معرفی این کتاب
سپاس و ثنا لایق خدایی است که پروردگار جهانیان است، و درود و سلام بر سرور پیامبران و خاتم رسولان – حضرت محمد جو بر تمام آل و بیت و یاران او باد – و همچنین بر تمام کسانی که به نیکی از ایشان پیروی میکنند، تا روز قیامت.
اما بعد: براستی بزرگترین مجموعهای از کلمات و بلیغترین و رساترین بیان کوتاهاند: از ادای حق ثنا و سپاس ذات باری تعالی، و از تعبیر از سرور و شادی که قلب نویسندۀ این سطور را بپوشاند.
نویسنده اینک قسمت اخیر را از سلسلۀ (قصص النبیین للأطفال) تقدیم میکند، و آن قسمت خاصی است، مخصوص «سیرت و روش خاتم النبیین ج».
خداوند به نویسنده طول عمر داد، و توفیق الهی را نصیب او فرمود: که این سلسلۀ مبارکه را تکمیل کرد و آن را خاتمه داد، به نحوی که مشک و عنبر است. و اگر مرگ او را مهلت نمیداد و قبل از تکمیل آن فوت میکرد، حسرت و اندوه بیپایانی با خود میبرد؛ و آنچه که در نفس یعقوب نیاز بود برآورده نمیشد. و براستی چیزی کم و کم ارزش از گرفتاریها و حوادث کافی است، برای مانعشدن از تألیف این کتاب و تکمیل این سلسله و در تاریخ تألیف و کتابت و ترجمههای مؤلفین بزرگ نمونههائی است، از سلسلههایی که ناتمام مانده و رها شدهاند.
و براستی مؤلف خود را در شان این مهم دانست، به حقیقت در بین قسمت اول – که شامل قصص ابراهیم، یوسف، نوح، هود، صالح و موسی †– که تا آخر داستان حضرت موسی ÷است، و قسمت دیگری – که شامل قصص شعیب، داوود، سلیمان، ایوب، یونس، زکریا، یحیی و عیسی †است – که از اول داستان حضرت شعیب ÷، آغاز و به پایان داستان حضرت عیسی پسر مریم †میرسد، مدت سی سال گذشت که نتوانستم آن را ادامه بدهم و زندگی را اعتباری نیست و به ظن زمان هم اعتمادی نبود. ولی لطف الهی او (مؤلف) را شامل شد، و توفیق را عنایت فرمود.
پس شمهای از سیرت نبوی را پس از اتمام قسمت اخیر «قصص النبیین...» با همان روش خاص خود در ماه شوال سال ۱۳٩۵ هـ. ق شروع کرد و مدت کمی آن را به پایان رساند. سپس به تألیف کتاب بزرگی در سیرت و روش نبوی مشغول شد. و این کتاب کوچک هسته (خلاصه و چکیده) و پایه آن کتاب بزرگ است که خداوند در ابتدای ماه شوال ۱۳٩۶ هـ. ق او را بر اتمام آن توفیق داد.
و در تألیف این کتاب بر تلخیص «السیرۀ النبویة» تألیف ابن هشام/– که از قدیمترین کتابهای سیرت است و طبع شده و در میان مردم رایج و در دلها جای گرفته است – با استناد به مراجع قدیم و سایر کتب صحاح سته تکیه کرد. اما مؤلف ضرورت ندید که خواننده را به رجوع به آن مراجع و مآخذ با قید صفحات وادارد، زیرا این کتاب برای نوجوانان تألیف شده نه برای کسانی که اهل بحث و تحقیق هستند. لذا از روایات و نظرات مختلف به دور است و به بحثهای سنگین علمی و تعلیمات فلسفی و مثالهای بیگانه امتزاج ننموده است، زیرا این کار باعث میشود که خواننده را از سیرشدن و درک جمال و زیبائی «سیره» باز دارد.
و جای این بحثها برای کتابی بزرگ و وسیع در سیرتی که برای افراد بالاتر و اهل تحقیق که مدارک علمی و توانایی عقلی بیشتری دارند و با سؤالات امروزی و فلسفی و دروس تطبیقی مواجه اند، میباشد.
در این کتاب خود را به چیزهائی که در قسمتهای اول از «قصص» از حکایت به روش کودکانه و تکرار کلمات و جملات و آسانی الفاظ و طولدادن داستان آمده است، پایبند نکرد.
براستی آن کودکان و نوجوانان اهل داستان، شادمان و خوشحالاند از اینکه میتوانند به آسانی آن را فرا گیرند و زود لغات آن را فهمیده و درجات و معیار عقلی خود را بسنجند و بر هضم و فروبردن این غذای علمی عقلی قادر اند و ذوق و علاقه نشان دادن برای این داستان نسیم بخش و معطر در باره زندگی بزرگترین انسان و شریفترین انبیا ‡را دارند.
و همچنین این کتاب به اذن خدا خلاصهایست در میان سایر کتابهائی که در سیرت برای بزرگسالان و کتابهائی که برای کودکان نو رسیده تألیف نموده است.
پس شایسته است که کودکان نو رسیده و نوجوانان و جوانان در مدارس این کتاب را بخوانند و بزرگتران نیز در کتابخانهها و منازل مطالعه کنند. و در اختیار غیر مسلمانان نیز قرار بگیرد، و یا این که به زبانی دیگر ترجمه شود [۴]؛ که به حقیقت در این کتاب خلاصه و لب و نسیمی از حکایات و اخبار و تاریخ دعوت به اسلام در دوران مکه و فتوحات اسلام و پیروزیهای آن و عجیبترین تربیت نبوی و معجزاتش آمده است.
این کتاب مدرسه کاملی است که دانشآموز درمیان جو ایمان و رحمت و برکت در آن رشد میکند و در بین رحمت و شادی قرار میگیرد، وقتی از آن مدرسه خارج شود، با خود توشهای برداشته که در زندگیش همراه اوست و نوری را کسب کرده که در روشنایی آن حرکت میکند. و اسلحهای را گرفته که به وسیله آن از جان و ایمانش به دفاع میپردازد و چنان رسالتی را برداشته تا برای جهانیان نیز بکار آید.
وقتی که تألیف این کتاب برای دانشآموزان مرحله دوم (شامل دوره راهنمایی و...) و سایر همپایههای تحصیلی ایشان است، لذا مؤلف صلاح دید: کلمات و لغات مشکل و آنچه را که بالاتر از درک آنان است، توضیح دهد.
از استاد «نور عالم الامینی الندوی» که از استادان مدرس در «دار العلوم ندوة العلماء» و از احوال دانشآموزان آن فن باخبر است، درخواست کرد که شرح و توضیحات لازم را به آن ضمیمه کند و او نیز به آن اقدام نمود. با سپاس و شکر خداوند اجرش را به خیر دهد، و بار دیگر نه برای آخرین بار خدا را برای این توفیق سپاسگزارم و نعمتهایش را شکر میگویم و از درگاهش مسألت دارم که قبول فرماید و به پسران جوان نو رسیده و دختران مسلمان نونهال – که چیزهای بیارزش و زیانآور دورشان را گرفته و سر راهشان خارها رویانیدهاند – نفع و بهره برساند!
و خداوند هرکس را که بخواهد به راه راست هدایت میفرماید.
پانزده ذی القعده یک هزار و سیصد و نود و هفت هجری قمری.
برابر: ۲٩ اکتوبر ۱٩٧٧ میلادی.
أبوالحسن علی الحسنی الندوی
دارۀ الشیخ علم الله (بریلی)[۴] اظهار امیدواری مؤلف نسبت به ترجمه کتاب به ز بانهای مختلف نیز موجب تشویق به این کار شد تا کسانی که با زبان فارسی آشنایی دارند، از علاقه مؤلف نسبت به هدایت عموم و حتی غیر مسلمانان اطلاع یابند. مترجم