زندگانی پیغمبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

کفار قریش با ابوبکر سچه کردند؟!

کفار قریش با ابوبکر سچه کردند؟!

حضرت ابوبکر سروزی در میان مردم بلند شد و آنان را به سوی خدا و رسولش جدعوت نمود. مشرکین بر سرش ریختند و زیر پا نهاده او را به شدت آزار دادند. (عقبه پسر ربیعه) با کفش میخ‌دار او را می‌زد، و به حدی به سر و صورتش زد، که صورت و بینی‌اش از هم تشخیص داده نمی‌شد. بنی تمیم ابوبکر سرا برداشتند، در حالی که از مردنش شک نکردند، تا این که در آخر روز به سخن آمد و گفت: رسول الله جچه شد؟! مردم در جواب از او زبان می‌کشیدند و سرزنش و ملامتش می‌کردند.

(ام جمیلل) یکی از زنان مسلمان به او نزدیک شد. ابوبکر ساز حال حضرت جسؤال کرد. او جواب داد: سالم و تندرست است. گفت: قسم به خدا، هیچ طعامی نمی‌خورم و هیچ نوشیدنی نمی‌آشامم تا به خدمت رسول خدا جنروم. آنگاه درنگ کردند. (منتطر شدند، صدای پای مردم تمام شد و همه به خانه‌های‌شان رفتند؛ و هردو أم جمیل و مادر ابوبکر صدیق شزیر بغلش را گرفتند و از خانه خارج شدند و او را پیش رسول خدا جبردند. رسول خدا جبسیار با او مهربانی کرد و او را دلداری داد، و برای مادرش نیز دعا کرد، و وی را به دین اسلام دعوت نمود. مادر ابوبکر سنیز ایمان آورد و مسلمان شد.