ادیان گذشته
ادیان بزرگ گذشته از جمله: مسیحیت بزرگ بازیچه دست یاوهگویان و بازیگران حرفهای و بازیچه تحریفکنندگان و منافقان گردید، تا جائی که حقیقت و روح و شکل خود را از دست داده که اگر یاران اول آن ادیان و پیامبران مرسلش†زنده شوند، (برگزیده شوند) بیگمان آن ادیان را انکار کرده، نخواهند شناخت.
و یهودیان چنان شدند: که مجموعهای از راههای بیروح دینی(!) و تقلیدهای کورکورانه و بیرنگ را گرفتند، و علاوه بر این یهودیت دینی موروثی شد که برای عالم بشریت هیچ رسالتی و برای ملتها هیچ پیامی و برای انسانها هیچ خیر و برکتی در آن نیست و ندارد.
اما مسیحیت: در همان آغاز زمان خود به تحریف افراطکنندگان و تأویل و تعبیر نادانان (پدران روحانی!) مبتلا گردید. و در زیر این مجموعه تحریفات و تأویلات باطل تعالیم ساده مسیح ÷دفن شد، و در پشت این ابرهای تاریک نور یکتاپرستی و اخلاص و صداقت بندگی پروردگار پوشیده ماند.
اما مجوس (آتشپرست): آتشپرستی را اختیار نمودند و برای آن کرنش نموده و بناها و معابد به پا کردند و در خارج معابد آزاد و دنبال هوسهای نفسانی بودند، در بین مجوس و در بین کسانی که هیچ دین و هیچ نصیبی از اعمال و اخلاق ندارند تفاوتی نیست.
و اما بودایی: دینی است (باطل) که در هندو آسیای وسطی با ظهور بودا انتشار یافت و به هرجا نفوذ میکرد، بتپرستی بر چیده میشد؛ و خود «بودا» که بناها و معابد برایش میساختند و مجسمهها از او درست میکردند و آرایش میدادند، به جای آن بتها نشست.
اما برهمایی: دین اصلی هند بود، و از نظر فراوانی خدایان و الهه که به میلیونها میرسید امتیاز خاصی داشت، و تفاوت و امتیازات را در بین طبقات مختلف مردم و این انسان و آن انسان قرار میداد.
اما عرب: قوم عرب در این اواخر به بتپرستی پست و بیارزش گرفتار شدند که بینظیر بود، مگر در هند برهمایی بتپرست (به آن پایه رسیده باشد) و در شریک قراردادن برای خدای یکتا – بسیار افراط و زیادهروی میکردند؛ و غیر از خدای واحد خدایان دیگری را قبول مینمودند و ملت را به انواع بیراههها در بتپرستی و عبادت بتها دخالت میدادند، و در هر ناحیه و در میان هر قبیله و طایفه و هر شهر بت مخصوصی بود. بلکه هرخانهای بت جداگانهای داشت، و در خانه خدا (کعبه) – خانهای که حضرت ابراهیم ÷برای عبادت یکتاپرستان بنا نهاده بود – و در وسط دیوار (طاقها) و جاهای بلند آن سیصد و شصت (۳۶۰) بت نصب کرده بودند.