سورۀ هود
۳۷- ﴿رَبِّ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِكَ أَنۡ أَسَۡٔلَكَ مَا لَيۡسَ لِي بِهِۦ عِلۡمٞۖ وَإِلَّا تَغۡفِرۡ لِي وَتَرۡحَمۡنِيٓ أَكُن مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٤٧﴾[هود: ۴۷]
«پروردگارا! از این که چیزی را از تو بخواهم که بدان آگاه نباشم، خویشتن را در پناه تو میدارم. اگر بر من نبخشائی و به من رحم ننمائی از زیانکاران خواهم بود.»
این دعای نوح÷است بعد از اینکه متوجه اشتباهش در مورد پسرش گردید که وی را از خاندان خود خواند و خواهان رحمت الهی برایش شد. [۳۰]این دعا اسوهای است که انسان از طلب نادرست و ناروا به خداوندأپناه ببرد.
۳۸- ﴿وَمَا تَوۡفِيقِيٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ أُنِيبُ٨٨﴾[هود: ۸۸]
«و توفیق من هم (در رسیدن به حق و نیکی و زدودن ناحق و بدی) جز با (یاری) خدا نیست. تنها بر او توکّل میکنم و فقط به سوی او برمیگردم.»
این ندای شعیب÷در خطاب به قومش است که همه چیز را در قبضۀ قدرت الهی میداند و توفیق اصابه به حق و حقیقت را فقط به توفیق اللهأمیداند و توکّل و بازگشتش را فقط متوجه باری تعالی میکند. [۳۱]
[۳۰] البته نوح÷در خواندن این دعا تمرّد و نافرمانی خداوندأرا نکرد. خداوندأتعبیری ظریف در جمله معترضهای در مورد پسر نوح بیان میدارد و آن ﴿وَكَانَ فِي مَعۡزِلٖ﴾«در حالی که پسر نوح در مکانی دور و جدای از کافران بود.» نوح÷که توانسته بود پسرش را از کفار دور سازد و وی نیز عزلت کرده بود، چنین به پدر وانمود کرده بود که وی از زمره مؤمنان است و بدین خاطر بود که نوح÷، وی را برای سوار شدن دعوت کرد و حتّی در صورت استنکافش از خداوندأبرایش طلب دعا نمود. خالدی، القصص القرآنی، ۱/۹۷ و ۱۹۸. [۳۱] نسفی، مدارک التنزیل وحقائق التأویل، ۲/۴۰.