وارد شدن با تواضع و فروتنی، نه به روش فاتحین مغرور و خودپسند
پیامبر جوقتی دید، خداوند او را به این پیروزی احترام گرفته است، و در حالی که سرش را فرود آورده و در نهایت تواضع و فروتنی تا آنجا که نزدیک بود، ریش مبارکش به کوهان شتر بخورد، و سورۀ فتح را تلاوت میکرد، داخل مکه شد.
فریاد شعارهای عدل و مساوات و برابری و تواضع و فروتنی هنگام ورود پیروزمندانه به شهر مکه را سر زد. و «اسامه پسر زید پسر حارثه ج» را که غلامزادۀ رسول خدا جبود، به همراه خود سوار کرد، و کسی از فرزندان بنی هاشم و بزرگان قریش را - اگرچه بسیار بودند - سوار نکرد.
و این جریان بزرگ تاریخی، صبح روز جمعه، بیستم ماه رمضان، سال هشتم هجری، روی داد. در روز فتح مکه مردی با پیامبر جسخن میگفت: اضطراب و دلهره به او دست داد. پیامبر جفرمود: بر خود آسان بگیر و بیم نداشته باش، زیرا من پادشاه نیستم، من پسر زنی از قریشم که گوشت برشتۀ جلو آفتاب را میخورد.