب به شما میرسد همه از دست شماست که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو میکند».
آیه، این قاعدهی عظیم و کلی را در بر دارد و آن اینکه مصیبتهایی که در زندگی گرفتار انسان میشود از روی ظلم و بدون انگیزه از جانب پروردگار نیست بلکه مطابق با ارتکاب خطا و گناهان انسان است. سپس خداوند متعال بیان میدارد که انسان به تمام خطا و معصیتها مورد عقاب قرار نمیدهد که اگر چنین میبود به خاطر ظلم و گناهان بشریت بر روی کرهی زمین هیچ جانداری باقی نمیماند.
﴿وَلَوۡ يُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِظُلۡمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيۡهَا مِن دَآبَّةٖ﴾[النحل: ۶۱].
«و اگر پروردگار مردم را به سزای ستمشان گرفتار نماید، هیچ جنبندهای بر روی زمین باقی نمیگذارد؛».
خداوند متعال این مصائب را بر نفس و اموال آنان نازل میکند نه به منظور انتقام بلکه به این امید که آنان از گناهان بازگشت نمایند. پس از اینکه یاغی و گمراه شدند خداوند متعال با این بلاها و مصیبتها آنان را یادآور میسازد تا از فراموشی به هوش آیند و از غفلت بیدار گردند که شاید راه بازگشت را بیابند و توبه نمایند.
قرآن، قبح و زشتی کفر، ظلم و معصیت و نیز سرانجام مرتکبین آنها را در قصص و داستانهای پیامبران و مؤمنان و برخورد آنان با اقوام تکذیب کننده و عاصی بوضوح بیان نموده است و شرح میدهد که چگونه قهر و غضب خداوند از گروه ظالمین با وجود مکنت مالی و اولاد، جاه و مقام و پیروان زیاد، برگشت ندارد و این ثروت و سامان آنان را در برابر خشم و قهر خداوند حفظ نخواهد کرد.
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ لَمۡ يَكُ مُغَيِّرٗا نِّعۡمَةً أَنۡعَمَهَا عَلَىٰ قَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ﴾[الأنفال: ۵۳].
«و آن به این خاطر است که خدا نعمتی را که به قومی عطا کند تغییر نمیدهد تا وقتی که آن قوم حال خود را تغییر دهند».
﴿أَفَرَءَيۡتَ إِن مَّتَّعۡنَٰهُمۡ سِنِينَ٢٠٥ ثُمَّ جَآءَهُم مَّا كَانُواْ يُوعَدُونَ٢٠٦ مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يُمَتَّعُونَ٢٠٧ وَمَآ أَهۡلَكۡنَا مِن قَرۡيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ٢٠٨ ذِكۡرَىٰ وَمَا كُنَّا ظَٰلِمِينَ٢٠٩﴾[الشعراء: ۲۰۵-۲۰٩].
«چه خواهی دید اگر ما چند سالی آنها را در دنیا متنعم سازیم. سپس به غذایی که بر آنان وعده شده یکسر هلاک شوند. و بهرهای که از مال دنیا داشتند هیچ آنها را از عذاب نرهاند. و ما اهل هیچ دیاری را تارسولی به هدایت آنها نفرستادیم، هلاک نکردیم. این پند است و ما به کسی ستم نکردیم».
و در سورهی هود خداوند داستان قوم نوح را برای ما بیان میدارد که چگونه به وسیلهی طوفان آنها را غرق نمود و چگونه خداوند آنان را ترک کرد.
﴿وَقِيلَ بُعۡدٗا لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ٤٤﴾[هود: ۴۴].
«و گفته شد: دوری [از رحمت خدا] بر گروه ستمکاران باد».
و چگونه بعد از آنان قوم «عاد» را به هلاکت رسانید:
﴿وَتِلۡكَ عَادٞۖ جَحَدُواْ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ وَعَصَوۡاْ رُسُلَهُۥ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَمۡرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٖ٥٩ وَأُتۡبِعُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا لَعۡنَةٗ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ أَلَآ إِنَّ عَادٗا كَفَرُواْ رَبَّهُمۡۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّعَادٖ قَوۡمِ هُودٖ٦٠﴾[هود: ۵٩-۶۰].
«و همین قوم عاد بودند که آیات خدا را انکار و پیامبران را نافرمانی کردند و پیرو امر هر شخص متکبر و جابر شدند و آنها به لعن خدا هم در حیات دنیا و هم در قیامت گرفتار گردیدند. آگاه باشید که قوم عاد به خدای خود کافر شدند. بدانید که قوم عاد امت هود از رحمت خدا دورند».
و پس از عاد «ثمود» آمد که پیامبر آنان، صالح ÷به آنان گفت:
﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ١٥٠ وَلَا تُطِيعُوٓاْ أَمۡرَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ١٥١ ٱلَّذِينَ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا يُصۡلِحُونَ١٥٢﴾[الشعراء: ۱۵۰-۱۵۲].
«پس از خدا بترسید و راه اطاعت پیش گیرید، و از رفتار رؤسای مسرف و ستمگر پیروی نکنید،که آنان در زمین فساد میکنند و به اصلاح خلق نمیپردازند».
ولی ثمود، از صالح ÷پیروی نکردند، و «ناقه» را سر بریدند و از فرمان پروردگار سرپیچی نمودند و گفتند: صالح! اگر تو از پیامبران مرسل هستی، آنچه را به ما وعده دادی انجام ده. سپس فریادو لرزهای بود که همهی آنان را در برگرفت و میراند.
﴿كَأَن لَّمۡ يَغۡنَوۡاْ فِيهَآۗ أَلَآ إِنَّ ثَمُودَاْ كَفَرُواْ رَبَّهُمۡۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّثَمُودَ٦٨﴾[هود: ۶۸].
«گویی آنها در آن دیار هرگز زنده نبودند، هان بیدار شوید که ثمود به خدای خود کافر شدند و دور از رحمت خدا گردیدند».
و به دنبال آنان قوم «لوط» آمدند و مرتکب عمل فاحشی (لواط) که از لحاظ قباحت در جهان سابقه نداشت، شدند و خداوند شهر و دیار آنان را بر رویشان زیر و زبر کرد، و سنگپارههایی از جنس سنگ گِلهای لایه لایه، بر آنان فرو ریخت.
﴿مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَۖ وَمَا هِيَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ بِبَعِيدٖ٨٣﴾[هود: ۸۳].
«[سنگهایی] که نزد پروردگارت نشانه دار بود و آن سنگ ها از ستمکاران دور نیست».
و بعد از آنان اهل «مدین» آمدند که نسبت به خدا شرک ورزیدند، و در زمین به فساد پرداختند، حقوق مردم را تضییع نمودند و در پیمانه و ترازو غش و خیانت ورزیدند. وسپس پیامبرشان، شعیب ÷، آنان را بهسوی خدا و اصلاح دعوت نمود، و قوم، ایشان را تکذیب و نافرمانی نمودند و بر گمراهی و سرپیچی خود، اصرار ورزیدند، لذا فرمان خداوند متعال آمد و فریاد (مرگبار) آنان را فرو گرفت و در خانههایشان از پای درآمدند.
﴿كَأَن لَّمۡ يَغۡنَوۡاْ فِيهَآۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّمَدۡيَنَ كَمَا بَعِدَتۡ ثَمُودُ٩٥﴾[هود: ٩۵].
«گویی آنها درآن دیار نبودند. آگاه باشید که اهل مدین مانند قوم ثمود از رحمت خدا دور شدند».
و بعد از آنان فرعون همراه با هامان و قارون آمدند و موسی ÷با آیات و دلایل روشن بهسوی آنان آمده آنان موسی ÷را تکذیب نمودند و از اطاعت او سرپیچی کردند و تکبر ورزیدند.
﴿وَجَحَدُواْ بِهَا وَٱسۡتَيۡقَنَتۡهَآ أَنفُسُهُمۡ ظُلۡمٗا وَعُلُوّٗاۚ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِينَ١٤﴾[النمل: ۱۴].
«و با آنکه پیش خود به یقین دانستند ]معجزهی خداست[ باز از کبر و نخوت و ستمگری انکار آن کردند، بنگر تا عاقبت آن مردم ستمکار فاسد به کجا انجامید؟».
فرعون قوم خود را سبک مغز یافت و آنان را فریفت و اطاعتش کردند در حالی فرمان فرعون رو به صواب نبود و به دنبال آن طغیان و سرپیچی خداوند فرعون و تمام همراهانش را در دریای نیل غرق نمود.
خداوند به دنبال اخبار این اقوام و سرانجام آنان خطاب به پیامبر خود خام الانبیاء ج میفرماید:
﴿ذَٰلِكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡقُرَىٰ نَقُصُّهُۥ عَلَيۡكَۖ مِنۡهَا قَآئِمٞ وَحَصِيدٞ١٠٠ وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰكِن ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡۖ فَمَآ أَغۡنَتۡ عَنۡهُمۡ ءَالِهَتُهُمُ ٱلَّتِي يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖ لَّمَّا جَآءَ أَمۡرُ رَبِّكَۖ وَمَا زَادُوهُمۡ غَيۡرَ تَتۡبِيبٖ١٠١ وَكَذَٰلِكَ أَخۡذُ رَبِّكَ إِذَآ أَخَذَ ٱلۡقُرَىٰ وَهِيَ ظَٰلِمَةٌۚ إِنَّ أَخۡذَهُۥٓ أَلِيمٞ شَدِيدٌ١٠٢﴾[هود: ۱۰۰-۱۰۲].
«این بعضی از اخبار دیار ستمکاران است که بر تو بیان کردیم که برخی از آن دیار معمور است و بعضی ویران گشت، و آنها که به هلاکت رسیدند نه ما بر آنها بلکه خود بر خویشتن ستم کردند و غیر خدا همهی خدایان باطلی که میترسیدند هیچ دفع هلاک از آنان ننمودند، و هنگامی که امر قهر خدا بر هلاکشان در رسید ]آن بتان[ جز حسرت بر آنها نیفزود. اینگونه است سختگیری پروردگار هر گاه بخواهد دیار ستمکاران را ویران کند. بدانید که انتقام خدا بسیار دردناک و شدید است».
پیامبر خدا جمیفرماید: «إن الله ليملي للظالم حتىإذا أخذه لم يفلته، ثم تلا: ﴿وَكَذَٰلِكَ أَخۡذُ رَبِّكَ إِذَآ أَخَذَ ٱلۡقُرَىٰ وَهِيَ ظَٰلِمَةٌۚ إِنَّ أَخۡذَهُۥٓ أَلِيمٞ شَدِيدٌ﴾ [۲۳٧]. «خداوند برای ظالم مهلت میدهد و چون او را بگیرد و مورد مؤاخذه قرار دهد رهایش نمیکند و سپس این را خواند» ]ترجمهی آن گذشت[.
در سنت نبوی احادیث مختلفی از صحیح و حسن روایت شده راجع به اینکه مرتکب گناه و عصیان، در دنیا قبل از آخرت، دچار زیان و ضررهایی خواهد شد.
و ما صدق این احادیث را عیناً مشاهده و در حیات خصوصی و عمومی خودمان آثار آن گناهان را مشاهده نمودهایم.
این احادیث بنا به روایت ابن ماجه، حاکم و بیهقی از ابن عمر ببیان میدارند که پیامبر جمیفرماید:
«گروه مهاجرین! شما را از پنج خصلت برحذر میدارم و به خدا پناه میبریم که بدانها دچار شوید:
۱- در میان هیچ قومی آشکارا زنا ظاهر نمیشود جز اینکه آنان به طاعون و بیماریهایی که برای گذشتگان سابقه نداشته دچار خواهند شد.
۲- و از پیمانه و ترازو کم و زیاد نمیکنند مگر اینکه به قحطی و گرسنگی، فشار اقتصادی، ظلم و ستم حاکمان دچار خواهند شد.
۳- و مانع زکات اموال خود نمیشوند مگر اینکه از باران آسمان محروم میشوند و اگر به خاطر بهایم و چهارپایان نمیبود باران نمیبارید.
۴- عهد و پیمان خدا و رسولش را نقض نمیکنند مگر اینکه آنچه در دست دارند از آنان گرفته میشود و خداوند دشمنی از غیر خودشان بر آنان مسلط خواهد کرد.
۵- و پیشوایان آنان به قرآن و به غیر آنچه خداوند نازل نموده، حکم نمیکنند مگر اینکه خداوند ترس از همدیگر را در میان آنان قرار خواهد داد [۲۳۸].
و اکنون ما به رأی العین آثار این گناهان و مخالفتها را در دنیای خود مشاهده میکنیم که چگونه آثار و عواقب بر بندگان چیره گشته به ویژه کیفر گناه اول از آن پنج نوع که همان بیماری خانما نسوزی و بیدرمانی است به نام «ایدز» که در اثر انتشار و اشاعهی عمل فحشا «زنا» و علنی انجام دادن آن بر امت این عصر سایه افکنده است.
[۲۳٧] متفق علیه به روایت از ابوموسی س، صحیح الجامع الصغیر [۱۸۸۲۲]. [۲۳۸] روایت از ابن ماجه و حاکم از ابن عمر ب، صحیح جامع الصغیر [٧٩٧۸].