پناهگاه مؤمن (مجموعه أذکار و دعاهای قرآنی و نبوی و أسماء الله)

فهرست کتاب

(۶-۲) دعاهاى استفتاح

(۶-۲) دعاهاى استفتاح

دعاهاى بعد از تکبیر تحریمه و قبل از فاتحه که روایت شده‌اند و خواندن هر کدام مستحب می‌باشد، عبارتند از:

(أَللَّهُمَّ بَاعِدْ بَيْنِيْ وَبَيْنَ خَطَايَايَ كَمَا بَاعَدْتَ بَيْنَ الْـمَشْرِقِ وَالْـمَغْرِبِ، أَللَّهُمَّ نَقِّنِيْ مِنْ خَطَايَايَ كَمَا يُنَقَّى الثَّوْبُ الأَبْيَضُ مِنَ الدَّنَسِ، أَللَّهُمَّ اغْسِلْنِيْ مِنْ خَطَايَايَ بِالثَّلْجِ وَالْـمَاِء وَالْبَرَدِ.) [۱۱۲]

(بار الها! بین من و خطاهاى من، همانند فاصله‌اى که بین مشرق و مغرب انداخته اى، فاصله بیانداز، و مرا از خطاهایم پاک ساز، همانند لباس سفیدى که از آلودگى پاک مى‌شود. بار الها! خطاهاى مرا با برف و آب و تگرگ بشوى.)

(سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ، وَتَبَارَكَ اسْمُكَ، وَتَعَالَى جَدُّكَ، وَلاَإِلَهَ غَيْرُكَ.) [۱۱۳]

(بار الها! پاک و منزهى، و حمد از آنِ توست، و نامت با برکت است و قدرت و شکوه تو بسیار بالاست و هیچ معبودى بجز تو «بر حقّ» وجود ندارد.)

(وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِيْ فَطَرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيْفاً وَمَا أَنَا مِنَ الْـمُشْرِكِيْنَ، إِنَّ صَلاَتِيْ، وَنُسُكِيْ، وَمَحْيَايَ، وَمَمَاتِيْ، ِللهِ رَبِّ الْعَالَـمِيْنَ، لاَ شَرِيْكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا مِنَ الْـمُسْلِمِيْنَ. أَللَّهُمَّ أَنْتَ الْـمَلِكُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَنْتَ رَبِّيْ وَأَنَا عَبْدُكَ، ظَلَمْتُ نَفْسِيْ وَاعْتَرَفْتُ بِذَنْبِيْ فَاغْفِرْ لِـي ذُنُوْبِيْ جَمِيْعاً إِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوْبَ إِلاَّ أَنْتَ. وَاهْدِنِيْ ِلِأَحْسَنِ الأَخْلاَقِ لاَ يَهْدِيْ ِلِأَحْسَنِهَا إِلاَّ أَنْتَ، وَاصْرِفْ عَنِّيْ سَيِّئَهَا، لاَ يَصْرِفُ عَنِّيْ سَيِّئَهَا إِلاَّ أَنْتَ، لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْكَ، وَالـْخَيْرُ كُلُّهُ بِيَدَيْكَ، وَالشَّرُّ لَيْسَ إِلَيْكَ، أَنَا بِكَ وَإِلَيْكَ، تَبَارَكْتَ وَ تَعَالَيْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوْبُ إِلَيْكَ.) [۱۱۴]

(من چهره‌ام را به سوى ذاتى متوجه کرده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفرید، در حالى که من از باطل روى گردان شده و به سوى حق آمده‌ام، و از مشرکان نیستم. نماز، عبادت، زندگى و مرگم از آنِ پروردگار جهانیان است که شریکى ندارد، دستور یافته‌ام که چنین کنم، و من از فرمانبرداران مى باشم. پروردگارا! توئى پادشاه، بجز تو، معبودى «بر حقّ» وجود ندارد. تو پروردگار من هستى و من بندۀ توأم، بر خود ظلم کردم، و به گناهم اعتراف نمودم، همۀ گناهانم را ببخشاى، همانا بجز تو کسى گناهنم را نمى‌آمرزد.

الهى! مرا به نیکوترین اخلاق و خصلت ها، رهنمون فرما، همانا بجز تو کسى نیست که مرا بسوى آن‌ها هدایت کند. الهى! خصلت هاى بد را از من دور بگردان، زیرا بجز تو کسى نیست که آن‌ها را از من دور بگرداند. من در بارگاهت حاضرم، و براى اطاعتت آماده‌ام، هرگونه خیر و نیکى در اختیار توست، بدى را به سوى تو راهى نیست. الهى! من به لطف تو موجودم، و به سوى تو متوجه‌ام، تو بسیار بابرکت و برتر هستـى، از تو آمـرزش مى‌خواهم، و در بارگاهـت توبه مى‌کنم.)

(اللهُ أکبر كَبِيْراً وَالْـحَمْدُ ِللهِ كَثِيْراً، وَسُبْحَانَ اللهِ بُكْرَةً وَأَصِيْلاً.) [۱۱۵]

(أَللَّهُمَّ لَكَ الْـحَمْدُ أَنْتَ نُوْرُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ، وَلَكَ الْـحَمْدُ أَنْتَ قَيِّمُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ، (وَلَكَ الْـحَمْدُ أَنْتَ رَبُّ السَّموَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ) (وَلَكَ الْـحَمْدُ، لَكَ مُلْكُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ) (وَلَكَ الْـحَمْدُ اَنتَ مَلِكُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ) (وَلَكَ الْـحَمْدُ أَنْتَ الْـحَقُّ وَوَعْدُكَ الْـحَقُّ، وَقَوْلُكَ الْـحَقُّ وَلِقَاؤُكَ الْـحَقُّ، وَالْـجَنَّةُ حَقٌّ وَالنَّارُ حَقٌّ، وَالنَّبِيُّوْنَ حَقٌّ، وَمحمّد جحَقٌّ وَالسَّاعَةُ حَقٌّ) (أَللَّهُمَّ لَكَ أَسْلَمْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ وَبِكَ آمَنْتُ، وَإِلَيْكَ أَنَبتُ ، وَبِكَ خَاصَمْتُ، وَإِلَيْكَ حَاكَمْتُ، فَاغْفِرْ لِـي مَا قَدَّمْتُ، وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ، وَمَا أَعْلَنْتُ) (أَنْتَ الْـمُقَدِّمُ، وَأَنْتَ الْـمُؤَخِّرُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ) (أَنْتَ إِلَـهِيْ لاَ إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ).) [۱۱۶]

(بار الها! حمد از آنِ تو است، تو نور آسمان‌ها و زمین، و آنچه که در ما بین آن‌هاست، هستى. حمد از آنِ تو است، تو سرپرست آسمان‌ها و زمینى، و آنچه که در بین آن‌هاست. (و حمد از آنِ تو است، تو پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه که در بین آن‌هاست، هستى). (و حمد از آنِ تو است، تو پادشاه آسمان‌ها و زمین هستى). (و حمد از آنِ توست) (تو حقّى، وعده، گفتار، لقاء، بهشت، آتش، پیامبران، محمّد ج، و روز قیامت حقّ هستند.) (پروردگارا! من تسلیم توأم، و بر تو توکّل نمودم، و به تو ایمان آوردم، و به سوى تو برگشتم، و بخاطر تو دشمنى ورزیدم، و حاکمیت از آنِ تو است، و گناهانى را که پیش از مرگ فرستاده‌ام و آنچه را که بعد از مرگ، خواهند آمد، و آنچه را که پنهان نموده‌ام، و آنچه را که آشکار ساخته‌ام، ببخشاى. تقدیم و تأخیر بدست تو است، و هیچ معبودى بجز تو «بر حقّ» وجود ندارد). [۱۱۷]

[۱۱۲]) (صحیح): بخاری (ش۷۴۴) / مسلم (ش۱۳۸۳و۱۳۸۲). [۱۱۳]) (صحیح): طبرانی، الدعاء (ش۵۰۶) والمعجم الاوسط (ج۳ص۲۴۲). [۱۱۴]) (صحیح): مسلم (ش۱۸۴۸و۱۸۴۹) / ابوداود (ش۷۶۰). [۱۱۵]) (صحیح): مسلم (ش۱۳۸۶) / ترمذی (ش۳۵۹۲). [۱۱۶]) (صحیح): بخاری (ش۶۳۱۷) / مسلم (ش۱۸۴۴). [۱۱۷]) خواندن دعای استفتاح با وجود پنج شرط مستحب می‌باشد: ۱- در غیر نماز جنازه باشد. ۲- خواندنش باعث فوت ادای نماز نشود. ۳- مأموم با خواندنش قسمتی از خواندن فاتحه را از دست ندهد. ۴- در صورتیکه مأموم به رکعت نرسد نباید به دعای استفتاح مشغول شود بلکه باید مانند امام به سجده یا تشهد و... مشغول شود. ۵- در صورتیکه قبل از قرائت به جماعت برسد خواندنش مستحب است و بعد از آمین گفتن خواندنش صحیح است ولی در صورتیکه امام به قرائت مشغول باشد خواندنش توصیه نمی‌گردد؛ زیرا خواندن فاتحه اولوّیت دارد. نک: مهیزع، الدعاء و أحکامه الفقهیة، ۱/۲۰۵-۲۰۸.