گناهانی که در امتداد مکان تأثیر دارند
بخاری در حدیث طولانی سمره بن جندب سروایت میکند که پیامبر ج در خواب دید که گناهکاران را در قیامت چگونه و به چه وضعیتی مجازات و عذاب میدهند.
حضرت جصبح این خواب را برای اصحاب بیان فرمودند و همانگونه که معلوم است خواب پیامبران واقعی و وحی از جانب خداوند است.
حضرت جمیفرماید: در خواب دیدم که دو فرشته نزد من آمدند و به من گفتند: برو، برو، و رفتیم تا اینکه بر سر مردی وارد شدیم که بر پشتش افتاده و دیگری با ارهی آهنین بالای سرش ایستاده بود. ناگهان دیدم که مرد اره به دست به یکی از دو طرف مرد افتاده متوجه شده و کنارهی دهان وبینی و چشمش را تا پشتسر چاک داد و قطع کرد و به جانب دیگر روی آورده و آنچه را در سمت قبلی انجام داده بود در آن طرف رخسار او نیز انجام داد. و از آن جانب فارغ نمیگشت مگر اینکه جانب اول کماکان به حال اولش برمیگشت. سپس به آن بازگشته و آنچه را در مرتبه قبل انجام داده بود تکرار مینمود...».
حضرت جپس از مشاهدهی این واقعه از آن دو فرشته میپرسد که این قضیه را برای ایشان توضیح دهند. آنان گفتند: «أما الرجل الذي أتيت عليه يشرشر شدقه إلى قفاه ومنخره إلى قفاه فإنه الرجل يغدو من بينه فيكذب الكذبه تبلغ الآفاق» [٩٩]. «و اما مردی که بالای سرش آمدی که کنارهی دهان وبینی و چشمش تا پشت سرش چاک میشد، مردی بود که صبح از خانهاش برآمده و دروغی را میگفت که به آفاق میرسید».
این چنین عذاب سخت و دردناکی رابه دروغگو چشاندند زیرا که دروغ او به یک شخص و دو شخص متوقف نمیشد بلکه توسعه و گسترش مییافت تا به مشرق و مغرب میرسید.
بارزترین تطبیق و مصداق آن در عصر ما: روز نامه نگاران و خبرنگارانی هستند که به نشر اکاذیب میپردازند و آن دروغها به تمام دنیا میرسد و خبرگزاریها آنها را به همه جا مخابره میکنند و یکباره میبینیم دنیا را پر کرده است.
و بیشتر گناهان نویسندگان، هنرمندان، اطلاعرسانیها و ... در دوران ما از این نوع گناهان مسری میباشند که به وسیلهی رسانههای همگانی و ارتباطات جمعی میتوانند زمینهی تأثیر گناه را به آن مرز دنیا برسانند.
و از جمله گناهان مسری دیگر، گناهان امیران، حاکمان و سردمداران ممالک است که در حق بندگان ظلم و ستم میکنند و در کشورها به طغیان و سرکشی میپردازند و آن را به فساد میکشانند بویژه حاکمان عصر ما که از امکانات علمی پیشرفته و تکنولوژیهای مدرن برخوردارند و میتوانند با سرعت بسیار زیاد، افکار و اندیشههای خودشان را از طریق مؤسسات آموزشی و فرهنگی و تبلیغاتی به مردم برسانند.
آنجا که از پیامبر خدا ج روایت شده که: «يوم من إمام عادل أفضل من عبادة ستين سنة» [۱۰۰]. «حکومت یک روز امام عادل بر عبادت ۶۰ سال برتری دارد».
به این خاطر است که حاکم عادل ظلمها را از بین میبرد و به اقامهی حدود الهی میپردازد و حقها را به صاحبانش برمیگرداند و از طرف او احکام عادلانه و قوانین مهم و ارزشمندی در راستای محافظت از جان و مال و ناموس مردم، وضع و اجرا میشود و همچنین قواعد و اصولی را برای حمایت و مصونیت از نفس، مال و ناموس مردم وضع مینماید و قوانین و مقرراتی را در جهت رعایت عقاید، اخلاق و آداب امت و محافظت جامعه از رذایل، مفاسد و تبهکاریها به تصویب و اجرا می رساند. لذا جای شگفتی نیست که یک روز چنین حاکم عادلی مساوی بلکه برتر از عبادت شصت سال کسان دیگر باشد.
هنگامی که چنین حالتی شامل یک حاکم و یا امام عادل باشد پس میتوان گفت: گناه یک روز حاکم و یا امام ظالم، بدتر از گناهان شصت سال از کسان دیگر است؛ زیرا که حاکم ظالم در آن یک روز قوانین و مقررات ظالمانهای را به تصویب میرساند و قواعد، مناهج و برنامههایی را که نسبت به عقاید مردم مضر، و ضایع و تباهکنندهی اخلاق و ترویج دهندهی رذایل و پستیها و مروج شبهات و افکار گمراهکنندهی وارداتی باشد و آنچه که امروزه به نظر میرسد از حکام فاسد باشد، تصویب و اجرا در میآورد.
اینگونه اشخاص ]حاکمان ظالم[ فقط متحمل گناه خود نیستند بلکه متحمل گناه یک امت و مردمان یک جامعهاند که آنان را از راه حق، گمراه ساختهاند و باطل را در انظار آنان خوب و پسندیده جلوه دادهاند تا آنجا که مردمان جامعه را پیرو گمراهی فکری و رفتاری خود، ساختهاند و از قدیم گفتهاند: «الناس على دين ملوكهم». « مردم تابع دین حاکمان خود هستند» و آن تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی که حاکمان امروزی بر ملت کشور خود دارند، در گذشته نداشتهاند.
به همین دلیل بود که پیامبر جنامههایی را به پادشاهان و امیران عصر خود فرستاد و آنان را به آیین اسلام دعوت نمود و به آنان متذکر شد که اگر در رابطه با این دعوت، جواب مثبت ندهند آنان متحمل گناه و وزر خود و رعیت خود خواهند شد و «کسری» را حامل گناهان فارس و «قیصر» را حامل گناهان «بریسیین» (یعنی کشاورزان و تودهی مردم ناآگاه، روم) و «مقوقس» را در مصر حامل گناه قبطیان و ... دانست.
دعوتگرانی باطلی نیز که مردم را به گمراهی کشاندند و آنان را از راه خدا بازداشتند، گناه گمراهشوندگان و بازداشتگان از راه خدا را، متحمل میشوند همانطور که خداوند متعال میفرماید:
﴿ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ زِدۡنَٰهُمۡ عَذَابٗا فَوۡقَ ٱلۡعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفۡسِدُونَ٨٨﴾[النحل: ۸۸].
«کسانی که کفر ورزیدند و از راه خدا بازداشتند به سزای آنکه فساد میکردند عذابی بر عذابشان میافزاییم».
و باز میفرماید:
﴿لِيَحۡمِلُوٓاْ أَوۡزَارَهُمۡ كَامِلَةٗ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَمِنۡ أَوۡزَارِ ٱلَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيۡرِ عِلۡمٍۗ أَلَا سَآءَ مَا يَزِرُونَ٢٥﴾[النحل: ۲۵].
«تا روز قیامت بار گناهان خود را تمام بردارند و نیز بخشی از بار گناهان کسانی را که ندانسته آنان را گمراه میکنند، آگاه باشید چه بدبیاری را میکشند».
و باز میفرماید:
﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّبِعُواْ سَبِيلَنَا وَلۡنَحۡمِلۡ خَطَٰيَٰكُمۡ وَمَا هُم بِحَٰمِلِينَ مِنۡ خَطَٰيَٰهُم مِّن شَيۡءٍۖ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ١٢ وَلَيَحۡمِلُنَّ أَثۡقَالَهُمۡ وَأَثۡقَالٗا مَّعَ أَثۡقَالِهِمۡۖ وَلَيُسَۡٔلُنَّ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عَمَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ١٣﴾[العنکبوت: ۱۲-۱۳].
«و کسانی که کافر شدهاند به کسانی که ایمان آوردهاند میگویند: «راه ما را پیروی کنید و گناهانتان به گردن ما» ولی چیزی از گناهانشان را به گردن نخواهند گرفت. قطعاً آنان دروغگویانند. و قطعاً بارهای گران خودشان و بارهای گران دیگر را با بارهای گران خود برنخواهند گرفت و مسلما روز قیامت از آنچه به دروغ برمیبستند پرسیده خواهند شد».
گناه هر حاکم و امیری که موجب ترویج و انتشار باطل و گمراهی مردم شدهاند و آنان را از راه حق بازداشتهاند، نسبت به شمار گمراهشوندگان و میزان گمراهی آنان و میزان تأثیر آن حاکم در آن گمراهی، متفاوت است.
بنابر این گناه یک استاندار در استان خود یا امیری در یک کشور کوچک، همچون رئیس جمهور یک کشور هفتاد میلیونی، یا صدمیلیونی، یا دویست میلیونی و یا هزارمیلیونی، نیست و همچنین حاکم و یا رئیس جمهوری که به وسیلهی شمشیر و چماق بر کشور خود حکومت کند، تفاوت دارد با رئیس جمهوری که مردم کشور خود را در سیاست کشور خود دخالت دهد و مردم در امور کشور مشارکت داشته باشند. بنابراین عذاب و مجازات فرعون و فرعون صفت که مدعی الوهیت سرزمین را داشت، از دیگران به مراتب بیشتر و بیشتر است. همانگونه که خداوند متعال میفرماید:
﴿وَيَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ أَدۡخِلُوٓاْ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ﴾[غافر: ۴۶].
«و روزی که رستاخیز برپا شود (فریاد میرسد که) فرعونیان را در سختترین انواع عذاب درآورد».
و این بدان علت است که آنان سهم بسیار و فراوانی در گمراه ساختن، فساد و طغیان مردم داشتهاند. اینجا است که خداوند متعال میفرماید:
﴿وَأَضَلَّ فِرۡعَوۡنُ قَوۡمَهُۥ وَمَا هَدَىٰ٧٩﴾[طه: ٧٩].
«و فرعون قوم خود را گمراه کرد و هدایت ننمود».
﴿فَٱسۡتَخَفَّ قَوۡمَهُۥ فَأَطَاعُوهُۚ﴾[الزخرف: ۵۴].
«پس قوم خود را سبک مغز یافت (و آنان را فریفت) و اطاعتش کردند».
﴿يَقۡدُمُ قَوۡمَهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَأَوۡرَدَهُمُ ٱلنَّارَۖ وَبِئۡسَ ٱلۡوِرۡدُ ٱلۡمَوۡرُودُ٩٨﴾[هود: ٩۸].
«روز قیامت پیشاپیش قومش میرود و آنان را به آتش درمیآورد و دوزخ چه ورودگاه بدی برای واردان است».
و آنچه که راجع به حاکمان سیاسی کشورها گفته شد همان حکم، دوباره سردمداران فکری از دعوتگران بهسوی گمراهی، و پیشوایان کفر و سردمداران فتنه و فساد که در میان مردم بازار الحاد و بیبند و باری و طغیان و سرکشی را ترویج میدهند، و با زبان، قلم، هنر، سرود، شعر و ابزارها و امکانات علمی مردم را به فساد میکشانند، و سعی و کوشش خود را در راستای خشم خداوند و در مسیر جهنم بکار میگیرند، جاری است.
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ فِي ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَلَا هُدٗى وَلَا كِتَٰبٖ مُّنِيرٖ٨ ثَانِيَ عِطۡفِهِۦ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۖ لَهُۥ فِي ٱلدُّنۡيَا خِزۡيٞۖ وَنُذِيقُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ٩ ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتۡ يَدَاكَ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَيۡسَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِيدِ١٠﴾[الحج: ۸-۱۰].
«و از میان مردم کسی است که دربارهی خدا بدون هیچ دانش و بیهیچ رهنمود و کتاب روشنی به مجادله میپردازد، آن هم از سر نخوت تا مردم را از راه خدا گمراه کند. در این دنیا برای او رسوایی است و در روز رستاخیز او را عذاب آتش سوزان میچشانیم. این کیفر به سزای چیزهایی است که دستهای تو پیش فرستاده است و اگر نه خدا به بندگان خود بیدادگر نیست».
امام و نخستین رهبر این گروه ابلیس «لعنهالله» است. آنکه به پروردگارش گفت:
﴿قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغۡوَيۡتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ٣٩﴾[الحجر: ۳٩].
«گفت: پرودگارا! به سبب آنکه مرا گمراه ساختی من هم گناهانشان را در زمین برایشان میآرایم و همه را گمراه خواهم ساخت مگر بندگان خالص تو از میان آنان را».
﴿لَّعَنَهُ ٱللَّهُۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنۡ عِبَادِكَ نَصِيبٗا مَّفۡرُوضٗا١١٨ وَلَأُضِلَّنَّهُمۡ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمۡ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلۡقَ ٱللَّهِۚ﴾[النساء: ۱۱۸-۱۱٩].
«خدا لعنتش کند (وقتی که) گفت: «بیگمان از میان بندگانت نصیبی معین برای خود برخواهم گرفت، و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهای دور و دراز خواهم کرد و وادارشان میکنم تا گوشهای دامها را شکاف دهند و وادارشان میکنم تا آفریدهی خدا را دگرگون سازند».
[٩٩] جزی از حدیث سمره بن جندب س, صحیح بخاری [٧۰۴٧ ]. [۱۰۰] منذری ترغیب و ترهیب [۳/۲۴۴ ] با سند حسن آنرا روایت کرده و این حدیث با الفاظ متقارب نیز روایت شده است.