ظاهرشدن منافقان در مدینه
دین اسلام، در سراسر مدینه انتشار یافت و عدهای از کشیشها و علمای یهود مانند «عبدالله پسر سلام س» مسلمان شدند، و حسد و کینه در یهودیان و کسانی که ادعای بزرگی و ریاست داشتند نفوذ کرد، زیرا میخواستند، مانند گذشته تاج ریاست بر سر نهند و امر و نهی کنند و زعامت داشته باشند، مانند «عبدالله پسر أبی پسر سلول»، زیرا او همیشه دارای تجملات بود.
وقتی اسلام ظهور کرد و مردم مدینه و اطراف دسته دسته به دین مبین اسلام میگرویدند «عبدالله» حسد برد و بخل ورزید. و هرکسی دیگر که مرض و ناتوانی در دل داشت، و چشم به ریاست دوخته بود، با اسلام و مسلمانان دشمنی میکرد. و در میان آنان عدهای دشمن آشکار و دستهای دشمن پنهان «منافق» بودند.