رهبری پیروز
رسول خدا جبا حصارها و قلعههای خیبر رو به رو شد، و یکی را بعد از دیگری فتح میکرد، اولین قلعهای که فتح شد، قلعه ناعم بود، که به دست علی بن ابی طالب سفتح گردید، که گرفتن آن قلعه برای مسلمانان سخت به نظر میرسید. قبل از این که علی سپرچم را در دست بگیرد و قلعه ناعم را فتح کند، به چشم درد مبتلا بود. پیامبر جفرمود: «فردا کسی پرچم را در دست میگیرد و پیروز میشود که: خدا و رسولش او را دوست دارند». هریک از بزرگان صحابهشمیکوشیدند و آرزو میکردند: که صاحب آن پرچم گردند. در این هنگام پیامبر جعلی سرا خواند. علی سچشمش درد میکرد. پیامبر جآب دهان خود را به چشمش ریخت و برایش دعای خیر نمود؛ علی ساز چشم درد رستگار شد، به نحوی که گویا اصلاً درد نداشته است؛ سپس پرچم را به او داد.
علی سگفت: «با آنان میجنگم تا تعدادشان آنقدر کم شود که به اندازۀ ما گردند».
پیامبر جفرمود: «اول پیامت را برسان تا به میدان آنان دست یابی، آنگاه به دین اسلام دعوتشان کن، و آنان را از حقوق خداوند باخبر کن. قسم به خدا، اگر خداوند یک نفر را به وسیلۀ تو، به راه دین هدایت کند، بهتر است از بهترین شترها و گوسفندان» [۸۱].
[۸۱] (حمر النعم: شتران سرخ موی ممتاز). پاورقی کتاب سیاستنامه.