۱۱- علائم توبه ی مقبول
توبۀ مقبول علامتهایی دارد که با آن علامتها توبۀ مقبول از توبۀ مردود تمییز داده میشود و آن علامتها عبارتند از:
۱- دوران ما بعد توبه، نسبت به ماقبل آن از لحاظ طاعات و عبادات رفتار بمراتب بهتر و خوبتر باشد.
۲- توبهکننده پیوسته در خوف و رجا است و لحظهای از مکر و عقاب پروردگار ایمن نباشد و این خوف و بیم او از پروردگار استمرار یابد تا آنگاه گفتار فرستادگان قبض روحش را بشنود که به او میگویند:
﴿أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ﴾[فصلت: ۳۰].
«هان بیم مدارید و غمگین میباشید و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید».
آنوقت خوف از او زایل خواهد شد.
۳- گناه را از قلبش خلع و باز دارد و پشیمانی و خوف قلبش را پاره پاره کند و حجم این پشیمانی و خوف بستگی به بزرگی و کوچکی گناهان دارد. تاویل ابن عیینه در رابطه با این قول خداوند متعال که میفرماید:
﴿لَا يَزَالُ بُنۡيَٰنُهُمُ ٱلَّذِي بَنَوۡاْ رِيبَةٗ فِي قُلُوبِهِمۡ إِلَّآ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمۡۗ﴾[التوبة: ۱۱۰].
«همواره آن ساختمانى که بنا کردهاند، در دلهایشان مایه شک [و نفاق] است، تا آنکه دلهایشان پاره پاره شود».
این است که: دلهایشان با توبه کننده میشود و شکی نیست خوف و ترس شاید از مجازات و عقاب شدید، باعث شکافته شدن و کندن دلها است و این را همان دل کندن دلها است و این را حسرت و تأسف آنچه از دست داده و به خاطر ترس و بیم از فرجام آن، دلش قطعه قطعه خواهد شد و هر کسی در دنیا به خاطر تأسف و حسرت از تقصیراتش و به خاطر ترس از قیامت قطعه قطعه نشود، در روز قیامت که حقایق برملا میشود و پاداش مطیعان و کیفر عاصیان را مشاهده مینماید، قلبش از جای کنده خواهد شد. پس گریزی نیست که باید یا در دنیا و یا در قیامت قلبش کنده و قطعه قطعه گردد.
و از علائم دیگر توبه ی صحیح شکستگی مخصوصی است که در قلب ایجاد گردد چنان شکستگی که هیچ چیزی شبیه آن نباشد و آن حالت، درغیر گناهکار حاصل نشود یعنی دل نه با گرسنگی، نه با ریاضت و نه با عشق خالص، چنان شکسته نشود. و در واقع آن شکسته قلبی حالتی است ماورای همه ی حالات دیگر، دل در پیشگاه خداوند متعال کاملاً شکسته خواهد شد .... و آن شکستگی تمام جوانب او را در بر خواهد گرفت. و این شکستگی قلب، شخص تائب را، ذلیل، افتاده و فروتن در مقابل خداوند قرار می دهد،که هیچ راه گریز و فراری از او ندارد و پی میبرد که حیات او، سعادت او، رستگاری و پیروزی او، همه و همه در مقابل رضای پروردگار است. وضعیت او در چنین حالتی وضعیت بنده ی گناهکاری است که مالکش به تمام تفاصیل جنایاتش مطلع باشد و با وجود اینکه مالکش را زیاد دوست دارد و بشدت بدو نیازمند است و به ضعف، ناتوانی و ذلت خود و همچنین به قوت، سلطان و عزت مالکش کاملاً آگاه است، حال خود را در مقابل او چگونه میبیند؟ پس وای به وضعیت و کیفیت او که در مقابل خالق و مالک هستی؟؟!.
مجموعاً این حالات، برای شخص تائب، شکستگی، خواری و فروتنی قلب را در بر خواهد داشت. چنین حالتی چه نیکوست برای بنده! و چه خوب گناهانش با این شکستگی جبران میشود! و چه زود به مالکش نزدیک میشود! و در نظر مالکش هیچ چیز خوشایندتر از این شکستگی، فروتنی، خواری، افتادگی و تسلیم شدن او نیست. به خدا قسم شیرین گفتاری که این بندۀ شکسته دل ابراز میدارد این است که میگوید: «خدایا! به عزّت تو و خواری من، جز رحمتت را نمیخواهم. به قوت تو و ضعف من، و به بینیازی تو و نیازمندی من از تو مسألت دارم. اینک پیشانی دروغین و خطا بار من در پیشگاه تو، بندگانت جز من زیادند، جز تو سید و سروری ندارم. جز درگاه تو هیچ پناهگاه و ناجیای ندارم. فقیرانه از تو مسألت دارم، خاضعانه و ذلیلانه دست تضرّع و زاری بهسویت میگشایم ، و همچون گمشده ی نابینا تو را میخوانم، و گردن به آستانت میسایم و میگویم:
يا من ألوذ به فيمـا أومله
ومن أعوذ به مـمـا أحاذره
لايجبر الناس عظمـاً أنت كاسره
و لا يهيضون عظمـا أنت جابره
«ای کسی که در آرزویم و در بیم و هراس پناهگاه منی. استخوانی را که تو بشکنی جبرانپذیر نیست، آنچه را تو التیام بخشی شکست نمیپذیرد».
اینها و امثال اینها از نشانیهای توبه ی مقبول هست، و هر تائبی این نشانیها را در خود نبیند باید نسبت به پذیرش توبه ی خود در تردید باشد و بایستی به تصحیح و تکمیل آن اقدام نماید. توبه صحیح واقعی چقدر مشکل است و توبه ی زبانی و ادعایی چقدر آسان! و برای انسان صادق هیچ چیزی از توبه خالص صادق سختتر نیست.