افتخار به گناه
یکی دیگر از آثار گناه این است که قبح و زشتی گناه از قلب گناهکار کنده میشود و گناه برای او به عنوان عادت درمیآید. از اینکه مردم او را در حین ارتکاب گناه ببینند و یا او را سرزنش کنند نه اینکه متأثر نمیشود بلکه تمام لذت خود را در آن میبیند و به معصیت و گناه خود افتخار میورزد و اگر گناه چنین کسانی نزد بعضی مجهول مانده باشد با فخر به بیان جنایات خود میپردازند و میگویند: به فلانی! چنین و چنان کردهام... چنین کسانی مورد عفو پروردگارقرار نمیگیرند و باب توبه بر روی آنان بسته خواهد شد، همانطور که پیامبر جمیفرماید:
«كل أمتي معافیإلا المجاهرين وإن من الإجهار: أن يعمل الرجل بالليل عملاً، ثم يصبح وقد ستره الله تعالی فيقول: عملت البارحة كذا وكذا وقدبات يستره ربه ويصبح يكشف سترالله عنه» [۲۳٩]. «هر کدام از امتنانم مورد عفو خداوند قرار میگیرند سوای کسانی که آشکارا و جهری اقدام به گناه مینمایند. گناه آشکار این است که مردی در شب کاری انجام داده باشد در حالی که خداوند او را مستور و پوشیده نماید. بامدادان بگوید دیشب فلان و فلان گناه را انجام دادهام یعنی کسانی که خداوند شب آنان را میپوشاند ولی آنان سحرگاهان و در روز خود را افشا میکنند و تظاهر به گناه میکنند».
[۲۳٩] متفق علیه از ابوهریره س، صحیح الجامع الصغیر (۴۵۱۲).