توبه

فهرست کتاب

ج – تغییر محیط و ترک دوستان ناباب

ج – تغییر محیط و ترک دوستان ناباب

فرع دوم: توبه‌کننده باید محیط جامعه‌ای را که در آن آلوده به گناه و معصیت گشته، تغییر دهد و جویای محیط نظیف و پاکی باشد تا از بیماری‌های واگیردار آلوده به گناه در امان ماند. منظور از بیماری‌های واگیردار، بیماری‌ خطاها، گناهان و انحرافات است که خطر و سرعت تأثیرپذیری آنها بمراتب از بیماری‌های جسمانی بیشتر است.

خطر بیماری‌های واگیردار یک اندام فقط متوجه یک فرد است در حالی که تأثیر خطر انحراف و گناهان متوجه فرد و تمام جامعه است. زیرا خطر آن نه فقط شامل مادیات و محسوسات می‌شود بلکه اخلاق و معنویات بندگان را هم در بر می‌گیرد و نه فقط به دنیای شخص زیان می‌رساند بلکه دنیا و قیامت انسان را تباه خواهد نمود.

ولی این بدان معناست که توبه‌کننده باید از چنین دوستانی اجتناب ورزد: دوستانی که او را وادار به گناه نمودند، و او را مرتکب به نوشیدن شراب، عمل قمار، استعمال دخانیات، تجارت و اشتغال به محرّمات‌، بی‌بندو باری و لابالیگری اخلاقی و یا جاسوسی برای دشمنان اسلام و ... کردند و همچنین در اثر معاشرت با دوستان ناباب، نمازها را ضایع و به دنبال آرزوهای نفسانی مایل و پیرو اقسام گناهان دیگر کردند،. بنابراین بر توبه‌کننده لازم است که در عوض این دوستان بد، دوستان خوب و پاکی را جایگزین نماید، چنان دوستانی که شخص به محض دیدن آنان خدا را به یاد آورد و کلام‌شان راهنما به‌سوی طاعت خدا و رفتارشان هادی به‌سوی راه خدا گردد.

و همانطور که معلم اول بشریت، رسول خدا ج ما را یادآور نموده، بر توبه‌کننده لازم است که دوستان دمندۀ آتش فتنه را ترک و به‌سوی دوستان حامل عطر و مشک روی آورد.

تأثیرات دوستان و یاران در انسان آنچنان عمیق و گسترده است که حکیمان و شاعران در این باره این‌گونه گفته‌اند:

«عن الـمرء لاتسال وسل عن قرينه
فكل قرين بالـمقارن يقتدي!»

«راجع به آگاهی از کیفیت شخص، از خود شخص جویا مشو بلکه از همنشین سؤال کن که هر شخص از همنشین خود پیروی می‌کند».

دیگری باز گفته است: واحذر مصاحبة اللئيم فإنها
تعدي، كمـا يعدي السليم الأجرب!

«از همنشینی با شخص لئیم و فرومایه برحذر باش زیرا همان‌گونه که بیماری گری به فرد سالم سرایت می‌کند، صفت لؤم و فرومایگی و خسّت به دیگری نیز سرایت می‌کند».

دوستان دو گروهند: گروهی دست تو را گرفته و تا به بهشت می‌رسانند، گروهی دیگر تو را به‌سوی آتش جهنّم می‌کشانند.

قرآن خطر این گروه دوم را در گمراه ساختن و مانع از قرارگرفتن در راه خدا را برای ما بیان داشته است و چه بسا انسان جز در روز قیامت [روزی که پرده از چهره‌ها برداشته می‌شود، و انسان جز حقایق محض را نمی‌بیند،] به قربانیان و تلفات این گروه دوم پی نبرد. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَيَوۡمَ يَعَضُّ ٱلظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيۡهِ يَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي ٱتَّخَذۡتُ مَعَ ٱلرَّسُولِ سَبِيلٗا٢٧ يَٰوَيۡلَتَىٰ لَيۡتَنِي لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا خَلِيلٗا٢٨ لَّقَدۡ أَضَلَّنِي عَنِ ٱلذِّكۡرِ بَعۡدَ إِذۡ جَآءَنِيۗ وَكَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِلۡإِنسَٰنِ خَذُولٗا٢٩[الفرقان: ۲٧-۲٩]

«و روزی است که ستمکار دست‌های خود را می‌گزد و می‌گوید: ای کاش با پیامبر راهی بر می‌گرفتم. این وای بر من، کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم. او بود که مرا به گمراهی کشانید پس از آنکه قرآن به من رسیده بود و شیطان همیشه خوارکنند انسان بوده است».

بدین صورت تمامی دوستان دنیایی روز قیامت دشمن همدیگرند، همدیگر را تکفیر و لعن می‌کنند، از همدیگر تبریی می‌‌جویند هر کدام به دیگری می‌گوید: تو مرا منحرف و گمراه ساختی، جز یک گروه از دوستان و یاران که آنان پرهیزگاران می‌باشند، آنانی که در دنیا از پروردگارشان خشیت و از محاسبۀ روز جزا بیم دارند.

﴿ٱلۡأَخِلَّآءُ يَوۡمَئِذِۢ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوٌّ إِلَّا ٱلۡمُتَّقِينَ٦٧[الزخرف: ۶٧].

«در آن روز یاران جز پرهیزگاران، بعضی‌شان دشمن بعضی دیگرند».

به همین خاطر است که بعضی از دانشمندان علوم تربیتی، توبه‌کننده را نسبت به تغییر دوستان هشدار می‌دهند آنجا که می‌گویند: توبه عبارت است از پشیمانی قلبی، قصد و اراده بر ترک گناه، استغفار با زبان، اجتناب از گناه با جسم و ترک دوستان بد.

این یک نظریه ی صحیح تربیتی و مجرّبی است که قشیری هم بدان تذکر داده است و شخص تائب را پند و نصیحت نموده که ابتدا شروع به ترک دوستان و یاران بد و ناباب بنماید، آنانی که ایشان را به نقض و لغو توبه وادار و عزم و ارادۀ او را نسبت به طاعت و عبادت مشوّش می‌سازند [۳۴].

حدیث صحیح مؤید این مطلب است: حدیث آن مردی که صد نفر را کشته بود. آنگاه از عالم‌ترین مردم پرسیده او را به عالمی راهنمایی کردند. نزد عالم آمده، ‌اعتراف کرد که صد نفر را کشته است و پرسید آیا راهی برای توبه‌اش وجود دارد؟ شخص عالم گفت: بلی، چه کسی می‌تواند که میان او و توبه مانعی ایجاد کند؟ برو به سرزمین فلان، در آنجا مردمانی هست که خدا را می‌پرستند، تو هم با آنان عبادت کن و به سرزمین خویش برنگرد که آن سرزمین بدی است ... تا آخرِ خدمت [۳۵].

[۳۴] الرسالة قشیری؛ ۱/۲۵۵. [۳۵] حدیث متفق علیه است از ابوسعید خدری سروایت شده است. منذری در ترغیب و ترهیب بیان داشته نگاه به المنتفی شماره [۱٩۳۶].