توبه

فهرست کتاب

۱۵- اقسام بندگان در رابطه با دوام توبه (یا بیان طبقات توبه‌کنندگان)

۱۵- اقسام بندگان در رابطه با دوام توبه (یا بیان طبقات توبه‌کنندگان)

صاحب «قوت القلوب» می‌گوید:

مردمان در ارتباط با توبه به چهار گروه تقسیم می‌شوند که هر طایفه‌ای در یک گروه جای می‌گیرد و هر طایفه‌ای مقام خاص خود را دارد.

طبقه اول: گناهکار توبه‌کننده‌ای است که تا آخر بر توبه و پشیمانی بر گناهان استقامت نماید و تقصیرات سابق را تدارک نماید و بازگشت به گناه هیچ‌گاه در نفس او خطور نکند مگر لغزش‌هایی که برحسب عادت،‌آدمی از آن مبرّا، نیست. چنین بنده‌ای جزو «گروه سابق بالخیرات» گویند که پیوسته سیئات را به حسنات تبدیل می‌کند و توبۀ او را توبۀ نصوح و یا توبۀ خالص نامند. و نفس چنین بنده‌ای را، نفس «مطمئنه و مرضیه» گویند و در زمرۀ کسانی قرار می‌گیرد که پیامبر ج دربارۀ آنان می‌فرماید: «سبق المفردون، قالوا يا رسول الله! وما المفردون؟ قال «المستهترون بذكر الله يضع الذكر عنهم أثقالهم فيأتون يوم القيامة خفافاً» [۸۲]. «یگانه‌ گویان مولع به ذکر خدا پیشی گرفتند. گفتند ای پیامبر ج«مفرّدان» چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که غرق در عبادت و یاد الله متعال و عبادت، گناهان را از دوش آنان برداشته است و سبکبار وارد قیامت می‌شوند».

طبقه دوم: بنده‌ای است که از لحاظ نزدیکش به خدا در رتبه ی دوم قرار دارد. چنین کسی با خدای خود پیمان توبه بسته و نیت استقامت و پایداری آن را دارد، کوششی برای انجام گناه ندارد و در فکر و انجام آن نیست ولی گاهی بدون قصد مرتکب بعضی از گناهان صغیره می‌شود و اشتباهات و لغزش‌های کوچکی به او دست می‌دهد. این مرتبه را صفات مؤمنی خوانند که امید استقامت و پایداری از آنان می‌رود و دربارۀ این افراد خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ٱلَّذِينَ يَجۡتَنِبُونَ كَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ إِلَّا ٱللَّمَمَۚ إِنَّ رَبَّكَ وَٰسِعُ ٱلۡمَغۡفِرَةِۚ[النجم: ۳۲].

«آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاری‌ها جز لغزش‌های کوچک خودداری می‌ورزند، پروردگارت نسبت به آنان بسیار آمرزگار است».

و در زمرۀ پرهیزگاران قرار می‌گیرند و خداوند دربارۀ آنان می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ ذَكَرُواْ ٱللَّهَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ لِذُنُوبِهِمۡ[آل عمران: ۱۳۵].

«و آنان که چون کار زشتی کنند یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد می‌آورند و برای گناهان‌شان آمرزش می‌خواهند».

نفس چنین کسانی را لوّامه [سرزنشگر] گویند که خداوند بدان قسم می‌خورد و این گروه را «مقتصدین» می‌نامند. نفس این گروه گرفتار صفات و غرایزی می‌شود که سبب آنها زمینی‌بودن انسان است. انسان از نباتات زمین تغذیه می‌شود و متأثر از مراحل آفرینش خود یکی پس از دیگری است: در رحم‌های مادران و از امتزاج خون‌های بستۀ بعضی با بعضی دیگر که خداوند متعال در این راستا می‌فرماید:

﴿هُوَ أَعۡلَمُ بِكُمۡ إِذۡ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَإِذۡ أَنتُمۡ أَجِنَّةٞ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡۖ[النجم: ۳۲].

«وی از آن دم که شما را از زمین پدید‌آورد و از همان گاه که در شکم‌های مادرانتان نهفته بودید به حال شما داناتر است».

لذا خداوند متعال از پاک ‌شمردن نفس ایجاد شده از زمین و نطفۀ اندر آمیخته تهی نموده است آنجا که می‌فرماید: ﴿فَلَا تُزَكُّوٓاْ أَنفُسَكُمۡۖ[النجم: ۳۲] «نفس خودتان را پاک مشمارید» این است توصیف نفس از ابتدای خلقتش با آن ترکیبات آمیخته که مقرون به ابتلا و آزمایش است.

﴿إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٍ أَمۡشَاجٖ نَّبۡتَلِيهِ فَجَعَلۡنَٰهُ سَمِيعَۢا بَصِيرًا٢[الإنسان: ۲].

«ما انسان را از نطفه مختلطى آفریدیم، و او را مى‌آزماییم؛ (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم».

در رابطه با چنین بندۀ تائبی چنین حدیثی از رسول گرامی جروایت شده: «الـمؤمن مفتن توّاب» [۸۳]. «مسلمان مفتون و توبه‌گر است».

و یا: «الـمؤمن كالسنبلة تفي أحياناً وتميل أحياناً» [۸۴]. «انسان مؤمن همچون گلی است که گاهی شادان و گاهی پژمرده است».

این شکسته نفسی و عدم توجه به تمایلات نفسانی و آرامش روانی در صورت انجام کارهای نیک تماماً باعث کفارات بندۀ تائب می‌گردد که در این مسیر حرکت می‌کند.

طبقه سوم: کسی است که اکنون به بنده دوم نزدیک است و آن بنده‌ای است که توبه کند و مدتی بر استقامت آن استمرار نماید، از آن پس آرزوی بعضی گناهان بر وی غلبه کند و از روی قصد و غلبۀ شهوت، مرتکب آنها شود ولی بر عبادات و طاعات مواظبت می‌نماید و بسیاری از گناهان را با نیرو و قدرت ایمانی وا نهد ولی گاهی نفس انسانی بر او چیره می‌شود و به لغزش‌ها و خطاهایی مرتکب می‌شود ولی چون از آن فارغ شود پشیمان گردد و با نفس خود به مجاهدت برخیزد. چنین کسی در توبه [تسویف] امروز و فردا کند و خواهان استقامت است و منازل تائبان را دوست دارد و از ته دل خشنود می‌گردد که به مقام صدیقین برسد. ولی در تعیین وقت امروز و فردا می‌کند و مقامش مشخص نیست زیرا هوای نفس او را تحریک می‌کند و عادت، او را به خوذ جذب می‌نماید و غفلت، او را سرزنش می‌کند. پس او تنها در برابر گناه توبه می‌کند ولی چون عادت بر او پیشی گرفته است از گناه توبه می‌کند و به آن بازگشت می‌نماید لذا توبه را از وقتی به وقت دیگر به تأخیر می‌اندازد. مثال او مانند کسی است که به خاطر اعمال نیکش و کفارت سیئاتش امید استقامت در او می‌رود ولی به خاطر ادامۀ گناهانش امید پیدایش تحوّل در او از بین می‌رود. و نفس چنین کسی را «مسوله»: اغوا کننده یا فریبنده، نامند و خداوند درباره صاحبان این نفس می‌فرماید:

﴿وَءَاخَرُونَ ٱعۡتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمۡ خَلَطُواْ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَءَاخَرَ سَيِّئًا[التوبة: ۱۰۲]

«و دیگرانی هستند که به گناهان خود اعتراف کرده و کار شایسته را با کاری دیگر که بد است درآمیخته‌اند».

امید است که خداوند توبه ی آنان را بپذیرد و به استقامت در آیند و به گروه «سابقین بالخیرات»! ملحق شوند. اینان دو را در پیش دارند: ۱- به خطر افتادن، به علت امروز و فرداکردن در عمل به توبه؛ و چه بسا که پیش از توبه وفات کنند و در برابر مشیت الهی قرار گیرند. ۲- یا گناهان مهلت دهنده؛ تا آنان شکستگیهای خود را جبران کنند و بر توبه استقامت و به سابقان بپیوندند، و به منازل مقرّبان در آیند زیرا که آنان در مسلک راه ایشان گرفته‌اند.

طبقه چهارم: بدترین طبقات بندگان است و پیامد آن بر نفس بسیار سخت‌تر و مشکل‌تر است و سهم‌شان از عطا و موهبت الهی بسیار اندک است و آن بنده‌ای است که توبه کند و مدتی بر استقامت روزد، سپس به ارتکاب گناه یا گناهان معاودت نماید بی‌آنکه در نفس خود به توبه بیندیشد و بی‌آنکه بر فعل آن پشیمان باشد، و او چون غافلان در پیروی شهوت کوشش کند و بر دیگران پیشی گیرد. پس چنین فردی از جمله مصران می‌باشد و در این باره از رسول الله ج روایتی وارد شده که می‌فرماید: «هلك الـمصرون قدما إلي النار» [۸۵]. «اصرار کنندگان بر گناه گام به گام بر آتش نزدیک می‌شوند».

و این نفس را نفس «امارة بالسوء» نامند که بنده ی دارنده آن در بدی آویزان و از نیکی گریزان است و بر او بیم بدفرجامی باشد؛ زیرا او در مقدمات و در طریق چنین نفسی واقع شده لذا سوءخاتمت و سرانجام بد از او دور نیست، و درباره چنین نفسی گفته شده: کسی که در توبه امروز و فردا کند مشمول گناهی بدتر خواهد شد.

این گروه در زمره ی عامه مسلمانان قرار می‌گیرند و فاسق می‌باشند و حکم آنان در مشیت الهی است. همان‌گونه که خداوند دربارۀ چنین کسانی می‌فرماید:

﴿وَءَاخَرُونَ مُرۡجَوۡنَ لِأَمۡرِ ٱللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمۡ وَإِمَّا يَتُوبُ عَلَيۡهِمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ[التوبة: ۱۰۶].

«عدّ ه ی دیگر کارشان به فرمان و مشیت خداست یا آنان را عذاب می‌دهد [اگر اصرار بر گناه داشته باشد] و یا توبه آنان را می‌پذیرد [به سبب کارهای نیکی که انجام داده‌‌اند]».

[۸۲] روایت از ترمذی [۳۵٩۶] با لفظ [سبق المفرودن] بدون کلمه [سیروا] و حدیث را حسن غریب دانسته و حاکم از روایت ابوهریره سآن را صحیح دانسته: ۱/۴۸۵. [۸۳] این جمله حدیث نبوی نیست بلکه مشابه حدیث [خیارکم کل مفتن تواب] است که قبلا در مورد ضعف و مصادر آن توضیح دادیم, آلبانی در ضعیف الجامع [۲۸٧۳] و سلسله ضعیفه [۲۲۴۱] آنرا آورده است. (مُصحح). [۸۴] روایت از ترمذی [۳۵٩۶] با لفظ [سبق المفرودن] بدون کلمه [سیروا] و حدیث را حسن غریب دانسته و حاکم از روایت ابوهریره آن را صحیح دانسته: ۱/۴۸۵. [۸۵] زادالمسیر: ۳/۲۰۴. این لفظ حدیث نیست بلکه حتی در زاد المیسر نیز مولف فقط نصف آنرا ذکر کرده است.!!! اقسام گناهانی كه از آنان توبه می‌شود

۱- از چه گناهانی توبه می‌کنیم.

۲- انسان و گناه.

۳- گناه، ترک مامور و فعل منهی است.

۴- گناهان اندام و قلب.

۵- گناه یا معصیت است و یا بدعت.

۶- گناهان مُسری و غیرمسری.

٧- گناهان متعلق به حق الله و حق الناس.

۸- گناهان صغیره و کبیره.

٩- حقایقی پیرامون گناهانِ صغیره و کبیره.

۱۰- مکفّرات گناهان.

۱-