زندگانی پیغمبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

سعد سدریافت، که: نباید در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش‌کننده‌ای بهراسد

سعد سدریافت، که: نباید در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش‌کننده‌ای بهراسد

بنی قریظه آمدند، که حکم و دستور پیامبر جرا قبول کنند، و بزرگان «أوس» به تنهایی برای بنی قریظه شفاعت کردند. پیامبر جفرمود: «ای معشر اوس! آیا راضی هستید، که مردی از شما در میان (قریظه) قضاوت کند؟»

گفتند:آری!

پیامبر جفرمود: «این قضاوت به «سعد پسر معاذ» برمی‌گردد»، حضرت جبه سوی او فرستاد، وقتی سعد سبه نزد آنان آمد، قبیله‌اش او را گرفتند: ای ابا عمرو! در این حکمیت نیک قضاوت کن، زیرا رسول خدا جبرای این تو را سرپرست چنین جریانی قرار داده است، که نسبت به حال آنان! به نیکی رفتار کنی. وقتی بر این موضوع پافشاری کردند، سعد سگفت: «براستی سعد دریافت، که در راه خدا از سرزنش و لومۀ هیچ سرزنش‌کننده‌ای باک نداشته باشد. و گفت: من در میان‌شان اینطور حکم می‌کنم که مردان‌شان کشته و اموال‌شان تقسیم و فرزندان و زنان‌شان به اسارت گرفته شوند». پیامبر جفرمود:« به حقیقت حکم خدا را اجرا نموده‌ای».

آن حکم سعد سبا قانون جنگ در شریعت بنی اسرائیل و همچنین با محتوای «تورات» موافق بود.

در نتیجه: حکم «سعد بن معاذ س» در میان بنی قریظه اجرا شد، و مسلمانان از خنجرخوردن غافل‌گیرانه و هرج و مرج داخلی نجات یافتند.

طایفۀ «خزرج» «سلام بن أبی حقیق» را که احزاب را تشکیل داده بود، کشتند، و طایفۀ «اوس» نیز قبلاً «کعب بن اشرف نضیری» را که دشمن سرسخت پیامبر جبود، و مردم را علیه او می‌شورانید، کشته بودند. پس مسلمانان از دست سرانی که بر ضد اسلام و مسلمانان حیله می‌کردند، حرکات ضد اسلام را رهبری می‌نمودند، نجات یافتند و آسوده شدند.