توبه

فهرست کتاب

۲- انسان و گناه

۲- انسان و گناه

انسان فطرتاً پاک به دنیا می‌آید و به هیچ گناه و خطایی آلوده نیست.

در اسلام، نظریۀ نصرانی که می‌گوید: هر انسانی که به دنیا می‌آید، گناه پدرش، آدم÷[آن هنگام که مرتکب خوردن درخت ممنوعه شد] را به گردن دارد، بنا به دلایل زیر مردود می‌باشد:

اول: آدم از این خطایی که مرتکب شده بود توبه کرد و خداوند توبۀ ایشان را پذیرفت و از آن خطا و اشتباه پاک گشت همان‌گونه که خداوند متعال در این باره توضیح می‌فرمایند:

﴿وَعَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ١٢١ ثُمَّ ٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَتَابَ عَلَيۡهِ وَهَدَىٰ[طه: ۱۲۱-۱۲۲].

«آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت. سپس پروردگارش او را برگزید و توبه او را پذیرفت و ایشان را هدایت کرد».

و باز می‌فرماید:

﴿فَتَلَقَّىٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِۦ كَلِمَٰتٖ فَتَابَ عَلَيۡهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ٣٧[البقرة: ۳٧].

«سپس آدم از پروردگارش کلماتی را دریافت نمود و خدا بر او ببخشود آری او توبه‌ پذیری مهربان است».

دوم: بر مبنای عدالت الهی، هیچ کس حامل ورز و گناه دیگری نخواهد شد هر چند آن کس پدر او باشد. پس چگونه انسان دوره ما متحمل بار گناهی است که نه خود و نه پدرش و نه اجداد او، شاهد آن نبوده‌اند، بلکه هزاران سال ـ که مقدار آن را جز خدا نمی‌داند ـ بر آن گذشته است:

﴿وَلَا تَكۡسِبُ كُلُّ نَفۡسٍ إِلَّا عَلَيۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ[الأنعام: ۱۶۴].

«و هیچ چیز جز بر زیان خود گناهی انجام نمی‌دهد هیچ باربرداری بار گناه دیگری را بر نمی‌دارد».

و باز می‌فرماید:

﴿كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡ رَهِينَةٌ٣٨[المدثر: ۳۸].

«هر کسى در گرو دستاورد و عمل خویش است».

سپس قرآن اعلام می‌دارد که چنین قاعده و ضابطه‌ای از جانب صحف ابراهیم ÷و موسی ÷جاری و ثابت است. همانطور که خدا می‌فرماید:

﴿أَمۡ لَمۡ يُنَبَّأۡ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَىٰ٣٦ وَإِبۡرَٰهِيمَ ٱلَّذِي وَفَّىٰٓ٣٧ أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ٣٨[نجم/۳۶-۳۸].

«یا بدانچه در صحیفه‌های موسی آمده خبر نیافتاده است. و نیز در نوشته‌های همان ابراهیمی که وفا کرد که: هیچ بردارنده‌ای بارِ گناه دیگری را بر نمی‌دارد».

انسان فقط در مقابل گناهی مسؤولیت دارد که آن گناه و معصیت با اراده، قدرت، اختیار و سعی او انجام شده باشد و هر کسی با تشویق و ترغیب و یاری‌نمودن در انجام گناه مشارکت نماید، به میزان سهم او در عمل گناه، در جرم و مجازات سهیم خواهد شد.

سوم: حقیقت این است که انسان بر طبع سلیمی آفریده شده و استعداد و قابلیت خیر و شر و تقوا و فسق را دارد و تربیت و محیط بر او تأثیرگذارند، اما این امر سبب نمی‌شود که انسان در ارتباط با مسؤولیت وجوبِ تزکیه نفس و برحذر داشتن آن از ‌آلودگی و کثافات، معاف باشد. خداوند متعال در این زمینه می‌فرماید:

﴿وَنَفۡسٖ وَمَا سَوَّىٰهَا٧ فَأَلۡهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقۡوَىٰهَا٨ قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَكَّىٰهَا٩ وَقَدۡ خَابَ مَن دَسَّىٰهَا١٠[الشمس: ٧-۱۰].

«سوگند به نفس و آن کسی که آن را درست کرد. سپس پلید کاری و پرهیزگاری‌اش را به آن الهام کرد، که هر کس آن را پاک گردانید قطعاً رستگار شد».

و می‌فرماید:

﴿فَأَقِمۡ وَجۡهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفٗاۚ فِطۡرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَيۡهَاۚ[الروم: ۳۰].

«پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به‌سوی این دین کن با همان سرشتی که خدا و مردم را بر آن سرشته است».

و پیامبر ج می‌فرماید: «كل مولود يولد على الفطرة» [۸۶]. «هر نوزادی بر سرشت پاک به دنیا می‌آید».

چهارم: گناه از نظر اسلام اعتباری ندارد، مگر این‌که دارای دو عنصر قصد و اختیار باشد، به همین دلیل است که تکلیف از انسان در حالت فراموشی، خطا و ناچاری برداشته شده است. در این باره در حدیث وارد شده است: «إن الله وضع عن أمتي الخطأ والنسيان وما استكرهوا عليه» [۸٧]. «خداوند متعال از امت من تکلیف خطا، فراموشی و کارهای از روی ناچاری را برداشته است».

خداوند متعال در پایان سورۀ بقره به ما یاد داده که بگوییم:

﴿رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ[البقرة: ۲۸۶].

«پروردگارا فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر».

و در حدیث صحیح از ابن عباس بروایت شده که خداوند متعال در جواب این ادعا فرموده است: «قد أجبتُ» «پذیرفتم». و باز در قرآن بیان شده که:

﴿وَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٞ فِيمَآ أَخۡطَأۡتُم بِهِۦ وَلَٰكِن مَّا تَعَمَّدَتۡ قُلُوبُكُمۡۚ[الأحزاب: ۵].

«و در آنچه اشتباهاً مرتکب آن شده‌اید بر شما گناهى نیست، ولى در آنچه دل‌هایتان عمد داشته است [مسؤولید]».

و باز قرآن آن کسی را که در زیر شکنجه و عذاب کلمه کفر را بر زبان آورد مورد مؤاخذه قرار نداده است، آنجا که می‌فرماید:

و باز قرآن آن کس را که در زیر شکنجه و عذاب کلمه کفر را بر زبان آورد مورد مؤاخذه قرار نداده است، آنجا که می‌فرماید:

﴿إِلَّا مَنۡ أُكۡرِهَ وَقَلۡبُهُۥ مُطۡمَئِنُّۢ بِٱلۡإِيمَٰنِ[النحل: ۱۰۶].

«مگر آن کسی که مجبور شده ولی قلبش به ایمان اطمینان دارد».

و از آن بیشتر در قرآن بیان شده که هر کسی تحت فشار و نیروی بازدارنده مانند ضروت گرسنگی و ... با ارادۀ خود مرتکب فعلی گردد خداوند متعال آن عمل را گناه نمی‌شناسد:

﴿فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ[الأنعام: ۱۴۵].

«پس کسی که بدون سرکشی زیاده ‌خواهی [به خوردن آنها] ناچار گردد قطعاً پروردگار تو آمرزندۀ مهربان است».

«پس چگونه انسان متحمّل خطا و گناهی می‌شود که نه شخصاً مرتکب آن شده و نه در وقوع آن حضور داشته و نه قصد آن را کرده و نه کم‌ترین ارتباطی با آن داشته است؟!!!».

***

[۸۶] متفق علیه. [۸٧] صحیح الجامع [۱۸۳۶] البانی