در مدینه اهل مدینه چگونه از رسول الله جاستقبال کردند؟
انصار خبر یافتند؛ که رسول خدا جاز مکه خارج شده است، همگی بیش از انتظار روزهداران برای دیدن هلال ماه شب عید در انتظار آمدن پیامبر جبودند، و هرروز پس از نماز صبح به خارج مدینه میرفتند و در انتظار پیامبر خدا جبودند و تا غروب آفتاب به خانه برنمیگشتند، در حالی که موقع شدت گرمای تابستان بود.
هنگامی که پیامبر خدا جوارد مدینه شد، مردم انصار در خانه و یهودیان از برنامۀ انصار باخبر بودند، و اولین کسی که پیامبر جرا دید، یکی از یهودیان بود، که با صدای بلند فریاد برآورد، و انصار را از تشریففرمایی پیامبر جباخبر کرد.
انصار به استقبالش رفتند، دیدند: که با ابوبکر سدر سایۀ درخت خرمایی نشسته و از نظر سنی باهم شبیهاند، چون اغلب مردم قبلاً پیامبر جرا ندیده بودند، و ازدحام بود؛ لذا اغلب مردم پیامبر جرا نمیشناختند.
ابوبکر سبه فراست و درک والای خود دریافت. آنگاه از جا برخاست و با عبایش برای حضرت جسایهبان درست کرد، تا مردم او را بشناسند.
مسلمانان از تشریففرمایی پیامبر جبا شادی و سرور «تکبیر» میگفتند و هیچ چیزی در زندگی برایشان هیجان انگیزتر، از تشریففرمایی پیامبر جنبود، تا جائی که زنان و کودکان و بزرگان میگفتند:
«پیامبر جآمد، پیامبر جآمد».
و دختران انصار با سرور و شادمانی این اشعار را میسرودند [۳۶].
طلع البدر علينا
من ثنيات الوداع
وجب الشكر علينا
ما دعا لله داع
أيها الـمبعوث فينا
جئت بالأمر الـمطاع[۳٧]
«أنس – ابوالحمزه – پسر مالک انصاری س» که در آن هنگام برده بود، میگوید: آن روزی که حضرت رسول جوارد مدینه شد، شاهد بودیم، که مدینه هیچ روزی را نیکوتر و نورانیتر از آن روز به خود ندیده بود.
[۳۶] در متن عربی کتاب «اشراق البدر...» نوشته شده است. (م)
[۳٧]
ماه شب چارده بر ما درخشید
از قانون و برنامههای دیرینۀ از یاد رفته
بر ما شکر و سپاس لازم است
هراندازه که خوانندهای خدا را بخواهند
ای برانگیخته در میان ما!
با برنامه پیروی شدهای آمدی
جئت شرفت الـمدينه مرحبا يا خير داع. (آمدی و مدینه را مبارک گردانیدی خوش آمدی، ای بهترین دعوتکننده.