۲۶-مُذِلّ
آیۀ فوق ابراز میکند همانگونه که خداوند نسبت به مؤمنان و موحّدان مُعِزّ است، به کسانی که از فرامین وی سرپیچی کنند و راهِ شرک و بدعت را بپیمایند و از مسیر بندگی خارج گردند مُذِلّ میباشد. مُذِلّ کسانی را که کار زشت میکنند خواری و حقارت و ذلیلی در دنیا و آخرت نصیبشان میکند و هیچ چیز نمیتواند آنها را از ذلالتِ دنیوی و عذاب أخروی نجات دهد. مُذِلّ از روی حکمت و دانش و عدالت و با فراهم شدن اسباب و مسببات ذلّت توسط شخص ذلّت میشد، پس ذلیلکردنش عین عدالت است.
مؤمن با پیروی نکردن از هوای نفس، آن را ذلیل میکند تا خداوند وی را ذلیل نکند. مؤمن با فریفته نشدن به نعمتهای زودگذر دنیا و فریب نخوردن از شیطان و شیطانصفتان از ذلالت نجات مییابد و همچنین هرگز کافران را بجای مؤمنان به دوستی نمیگیرد؛ چرا که دوستی آنها مایۀ ذلّتِ وی میگردد. و در برابر سختیها و شدائد و فتنههای زندگی ذلیل نمیشود و همیشه ندای "یا مُعِزّ" سرمیدهد تا سرافراز و کامیاب گردد. مؤمن خود را از منابع عزّت (ایمان و عمل صالح) دور نمیکند؛ چرا که هر قدم دور شدن از آنها گامی به سوی ذلالت و خواری و تنگدستی و هلاکت میباشد. [۴۱۲]
[۴۱۲]) باید توجه داشت که ذلیل کردنِ بندگان بر مبنای عدالت، فضل، حکمت و مصلحت استوار است و این نسبی بوده و نسبت به انسان مطرح است، پس این نمادی از خیر است و شر به خداوند نسبت داده نمیشود. پیامبر جفرمودهاند: (...و الشرُّ لیسَ إِلَیكَ....)(...شر از جانب تو نیست «و به تو نسبت داده نمیشود»...)؛ چرا که شر، قرار دادن چیزی در غیر جای خود است و خداوند مبرّا از این میباشد. خداوند إحسانش أزلی و أابدی میباشد و از نامها و صفات خداوند ثابت است که شر و عذاب در ذات و صفات و أفعال و أسماء خداوند جایی ندارند؛ چرا که وی مظهر رحمت و خیر و عدالت و حکمت است ولی شر از جانبِ مخلوقات و مفعولات وی میباشد و آنها جدای از خدا هستند؛ زیرا فعلِ خداوند جدای از مفعولاتِ بندگان میباشد و فعل وی کاملاً خیر است و مخلوقاتش خیر و شر دارند. پس شرّ بندگان قائم در خدای سبحان نیستند و جدای از وی میباشند. پیامبر جهم نفرمودند: تو شر را نیافریدی؛ و در واقع همه افعال مانند عذاب و شر فقط با اراده او صورت میگیرند و همه کس و همه چیز اسبابی برای تحقّق افعال خداوند هستند. پس شر به وصف، فعل و نام خدا اضافه نمیگردد بلکه به مخلوقاتش نسبت داده میشود. حدیث مذکور: (صحیح): مسلم (ش۱۸۴۸و۱۸۴۹) / ابوداود (ش۷۶۰) / ترمذی (ش۳۴۲۲و۳۴۲۱). برخی با دیدن بیماری یا مصیبت در شخصی میگویند: " خدا بد نده." مفهومی که از این برداشت میشود این است که خدا دهندهی بد است که دعا میشود که این کار را نکند. با توجه به مطالب فوقالذکر گفتن این جمله نامشروع است؛ چراکه خداوند بدخواه و دهندهی بد نمیباشد پس نسبت بد دادن به وی حرام میباشد و شایسته است که در چنین مواقعی أذکار مصیبت (نک: (۲۲-۱۵) دعاى انسان مصیبت زده) و یا شفا یافتن (نک: (۲۱-۱) دعا براى مریض هنگام عیادتش) خوانده شود.