سورۀ أنبیاء
۵۷- ﴿۞وَأَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ٨٣﴾[الأنبياء: ۸۳]
«ایّوب را (یاد کن) بدان گاه که (بیماری او را از پای در آورده بود، و در این وقت) پروردگار خود را به فریاد خواند (و عاجزانه گفت: پروردگارا!) بیماری به من روی آورده است و تو مهربانترین مهربانانی.»
ایّوب÷در اینجا در دعای خود از وصف حال پا را فراتر نمیبرد: ﴿أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ﴾«بیماری به من روی آورده است». و پروردگارش را با صفت خود وصف کرده است: ﴿وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ﴾«و تو مهربانترین مهربانانی». آنگاه برای تغیییر حال خود دعا نمیکند، تا شکیبائی خود را در برابر بلا نشان دهد. همچنین به پروردگار خود چیزی پیشنهاد نمیکند، تا ادب لازم را با خدای خویش داشته باشد و احترام بایسته را بجای آورد. ایّوب÷نمونۀ شکیبائی است که از بلا به فغان نمیآید و جانش به لب نمیرسد، و از زیان و ضرر بدنی و مالیای که در همۀ اعصار و قرون ضربالمثل گردیده است، به خود نمیپیچد. حتّی ایّوب÷از این هم خودداری میکند که رفع بلا و دفع زیان خود را از خداأبطلبد. کار خود را بدو وامیگذارد، چون اطمینان دارد خدا از حال زار او خبر دارد و بینیاز از دعا و طلب است. [۳۷]
۵۸- ﴿لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ٨٧﴾[الأنبياء: ۸۷]
«معبودی (به حق) جز تو وجود ندارد و تو پاک و منزّهی، (خداوندا) من از جملۀ ستمکاران شدهام (مرا دریاب!).»
این دعای یونُس÷در میان تاریکیهای شب و دریا و شکم نهنگ است که بعد از اینکه بخاطر نافرمانی قومش خشمناک از میان آنها بیرون رفت. خداوندأبا فضل خود و این دعا وی را نجات داد، خداوند متعال میفرمایند: ﴿فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَكَذَٰلِكَ نُۨجِي ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٨٨﴾[الأنبياء: ۸۸] «دعای او را پذیرفتیم و وی را از غم رها کردیم، و ما همین گونه مؤمنان را نجات میدهیم (و در برابر دعای خالصانه، آنان را از گرفتاریها میرهانیم).»در واقع اگر وی از زمرۀ پرستشگران و موحّدان نبود نابود میشد، خداوندأمیفرمایند: ﴿فَلَوۡلَآ أَنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُسَبِّحِينَ١٤٣ لَلَبِثَ فِي بَطۡنِهِۦٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ١٤٤﴾[الصافات: ۱۴۳-۱۴۴] «اگر او قبلاً از زمرۀ پرستشگران نمیبود. او در شکم ماهی تا روز رستاخیز میماند.» [۳۸]پیامبر اکرم جدر مورد این ندای یونُس÷چنین میفرماید: «نَعَمْ دَعْوَةُ ذِي النُّونِ إِذْ هُوَ فِي بَطْنِ الْحُوتِ: ﴿لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ فَإِنَّهُ لَمْ يَدْعُ بِهَا مُسْلِمٌ رَبَّهُ فِي شَيْءٍ قَطُّ إِلا اسْتَجَابَ لَهُ.»«دعای ذوالنون [۳۹]در حالیکه در شکم ماهی بود ﴿لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾بود که بی شک انسان مسلمانی با آن در مورد چیزی دعا نمیکند مگر اینکه خداوند دعایش را مستجاب میکند.» [۴۰]
۵۹- ﴿رَبِّ لَا تَذَرۡنِي فَرۡدٗا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡوَٰرِثِينَ٨٩﴾[الأنبياء: ۸۹]
«پروردگارا! مرا تنها مگذار (و فرزندی به من عطاء کن که در زندگی یار و یاور من و پس از مرگ برنامۀ تبلیغ را پیگیری کند. البتّه اگر هم فرزندی وارث من نشد باکی نیست، چرا که) تو بهترین وارثانی (و باقی پس از فنای مردمانی).»
زکریا ÷در حالی این عا را خواند که پیر و همسرش نازا بوده است و خداوندأبا دادن یحیی÷دعایش را مستجاب کرد.
۶۰- ﴿رَبِّ ٱحۡكُم بِٱلۡحَقِّۗ وَرَبُّنَا ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ١١٢﴾[الأنبياء: ۱۱۲]
«پروردگارا! دادگرانه (میان من و اینان) داوری کن (تا سرانجام، حال مؤمن و کافر یکسان نباشد. آن گاه روی سخن به مخالفان کرده و اظهار داشت:) پروردگار همۀ ما خداوند مهربان است. (و در برابر) نسبتهای ناروائی که میزنید، تنها از او کمک و یاری خواسته میشود.»
پیغمبر جپس از مشاهدۀ این همه دوری و روگردانی مشرکان از پذیرش اسلام، رو به خدا کرد و عاجزانه این ندا را سر دادند و کارش و قضاوت را به وی واگذار کردند. [۴۱]
[۳۷] سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، ۴/۶۲۰. [۳۸] این مناجات از طرفی اهمیّت و جایگاه دعا و توبه را نشان میدهد که عدم انجامش چه نافرجام مهلک و وحشتناکی در بردارد و از طرفی دیگر ندایی جامع از اقرار به یکتاپرستی و تنزیه خداوند متعال و اقرار به اشتباه و خطاست تا در راستای این تمجید و تسبیح، خداوند با لطف وصفناپذیرش از اشتباه و گناه انسان درگذرد. [۳۹] «ذو النُّون»: ماهیدار. صاحب ماهی. مراد یُونُس÷است. (نون) به معنی ماهی بزرگ است و مراد نهنگ یا وال است. نک: أنبیاء/۸۷ و ماوردی، النکت والعیون، ۳/۹۳. [۴۰] (صحیح): احمد، المسند (ش۱۴۶۲) / ترمذی (ش۳۵۰۵). [۴۱] نک: قِنَّوجی، فتحُ البیان فی مقاصد القرآن، ۸/۳۸۳.