۱- تکفیر سیئات و دخول بهشت
نتایج نخستین توبه کسب مغفرت و دخول بهشت است که خداوند متعال در آن برای بندگان صالح نعمتهایی آماده کرده که به رؤیت هیچ چشمی درنیامده و به گوش هیچ کسی نخورده و به قلب هیچ بندهای خطور نکرده است. آنجا که خداوند متعال میفرماید:
﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ١٧﴾[السجدة: ۱٧].
«هیچ کس نمیداند چه چیز از آنچه روشنی بخش دیدگان است به پاداش آنچه انجام میدادند برای آنان پنهان شده است».
خداوند متعال در کتاب خود به ما دستور داده است که بهسوی مغفرت و آمرزش پروردگار خود، و بهسوی بهشتی که به پهنای آسمانها و زمین است و برای پرهیزگاران آراسته شده، بشتابیم. و خداوند آشکارا برای ما بیان نموده که پرهیزگاران مستحق بهشت، نه فرشتگان پاکند و نه پیامبران معصوم بلکه آنان بشری از مخلوقات خدایند که در کنار راه صواب، به خطا میروند و در کنار اطاعت به عصیان میافتند و در کنار استقامت به انحراف کشانده میشوند و هیچ مزیتی ندارند جز آنکه در خطاها و لغزشها استمرار نمییابند و بدون بازگشت به دنبال معاصی نمیروند بلکه هنگام ارتکاب به گناه فوری بهسوی پروردگار خود بازمیگردند و در آستان رحمتش متواضعانه میایستند، خواستار رضای او، طالب عفو او، سائل و خواهان مغفرت او و داعی رحمت او میشوند. خداوند میفرماید:
﴿وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ١٣٣ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ١٣٤ وَٱلَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ ذَكَرُواْ ٱللَّهَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ لِذُنُوبِهِمۡ وَمَن يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ إِلَّا ٱللَّهُ وَلَمۡ يُصِرُّواْ عَلَىٰ مَا فَعَلُواْ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ١٣٥﴾[آل عمران: ۱۳۳-۱۳۵].
«و برای نیل به آمرزشی از پروردگار خود و بهشتی که پهنایش (به قدر) آسمانها و زمین است و برای پرهیزگاران آماده شده است، بشتابید. آنانی که در فراخی و تنگی انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند. و از مردم درمیگذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. و آنان که چون کار زشتی کنند یا بر خود ستم روا دارند خدا را به یاد میآورند و برای گناهانشان آمرزش میخواهند و چه کسی جز خدا گناهان را میآمرزد؟ و بر آنچه مرتکب شدهاند با آنکه میدانند (که گناه است) پافشاری نمیکنند».
خداوند متعال این بندگان پرهیزگار را بخشنده و رنجبر، توصیف مینماید، آنجا که بیان میدارد آنان نه فقط در فراخی و تنگی به انفاق میپردازند و خشم خود را فرو میبرند بلکه خشم میگیرند و مردمان را مورد عفو و بخشش قرار میدهند و سپس خداوند متعال بیان میدارد که چنین کسانی هرگاه ضعف بشری بر آنان عارض شود و مرتکب گناه کبیره گردند مانند زنا و یا گرفتار گناه صغیره شوند که آیه آن را به ستم در حق نفس تعبیر نموده، خدا را به یاد میآورند و در پیشگاه او از بابت گناهانشان طلب آمرزش میکنند و چه کسی جز خدا سزاوار آمرزش است؟
و باز خداوند متعال میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ تُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ تَوۡبَةٗ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَيُدۡخِلَكُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ يَوۡمَ لَا يُخۡزِي ٱللَّهُ ٱلنَّبِيَّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥۖ نُورُهُمۡ يَسۡعَىٰ بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَبِأَيۡمَٰنِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَتۡمِمۡ لَنَا نُورَنَا وَٱغۡفِرۡ لَنَآۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ٨﴾[التحریم: ۸].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید به درگاه خدا توبهای راستین کنید، امید است که پروردگارتان بدیهایتان را از شما بزداید و شما را به باغهایی که از زیر درختان آن جویبارها روان است درآورد. در آن روز خدا پیامبر خود و کسانی را که با او ایمان آوردهاند خوار نمیگرداند. نورشان از پیشاپیش انان و از سمت راستشان روان است. میگویند: پروردگارا نور ما را برای ما کامل گردان و بر ما ببخشای که تو بر هر چیز توانایی».
توبه نصوح دو دستاورد دارد. ۱- تکفیر سیئات ۲- ورود به بهشت.
غزالی /میگوید: توبه دارای دو ثمر و یا دو نتیجه است:
اول: تکفیر گناهان تا جایی که بندهی تائب پاک گردد، انگار گناهی از او سر نزده باشد.
دوم: نایل شدن به درجات و مقامات عالی تا به صورت محبوب خداوند، درآید.
تکفیر گناهان باز دارای مراتبی است. بعضی اصل گناه را به کلی محو و نابود میسازند و بعضی موجب تخفیف گناهان میگردند. یعنی تکفیر گناهان هم مانند درجات توبه دارای مراتبی است. بنابراین استغفار قلبی و جبران سیئات به وسیلهی حسنات، از نخستین درجات آن میباشد و قطعاً از فایده خالی نیست و نباید پنداشت که وجود عدم آن یکسان است. اهل دنیا و صاحبان بصیرت بطور قطع دریافتند. قول خداوند متعال که میفرماید: ﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ٧﴾[الزلزلة: ٧] گواه بر این مدعاست که ذرهای از خیر و نیکی خالی از نتیجه و اثر نیست، همانگونه که دانهای در میزان و سنجش بیتأثیر نخواهد بود. اگر دانه اول در میزان پروردگار بیاثر باشد. دومی هم بیاثر خواهد بود و همانطور سومی و چهارمی و ... تا آنجا که عدلهای دانه هم بیاثر خواهند بود و چنین چیزی قطعا محال است، بلکه میزان حسنات با ذرهای از نیکی سنگین میشود و هکذا... تا آنجا که کفهی سیئات بالا میرود. هان، مبادا که ذرات طاعات و عبادات را کوچک شمارید و آنها را انجام ندهید و از ذرات گناهان و معاصی پروا نداشته باشید و مرتکب آنها شوید.همانند زن دوکریسی که ریسندگی را ترک میکند. به دلیل اینکه ساعتی میگذرد تا به یک تار دست بیابد. شما هم با همین استدلال اعمال نیک را، هر چند اندک، ترک کنید و بگویید: چنین چیزی انسان را بینیاز نمیکند و با چنین تارهایی نمیتوان لباسی بر تن کرد، غافل از اینکه لباسهای دنیا از تک تک تارها جمع گشتهاند و اجسام جهان با چنان وسعتی، همه از ذرات تشکیل یافتهاند. لذا تضرع و استغفار قلبی خود یک حسنهای است نزد خداوند متعال و هیچگاه ضایع نخواهد گشت و بلکه میگویم: استغفار زبانی هم یک حسنه به شمار میآید چرا که حرکت زبان با استغفار به مراتب بهتر از حرکت زبان به غیبت یک مسلمان و یا سخنان بیهوده میباشد و حتی از سکوت هم بهتر و نیکوتر است بنابراین فضیلت استغفار زبانی نسبت به سکوت ظاهر و عیان میگردد و نقص آن نسبت به عمل قلبی است [۲۰۱].
[۲۰۱] نگاه: احیاء علوم الدین: ۴/۴۸.