شاید چیزی بر شما گران آید، ولی خیر و صلاحتان در آن باشد
وقتی که پیامبر جو مسلمانان به مدینه برگشتند، یک نفر از قریش به اسم «ابو بصیر عتبه پسر أسید س» نزد پیامبر گرامی جآمد. قریش نیز دو نفر را دنبال او فرستادند: تا وی را به مکه باز گردانند، و به رسول خدا جگفتند: طبق پیمان حدیبیه عمل کن. حضرت جنیز ابوبصیر سرا به آنان تحویل داد و از مدینه خارج شدند. اما او از دستشان فرار کرد، و خود را به کنار دریا رسانید.
«ابوجندل بن سهیل س» نیز از دست قریش فرار کرد و به ابوبصیر سملحق شد، هر مرد مسلمانی که از ظلم قریش میگریخت، به ابوبصیر سمیپیوست، تا اینکه دستهای تشکیل دادند. و هر قافلهای که از سوی قریش به طرف شام میرفت، توسط ایشان محاصره میشد، و پس از کشتن افراد قافله، اموالشان را نیز دریافت مینمودند.
قریش ناچار، به نزد پیامبر جفرستادند و او را به خدا و خویشاوندیش سوگند دادند، تا کسانی که به نزدش رفتهاند، به آنان بازگرداند؛ و هرکس را به قریش بازگرداند، در امان است.
این حوادث و رویداد اخیر دلالت میکرد، بر این که: صلح حدیبیه که در آن، قریش هرگونه بهانه و اصراری داشتند، و پیامبر اکرم جبامدارا و مهربانی آن را پذیرفت، و به ظاهر پیروزی و منفعت و مصلحت قریش در آن چشمگیر بود و مسلمانان از روی نیروی ایمان و اطاعت بیچون و چرا صلح حدیبیه را از پیامبر عزیز جپذیرا شدند. نشانة گشودن در جدید برای پیروزی اسلام و انتشار سریع و بیسابقۀ آن در «جزیرة العرب» و راهگشای فتح مکه و دعوت پادشاهان جهان به سوی اسلام بود. مانند «قیصر»، «کسری»، «مقوقس» و بزرگان و امیران عرب.
خداوند بزرگ میفرماید: «شاید چیزی بر شما ناگوار و گران آید، ولی به حقیقت خیر و صلاح در آن باشد، و شاید چیزی را دوست بدارید، و در واقع شر و فساد شما در آن باشد، و خداوند به مصالح امور داناست و شما آن را نمیدانید» [٧۲].
[٧۲] ﴿وَعَسَىٰٓ أَن تُحِبُّواْ شَيۡٔٗا وَهُوَ شَرّٞ لَّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٢١٦﴾[البقرة: ۲۱۶]