اظهار دشمنی با حضرت جو دفاع و پشتیبانی ابوطالب از او
وقتی حضرت جبه فرمان «الله» اسلام و حق را اظهار و اعلام نمود، اقوامش بر او ایراد وارد ننمودند و دوری نگرفتند. تا زمانی که از خدایانشان عیب و ایراد گرفت. وقتی کار به افشاگری خدایانشان کشید، برای مردم مکه گران آمد و در مخالفت و دشمنی با او همپیمان شدند.
عمویش «ابوطالب» از او پشتیبانی مینمود، و از تعرض و مزاحمت قومش او را حمایت میکرد، و به کمکش قیام مینمود. حضرت جبه دعوت خود ادامه میداد و چیزی مانع دعوتش نشد، و ابوطالب همیشه او را یار و مددکار بود، و از اذیت و آزار او جلوگیری میکرد.
وقتی این جریان به درازا کشید، عدهای از بزرگان قریش، نزد ابوطالب رفتند و گفتند: ای ابوطالب! براستی این برادرزادۀ تو، به خدایان ما بد میگوید، و از دین و عقایدمان ایراد میگیرد، و رؤیاهایمان را سفیهانه و ابلهانه میپندارد، و پدرانمان را گمراه میخواند.
او را از این چیزها باز دار و یا او را از ما دور کن. براستی ما و شما دارای یک عقیده و دین هستیم.
ابوطالب حکیمانه و از روی تدبیر و با زبان خوش با آنان صحبت کرد، و ایشان را با کمال ادب پاسخ داد و برگشتند.