ازدواج حضرت جبا خدیجه ل
زمانی که حضرت جبه سن بیست و پنج (۲۵) سالگی رسید، با خدیجه دختر «خویلد ل» که از زنان بزرگ قریش و برترین آنان از حیث عقل و درایت و کرم و رفتار و فراوانی مال و ثروت بود، ازدواج کرد.
خدیجه بیوه لو شوهرش به نام «ابوهاله» قبلاً فوت کرده بود، و در حالی که حضرت جبیست و پنج سال داشت، خدیجه لبه سن چهل سالگی رسیده بود.
خدیجه لزنی تاجر بود، به مردانی اجاره میداد: که سرمایهاش را بگردانند، و سودی در قبال راس المال (ثروت و سرمایه) که در دست افراد بود، قرار میداد. مردم قریش قومی تاجرپیشه بودند. هنگامی که حضرت جهمراه کاروان تجارت خدیجه لبه شام میرفت، راستی و درستکاری و کرم و اخلاق شایسته و اندرزهای او را به خدیجهلخبر دادند و همچنین بزرگی و شخصیت او را در آن سفر، برایش تعریف کردند.
اگرچه بسیاری از بزرگان قریش خواستار ازدواج با خدیجه لبودند، اما او درخواست آنان را رد کرده، از حضرت جتقاضای ازدواج نمود.
حضرت جهم تقاضای او را قبول نمود، حمزه ÷او را برای حضرت جخواستگاری نمود و ابوطالب مراسم عقد را برگزار کرد؛ و بدین صورت ازدواج وقوع پذیرفت [۱۵].
خدیجه لاولین زن حضرت جبود، و تمام فرزندان او، به جز ابراهیم از خدیجه – سلام الله علیهم اجمعین – متولد شدند.
[۱۵] جای بسی تعجب و شگفتی است که: پولداران و ثروتمندان آن روزگار به مراتب بیشتر از سرمایهداران دنیای امروز نسبت به کارگران و زحمتکشان با چشم حقارت نگاه میکردند. اما خدیجه ک که ثروت زیادی دارد و در سن چهل سالگی است، پیشنهاد و تقاضای ازدواج با کسی مینماید، که به وسیله سرمایه او کسب روزی میکند و فقط اخلاق و رفتار آن شخص است، که در دل خدیجهک آن زن با شخصیت و احترام قریش جای میگیرد. مترجم