توبه

فهرست کتاب

۱- سبک و خوار شمردن گناه

۱- سبک و خوار شمردن گناه

نخستین مانع از موانع توبه، سبک شمردن گناه و آن را به عنوان یک امر بی‌ارزش به حساب آوردن است که هیچ‌گاه انسان را به دغدغه و خوف و دهشت نمی‌اندازد. شکی نیست چنین حالتی در اثر جهل و نادانی نسبت به مقام خداوند متعال که خالق هستی و صاحب جهان، صاحب جلال و اکرام است ظاهر می‌شود، خدایی که انسان را به بهترین و نیکوترین شیوه آفرید، و او را به خوبترین شیوه گرامی داشت و آنچه در آسمان‌ها و زمین است همه را برای او مسخر نمود و نعمت‌های ظاهری و باطنی خود را که در آسمان و زمین بر کسی پوشیده نیست، در اختیار انسان گذاشت. خدایی که آنچه را در ملک خود اراده کند انجام می‌دهد، خدای عزیز و جبار و واحد وقهار.

نافرمانی خدایی با این عظمت را نبایستی سبک و خوار شمرد تا آنجا که شخص ناآگاه بگوید: کاش تمام گناهانم مانند این بود! بلکه بایستی هر گونه معصیت و نافرمانی را نسبت به پروردگار که از او سرزند، بزرگ و عظیم شمارد.

در حدیثی که بخاری از ابن مسعود سروایت کرده وارد شده: «المؤمن يری ذنبه كالجبل يخاف أن يقع عليه والمنافق يری ذنبه كذباب وقع علىأنفه فقال به هكذا وهكذا». «انسان مسلمان گناهش را همچون کوهی می‌بیند که می‌ترسد هر آن بر او بیفتد ولی انسان منافق گناهش را همچون پشه‌ای می‌داند که بر روی بینی او نشیند و آن را این طرف و آن طرف برهاند».

یکی از مردان سلف صالح بیمار شد. بعضی از یارانش به عیادت او رفتند. دیدند که او با شدت و حرارت می‌گرید. از چنین حالتی به شگفت آمدند و از او پرسیدند: علت این گریه چیست؟ ما هیچ‌گاه در زندگیت تو را ندیده‌ایم که مرتکب گناه کبیره‌ای شده و یا در واجبی کوتاهی نموده و یا حقی را تضییع کرده باشی؟ جواب داد: به خدا قسم گریه‌ام به خاطر ترک واجبی و یا انجام حرامی و یا تباهی حقی نبوده و نیست بلکه گریه‌ام به این دلیل است که می‌ترسم مرتکب گناهی شده باشم که من آن را سبک و خوار شمرده باشم ولی نزد خداوند بزرگ و عظیم باشد!!.

و این اشاره به بیان قرآن در رابطه با داستان ام‌المؤمنین عایشه لدارد که چگونه زبان بعضی از مسلمانان در ارتباط با آن بهتانی که بر حضرت عایشه لوارد شد (قضیه افک) و منافقان آن را شایع گرداندند، به این طرف و آن طرف می‌چرخید و ذکر و بیان آن را سبک و خوار می‌شمردند تا آنجا که بعضی به عنوان چیز بی‌ارزشی به ذکر آن شایعه می‌پرداختند و قرآن کریم سخت به آنان هشدار داد و فرمود:

﴿وَلَوۡلَآ إِذۡ سَمِعۡتُمُوهُ قُلۡتُم مَّا يَكُونُ لَنَآ أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَٰذَا سُبۡحَٰنَكَ هَٰذَا بُهۡتَٰنٌ عَظِيمٞ١٦[النور: ۱۶].

«و اگر نه چرا وقتی آن را شنیدید نگفتید: برای ما سزاوار نیست که در این موضوع سخن گوییم؟ خداوندا تو منزهی، این بهتان بزرگی است».

﴿إِذۡ تَلَقَّوۡنَهُۥ بِأَلۡسِنَتِكُمۡ وَتَقُولُونَ بِأَفۡوَاهِكُم مَّا لَيۡسَ لَكُم بِهِۦ عِلۡمٞ وَتَحۡسَبُونَهُۥ هَيِّنٗا وَهُوَ عِندَ ٱللَّهِ عَظِيمٞ١٥[النور: ۱۵].

«آنگاه که آن بهتان را از زبان یکدیگر می‌گرفتید و با زبان‌های خود چیزی را که بدان علم نداشتید، می‌گفتند و می‌پنداشتید که کاری سهل و ساده است با این‌که آن امر نزد خداوند بس بزرگ بود».

عایشه لیک بار یکی از هوهای خود را نزد پیامبر جیادآور شد و اشاره نمود به این‌که او قد کوتاه است! پیامبر ج فرمود: «يا عائشة! لقد قلت كلمة لو مزجت بماء البحر لمزجته» [۲۱۴]. «عایشه، کلمه‌ای را گفتی که اگر آن را به دریا می‌افکندی آن را کدر می‌ساخت».

پیامبر خدا جما را از کوچک شمردن گناهان برحذر داشته و می‌فرماید: «إِيَّاكُمْ وَمُحَقَّرَاتِ الذُّنُوبِ فَإِنَّمَا مَثَلُ مُحَقَّرَاتِ الذُّنُوبِ كَقَوْمٍ نَزَلُوا فِي بَطْنِ وَادٍ، فَجَاءَ ذَا بِعُودٍ، وَجَاءَ ذَا بِعُودٍ حَتَّى أَنْضَجُوا خُبْزَتَهُمْ، وَإِنَّ مُحَقَّرَاتِ الذُّنُوبِ مَتَى يُؤْخَذْ بِهَا صَاحِبُهَا تُهْلِكْهُ» [۲۱۵]. «از گناهان کوچک بپرهیزید. مثال گناهان کوچک مانند گروهی است که در دره‌ای فرود آیند، این یکی چوب آرد و آن یکی چوبی آرد هیزم بیاورند که با مجموع آن نان خود را بپزند گناهان حقیر نیز وقتی از مرتکب آن بازخواست کنند مایه‌ی هلاک او می‌شود».

[۲۱۴] روایت ابوداود و ترمذی از عایشه ل، صحیح جامع الصغیر (۵۱۴۰). [۲۱۵] مسند امام احمد بن حنبل ۳٧/۴۶٧ حدیث (۲۲۸۰٩) (چاب الرسالة)، طبرانی، بیهقی، بغوی نیز روایت کرده‌اند. اسناد حدیث صحیح و رجالش ثقات و معتبر اند.