(۲۰-۳) دعاى ورود به روستا یا شهر
(أَللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَوَاتِ السَّبْعِ وَمَا أَظْلَلْنَ، وَرَبَّ اْلأَرْضِيْنَ السَّبْعِ وَمَا أَقْلَلْنَ، وَرَبَّ الشَيَاطِيْنِ وَمَا أَضْلَلْنَ، وَرَبَّ الرِّيَاحِ وَمَا ذَرَيْنَ. أَسْأَلُكَ خَيْرَ هَذِهِ الْقَرْيَةِ وَخَيْرَ أَهْلِهَا، وَخَيْرَ مَا فِيْهَا، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ شَرِّهَا، وَشَرِّ أَهْلِهَا، وَشَرِّ مَا فِيْهَا.) [۲۹۵]
(بار الها! اى پروردگار هفت آسمان و آنچه زیر آنها قرار دارد، اى پروردگار زمینهاى هفتگانه و آنچه بر روى آنها قرار دارد، و اى پروردگارِ شیطانها و آنچه که آنها گمراه کردهاند، و اى پروردگار بادها و آنچه که آنها به حرکت در مى آورند، من از تو خیر این آبادى، و خیر ساکنان، و خیر آنچه در آن هست را مسألت مىنمایم، و از بدى آن، و بدى ساکنان آن، و بدى آنچه در آن قرار دارد، به تو پناه مىبرم).
[۲۹۵]) (صحیح): ابن خزیمه (ش۲۵۶۵) / نسایی، السنن الکبری (ش۸۸۲۷).