۲۵-مُعِزّ
خداوندأمیفرمایند: ﴿وَتُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَآءُۖ بِيَدِكَ ٱلۡخَيۡرُۖ﴾[آل عمران: ۲۶] (و هر کس را بخواهی عزّت و قدرت میدهی و هرکس را بخواهی خوار میداری، خوبی در دست تو است.)
مُعِزّ یعنی؛ بخشندۀ عزت و قدرت و سربلندی و شهرت و کرامت. از آنجائیکه الله عزیز است و هر آنچه اراده کند آن میشود و هیچ عاملی دخالتی در کارش ندارد پس وی فقط عزّتدهنده و قدرتبخش است. عزّت و قدرت فقط از آنِ عزیز است و وی عزّتش را شامل پیامبر جو مؤمنین میکند. مُعِزّأعزّتبخش به پیروانش در دنیا و عقبی میباشد، در دنیا با محافظت، نصرت، سرافرازی، آرامش، قدرت و... و در عقبی با پاککردن گناهان، دیدار پروردگار، ورود به بهشت و... مؤمنان را عزیز و عزّتمند و شرافتمند میکند.
عزّت و قدرتِ فناناپذیر و جاودانه همیشه گمشدۀ انسان بوده است. مؤمن این گمشدۀ خود را فقط از مُعِزّأمیخواهد و میداند دست یافتن به آن فقط در پرتو ایمان و عمل صالح امکانپذیر است و این وی را از غیر خداها بینیاز میکند. مؤمن عزیز است؛ زیرا هیچ نیرویی وی را از محوریّت بندگی و مسیر و برنامۀ الهی خارج نمیکند و تسلّط و آزار و اذیّت طاغوتیان نه تنها مایۀ ذلت وی نمیباشد بلکه نشانهای از عزّت و بلندمرتبگی وی است؛ زیرا آنها با شکنجه و محروم کردن وی از مال و مقام دنیوی و حتّی کشتنش فقط بر مال و جسمش مسلّط میشوند و از آنجائیکه وی با عزیزِ مُعِزّ در ارتباط است و آنها بر شخصیّت ایمانی وی مسلّط نیستند پس در اوج عزّت قرار دارد و بدین خاطر ظلم و تسلّط مادّی نه تنها کمترین ضعف و کمترین حقارت را در او ایجاد نمیکند بلکه عزم و فنای مخلصانۀ وی را در راه خدا محکمتر و راسختر میکند و اگر چنین نباشد حق اسم " مُعِزّ " را بجا نیاورده است.
از آنجائکه عزّت آثار فردی، اجتماعی و سیاسی دارد، مؤمن سعی دارد عزّتمند زندگی کند و حسِّ عزّت را در فرزندانش تقویت میکند و مؤمنان در روابط اجتماعی همیشه از الفاظ عزّتبخش استفاده میکنند. و دولتها و احزاب و گروههای اسلامی در روابط سیاسی با یکدیگر عزّت و کرامت یکدیگر را حفظ میکنند تا مبادا دشمنان و طاغوتیان از آن سوء استفاده کنند.