زندگانی پیغمبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

تصویر و تعریف جعفر بن ابی طالب ساز جاهلیت و معرفی اسلام

تصویر و تعریف جعفر بن ابی طالب ساز جاهلیت و معرفی اسلام

جعفرپسر ابوطالب س، عموزادۀ حضرت جبرخاست و گفت: «ای امیر! ما قومی جاهل و نادان بودیم، از بت سجده می‌کردیم و گوشت مردار را می‌خوردیم و کارهای زشت را انجام می‌دادیم؛ و صلۀ رحم را ترک کرده، همسایه‌ها را فراموش کرده بودیم، و زورمندان ما ضعیفان را می‌خوردند. روش ما این بود، تا این که خداوند از خودمان رسولی برای ما فرستاد: که اصل و نسب و صداقت و امانت و پاکدامنی او را می‌شناسیم، او ما را به سوی خداوند دعوت می‌کند که خدا را تنها بدانیم و برای او عبادت کنیم و از آنچه که ما و پدران ما از سنگ و بت‌ها می‌پرستیدند، دوری بگیریم؛ و به ما دستور داده است، که: راستگو و امانت‌بردار و صلۀ رحم را به جا آورده نسبت به همسایه خوش‌رفتار باشیم. و از کارهای حرام و ناروا و ریختن خون دست بکشیم، و ما را از کارهای ناپسند و سخن دروغ و خوردن مال یتیم و نسبت ناروا به زنان، منع فرموده است. و دستور داده که فقط خدای یکتارا عبادت کنیم و کسی را شریک او ندانیم، و نماز و روزه و زکات را انجام دهیم.. [۲۸]. جعفر سدستورات اسلام را برای نجاشی برشمرد، پس ما او را تصدیق کرده و به او ایمان آورده‌ایم و از آنچه که از طرف خداوند آورده است، پیروی نمودیم. خدای واحد را پرستش کردیم، و هیچ کسی را شریک و انباز او قرار نداده‌ایم، و آنچه که حرام کرده است، ما نیز حرام دانسته‌ایم؛ و آنچه که حلال فرموده: حلال دانسته‌ایم.

آنگاه قوم ما با ما دشمنی ورزیدند و ما را عذاب دادند، و ما را از دین خود منع کردند، تا این که دوباره به سوی پرستش بت‌ها برگردیم، و آنچه که از پلیدی‌ها حلال می‌دانستیم باز حلالش بدانیم.

وقتی که ما را راندند و به ما ظلم کردند، و ما را زیر شکنجه قرار دادند، و در بین ما و دین ما، مانع درست کردند، ما نیز ناچار شدیم که به مملکت شما بیاییم و شما را اختیار کنیم و به همسایگی شما علاقه نشان دادیم. ای ملک! تقاضا می‌کنیم که در نزد شما به ما ظلم نشود».

بدین ترتیب، جعفر سدستورات اسلام را برای نجاشی برشمرد.

نجاشی – در کمال آرامی و وقار – به تمام مطالب گوش فرا داد. سپس گفت: آیا از آنچه که رفیق شما از طرف خداوند، آورده است، چیزی همراه دارید؟

جعفر سگفت: بلی!.

نجاشی گفت: آن را برایم بخوان.

جعفر سآیاتی از اول سورۀ مریم را خواند، نجاشی به حدی گریست، که ریشش خیس شد. و اسقف‌ها هم آنقدر گریه کردند: که مصاحف‌شان خیس شد.

[۲۸] «أيها الـملك! كنا قوماً أهل جاهلية. نعبد الأصنام، ونأكل الميتة، ونأتي الفواحش، ونقطع الأرحام، وننسى الجوار، ويأكل القوي منا الضعيف، فكنا على ذلك حتى بعث الله إلينار سولاً منا. نعرف نسبه وصدقه وعفافه. فدعانا إلى الله لنوحده ونعبده ونخلع ما كنا نعبد نحن وآباؤنا من دونه من الحجارة والأوثان، أمرنا بصدق الحديث وأداء الأمانة وصلة الرحم ونهانا عن الفواحش وقول الزور وأكل مال اليتيم وقذف الـمحصنات. وأمرنا أن نعبد الله وحده. لا نشرك به شيئا. وأمرنا بالصلاة والزكاة والصيام» (متن).