اختلاف پیشینیان در معنی گناه کبیره و شمارش آن
و اما گناهان کبیره، پیشینیان در آن اختلاف نظر دارند و اختلاف آنان به تباین و تضاد برنمیگردد بلکه اقوالشان به هم نزدیک است.
در صحیحین از حدیث شعبی از عبدالله بن عمر روایت شده که پیامبر جفرمود:
«الكبائر: الإشراك بالله وعقوق الوالدين، وقتل النفس، واليمين الغموس» [۱۱۸]. «گناهان کبیره عبارتند از: ۱- شرک به خدا ۲- نافرمانی پدر و مادر ۳- کشتن انسان بیگناه ۴- سوگند دروغ و عمدی».
و باز در صحیحین از عبدالرحمن بن ابوبکر بو او از پدرش روایت میکند که پیامبر جمیفرماید:
«ألا أنبئكم بأكبر الكبائر؟ (سه بار فرمود) قلنا:بلى يا رسولالله! قال: الإشراك بالله وعقوق الوالدين، وكان متكئاً فجلس فقال: ألاوقول الزور فما زال يكررها حتى قلنا ليته سكت» [۱۱٩]. «آیا میخواهید که شما را از بزرگترین گناهان خبر دهم؟ گفتیم: آری ای رسول خدا. فرمود: شریک برای خدا قرار دادن، نافرمانی پدر و مادر و در حالی که حضرت جتکیه داده بود، نشست و فرمود: هان سخن دروغ و شهادت کتمان و آن را پیدرپی میفرمود تا اینکه گفتیم کاش سکوت میفرمودند».
و در صحیح از حدیث ابن وائل از عمرو بن شرحبیل از عبدالله بن مسعود سروایت شده که میگوید: گفتم: ای رسول خدا، گناهان کبیره کدامها هستند؟ ایشان فرمودند:
«أن تجعل لله ندا وهو خلقك، قال ثم قلت: ثم أي؟ قال: أن تقتل ولدك مخافةأن يطعم معك، قال: قلت: ثم أي؟ قال:أن تزني حليلة جارك فأنزل الله تصديق قول النبي [۱۲۰]: ﴿وَٱلَّذِينَ لَا يَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا يَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَايَزۡنُونَۚ﴾[الفرقان:۶۸].
«اینکه برای خداوند شریک قرار دهی در حالی که تو را آفریده است. سپس گفتم دیگر کدام گناه فرمودند: فرزندت را بکشی از اینکه مبادا روزی تو را بخورد. سپس گفتم: دیگر کدام گناه؟ ایشان فرمودند: اینکه با زن همسایه و نزدیکانت زنا کنی که ناگاه در راستای تصدیق پیامبر خدا جاین آیه نازل شد: (بندگان خدا) کسانیاند که با خدا معبودی دیگر نمیخوانند و کسی را که خدا (خونش را) حرام کرده است جز به حق نمیکشند، و زنا نمیکنند».
و در صحیحین از حدیث ابوهریره سروایت شده که پیامبر خدا ج فرمود:
«اجتنبوا السبع الموبقات، قالوا: يا رسولالله! وما هن؟ قال: الشرك بالله والسحر وقتل النفس التي حرم الله إلا بالحق وأكل الربا، وأكل مال اليتيم، والتولي يوم الزحف، وقذف الـمحصنات المؤمنات الغافلات» [۱۲۱]. «از هفت چیز هلاککننده بپرهیزید. سؤال شد آنها کدامند؟ حضرت جفرمود: ۱- شرک به خدا ۲- سحر و جادو ۳- کشتن نفسی را که خداوند جز به حق آن را حرام گردانیده است ۴- رباخواری ۵-خوردن مال یتیم ۶- فرار از صف جنگ در روز هجوم مسلمانان بر دشمن ٧- متهم ساختن زنان پاکدامن، عفیفه و مؤمن بر زنا».
و از عبدالله بن عمربروایت شده که پیامبر جفرمود:
«من أكبر الكبائر: أن يسب الرجل والديه قالوا: وكيف يسب الرجل والديه قال: يسب أبا الرجل فيسب أباه ويسب أمه فيسب أمه» [۱۲۲]. «از بزرگترین گناهان کبیره این است که مرد والدینش را دشنام دهد، گفتند: چگونه مرد والدینش را دشنام میدهد؟ فرمود: به پدر مردم دشنام میدهد و آنان به پدر او دشنام میدهند و به مادر مردم دشنام میدهد و آنان هم به مادر او دشنام میدهند».
و در حدیث ابوهریره روایت شده که پیامبر جفرمود:
«إن من أكبر الكبائر استطالة الرجل في عرض أخيه المسلم بغير حق» [۱۲۳]. «از بزرگترین گناهان کبیره، دست درازی انسان به آبرو و حیثیت برادر مسلمانش است بدون حق».
و این احادیث صحیح دلالت دارند بر اینکه گناهان کبیره در یک سطح نیستند بلکه آنها متفاوتند. بعضی از آنها را پیامبر ج«اکبر الکبائر» نام داده است.
عبدالله بن مسعود سمیگوید: «بزرگترین گناهان کبیره عبارتند از: ۱- شرک به خدا ۲- خود را از مکر خداوند ایمن دانستن ۳- از رحمت خداوند مأیوس شدن، ۴- و از کمک و یاری خداوند مأیوس شدن است».
سعید بن جبیر میگوید: مردی از ابن عباسبدرموردگناهان کبیره سؤال کرد: آیا آنها هفت تا هستند؟ جواب داد: «نزدیک به هفتصد میشوند جز اینکه همراه استغفار هیچ گناه کبیره و همراه با اصرار و استمرار، هیچ گناه صغیرهای وجود ندارد.» و میگوید: «هرگونه نافرمانی خداوند کبیره است لذا هر کسی مرتکب عصیان و نافرمانی خداوند گردد باید به دنبال آن از خداوند طلب آمرزش و غفران کند که خداوند متعال هیچکس را در آتش جهنم جاوید نمیگرداند مگر اینکه از دین اسلام برگشته و یا یک واجب قطعی را انکار نموده باشد و یا منکر قا و قدر الهی باشد».
عبدالله بن مسعود سمیگوید آنچه خداوند متعال در اوایل سورهی نساء نهی فرموده است تا آنجا که میفرماید:
﴿إِن تَجۡتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ﴾[النساء: ۳۱].
«اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی شدهاید دوری گزینید بدیهای شما را از شما میزداییم».
جزو گناهان کبیره میباشند.
علی بن ابی طلحه سمیگوید: کبیره گناهی است که به دنبال آن مجازات آتش جهنم، یا خشم خداوند، یا لعنت و یا عذاب دوزخ بیان شده باشد.
ضحاک میگوید: گناهان کبیره گناهانی هستند که خداوند در دنیا برای آنها حدود مقرر نموده و در آخرت وعدهی عذاب نسبت به مرتکبین آن داده باشد.
حسین بن فضل میگوید: گناهان کبیره گناهانی هستند که خداوند در قرآن آنها را به گناه کبیره و یا گناه بزرگ نام برده باشد. مانند قول او دربارهی خوردن اموال یتیم.
﴿إِنَّهُۥ كَانَ حُوبٗا كَبِيرٗا﴾[النساء: ۲].
«که آن گناه بزرگی است».
و در رابطه با قتل فرزندان میفرماید:
﴿إِنَّ قَتۡلَهُمۡ كَانَ خِطۡٔٗا كَبِيرٗا﴾[الإسراء: ۳۱].
«کشتن آنها گناه بزرگی است».
و در مورد شرک میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ﴾[لقمان: ۱۳].
«قطعاً شرک ظلم بزرگی است».
و دربارهی تهمت و افترا میفرماید:
﴿سُبۡحَٰنَكَ هَٰذَا بُهۡتَٰنٌ عَظِيمٞ﴾[النور: ۱۶].
«تو منزهی این بهتان بزرگی است».
و دربارهی اذیت کردن پیامبر جمیفرماید:
﴿إِنَّ ذَٰلِكُمۡ كَانَ عِندَ ٱللَّهِ عَظِيمًا﴾[الأحزاب: ۵۳].
«همانا این کار شما نزد خداوند بسیار بزرگ است».
مالک بن مغول میگوید: کبائر عبارت است از گناهان بدعتگزاران و سیئات عبارت است از گناهان سنتگرایان.
و من میگویم: منظور این است که بدعت از گناهان کبیره است و بدعت، از کبائر اهل سنت، بزرگتر است. بنابراین گناهان کبیرهی اهل سنت نسبت به بدعت بدعتگرایان، صغیره به حساب میآیند و این است معنی بعضی از عالمان سلف که گفتهاند: از نظر ابلیس بدعت از معصیت خوشایندتر است زیرا که بدعت توبه ندارد ولی معصیت دارای توبه است.
گروه دیگر گفتهاند: گناهان صغیره گناهانی هستند که حدود خداوند به آنها تعلق نگرفته است ولی گناهان کبیره گناهانی هست که یکی از دو حد (مجازات) بدان تعلق گیرد، منظور از دو حد: مجازات دنیایی و قیامتی است. بنابراین هر گناهی که در دنیا از نظر شریعت دارای مجازات باشد مانند: زنا، شرابخواری، دزدی، تهمت زدن و یا در قیام مشمول تهدید و وعید باشد مانند: خوردن مال یتیم، نوشیدن در ظروف طلا و نقره، خودکشی، خیانت در امانت و امثال آن، همه از گناهان کبیره به شمار میآیند [۱۲۴].
نظر ما بر این است که این، بهترین و نزدیکترین تعریف برای بیان حقیقت گناه کبیره است، بنابراین ما گناهان کبیره را با حدود و مجازاتی که خداوند در دنیا و قیامت برای آنها مقرر فرموده میشناسیم که آن، دلیل خطرات و بزرگی آن را میرساند. و همچنین اگر خداوند تهدید شدیدی مانند: دخول در آتش جهنم و لعن و خشم خود و عذاب سخت را بر آن ترتب نموده باشد از جمله گناهان کبیره محسوب میشوند. ولی بایستی چنین تهدید و وعیدی به وسیلهی قرآن و یا احادیث صحیح و صریح نبوی به اثبات رسیده باشد. اما احادیث واهی و مجروحی مانند احادیثی در رابطه با آوازخواندن و یا استفاده از وسایل موسیقی و بازی با شطرنج و امثال آن که دانشمندان در اثبات آنها و یا در دلالت آنها بر تحریم، اختلاف دارند، قابل اتکا نیست. حال چگونه گناهان کبیره به وسیلهی آنها اثبات میگردد در صورتی که اصل تحریم آنها مشکوک و مشتبه است؟!
***
[۱۱۸] بخاری (۶۶٧۵) مسلم (۲۱۳۰) احمد، ۲/۲۰۱- ترمذی، (۳۰۲۴) نسائی، ٧/۸٩. [۱۱٩] بخاری (۶۶٧۵) در مسلم نیامده همانطور که در تحفةالأشراف ۶/۳۴۶ آمده است ـ احمد ۲/۲۰۱ و ترمذی ۳۰۲۴ نسائی ٧/۸٩. [۱۲۰] بخاری (۴۴٧٧)، مسلم (۱۴۲) ترمذی (۳۱۸۲) نسائی (٧/۸٩)، احمد (۱/۴۳۴). [۱۲۱] متفق علیه، بخاری (۵٩٧۳) مسلم (٩۰). [۱۲۲] بخاری (۵٩٧۳) مسلم (٩۰). [۱۲۳] ابوداود (۴۸٧٧)، بزار (۳۵۶٩)، و (۳۵٧۰۰) با اسنادی که بعضی تقویتدهندهی دیگری است. ابوداود (۴۸٧۶) احمد (۱/۱٩۰) و سند آن صحیح است. [۱۲۴] مدارج السالکین با بعضی تصرف.