آخرین وصیت پیامبر ج
وصیت دیگر پیامبر جدر هنگام رحلت این بود: «نماز را به پا دارید و از کنیزان مواظبت کنید» و آن را تا وقت فوت تکرار فرمود.
علی سمیفرماید: «پیامبر جبه ادای نماز و زکات و خوشرفتاری با کنیزان وصیت فرمود».
عایشه لمیفرماید: خواستم که پیامبر جرا یاری کرده، از او محافظت و مواظبت نمایم، چشمش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «نزد رفیق اعلایم، نزد رفیق اعلایم» یعنی: نزد پروردگارم.
«عبدالرحمن پسر ابوبکر» وارد شد و یک شاخۀ تر درخت خرما در دستش بود. پیامبر جبه آن شاخه نگاه کرد، گمان کردم که به آن نیاز دارد. عایشه لمیگوید: «آن را گرفتم و پاک کردم، سپس به حضرت جدادم، دندانش را خوب به آن مسواک زد؛ و بعد خواست دوباره به من بدهد از دستش افتاد».
عایشه لمیگوید: ظرف آبی در جلو دستش بود، دست را داخل آب فرو میبرد و صورتش را به آن میمالید، و میگفت: «لا إله إلا الله» براستی مرگ دارای حالت بیهوشی و مستی است. سپس انگشت دست چپ را بلند کرد و گفت: نزد رفیق اعلایم، نزد رفیق اعلایم، تا رحلت فرمود و دستش به سوی آب مایل شد.
عایشه لمیگوید: آن حالت بر پیامبر جروی داد، در حالی که سرش بالای ران من بود، یک ساعت بیهوش شد، سپس به هوش آمد؛ به سقف منزل نگاه کرد و فرمود: «باری خدایا! نزد رفیق اعلایم». و این آخرین کلمهای بود که: پیامبر جآن را هنگام فوت بر زبان آورد.