سوم: خانوادهی عمرس
پدر عمر، خطاب بن نفیل؛ و مادرش حنتمه دختر هاشم بن مغیره بود. و گفته شده: دختر هاشم، خواهر ابوجهل بود [۲۰]. البته بیشتر مورخین بر این باورند که او، دختر هاشم، دختر عموی ابوجهل بن هشام بوده است [۲۱]. پدر بزرگ عمرسیعنی نفیل بن عبدالعزی، یکی از بزرگان قریش بود که برای حل مشاجرات خود به او مراجعه میکردند [۲۲].
عمرسقبل از اسلام با زینب بنت مظعون، خواهر عثمان بن مظعون ازدواج نمود و از او دارای سه فرزند به نامهای عبدالله، عبدالرحمن اکبر وحفصه گردید. سپس با ملیکه بنت جرول ازدواج کرد واز او صاحب فرزندی به نام عبیدالله شد و آنگاه با ملیکه متارکه نمود؛ ملیکه پس از جدایی عمرسبا ابو الجهم بن حذیفه ازدواج کرد. آنگاه عمرسبا قریبه بنت ابیامیه مخزومی ازدواج نمود، ولی دیری نپایید که با توافق هم، از یکدیگر جدا شدند و پس از عمر، قریبه با عبدالرحمن بن ابوبکر ازدواج نمود. سپس عمرسبا امحکیم بنت حارث بن هشام ازدواج کرد و ام حکیم قبل از آن همسر عکرمه بن ابوجهل بود که در شام شهید شد [۲۳]. و عمرساز او صاحب دختری به نام فاطمه شد، سپس بنا به روایتی او را طلاق داد [۲۴]. و پس از او با زنی به نام جمیله [۲۵]بنت عاصم بن ثابت بن ابی اقلح اوسی ازدواج نمود. همچنین با عاتکه بنت زید بن عمرو بن نُفیل ازدواج کرد؛ عاتکه قبل از عمر همسر عبدالله بن ابوبکر بود [۲۶]، و بعد از شهادت عمرسبه ازدواج زبیر بن عوامسدر آمد، لازم به ذکر است که در مورد وی گفته شده که ایشان مادر عیاض بن زبیر میباشد.
همچنین عمرساز ام کلثوم دختر ابوبکرصدیقسخواستگاری نمود. ولی او که دختری کوچک بود و عائشهلبه عنوان سخنگوی عمرسپیش او آمده بود، خواستگاری عمر را نپذیرفت. عائشهلگفت: وای بر تو، امیر المؤمنین از تو خواستگاری کرده و تو نمیپذیری؟! گفت: بدین خاطر نمیپذیرم که او زندگی سختی دارد. آنگاه عائشه، عمرو بن عاصسرا نزد خلیفه فرستاد و او را به ازدواج با ام کلثوم دختر علی و فاطمهبراهنمایی کرد. پس از خواستگاری، علیسنیز بیدرنگ دختر خود را به عقد عمر بن خطابسدر آورد و عمر هم چهل هزار را به عنوان مهریه او قرار داد. عمرساز او صاحب دو فرزند به نامهای زید و رقیه گردید [۲۷].
همچنین با زنی یمنی به نام لُهْیَه ازدواج نمود و از او دارای فرزندی به نام عبدالرحمن اصغر و بنا به روایتی دیگر عبدالرحمن وسط، شد. البته نظر واقدی این است که لهیه کنیز عمر بوده است. همچنین گفتهاند: عمرساز کنیزی به نام فکیهه صاحب دختری به نام زینب شد که واقدی در مورد او گفته است: کوچکترین فرزند ایشان بوده است [۲۸].
با این حساب تعداد فرزندان عمر بن خطابسبه سیزده نفر میرسد که عبارتند از: زید اکبر، زید اصغر، عاصم، عبدالله، عبدالرحمن اکبر، عبدالرحمن اوسط، عبدالرحمن اصغر، عبیدالله، عیاض، حفصه، رقیه، زینب و فاطمه رضی الله عنهم. تعداد همسران عمرساعم از آنان که قبل از اسلام یا بعد از اسلام با آنها ازدواج نمود و نیز آنان که از آنها جدا شده، در مجموع هفت نفر بوده است؛ [۲۹]عمرفاروقسعلت ازدواج با همسران متعدد را افزایش نسل و داشتن فرزندان بیشتر دانسته است؛ چنانچه میگوید: من، به خاطر شهوت به سراغ همسرانم نمیروم، اگر مسأله فرزند دار شدن نبود، باکی نداشتم که هیچ زنی را نبینم [۳۰]. همچنین میگوید: من، نفسم را بدان امید به همبستری با همسرانم وا میدارم که خداوند به من فرزندانی بدهد که او را به پاکی یاد کنند [۳۱].
[۲۰] أولیات الفاروق السیاسیة، ص۲۲. [۲۱] همان. [۲۲] نسب قریش از زبیری، ص۳۴۷. [۲۳] البدایة والنهایة (۷/۱۴۴). [۲۴] البدایة والنهایة (۷/۱۴۴). [۲۵] ترتیب وتهذیب البدایة والنهایة خلافة عمر: سُلَّمی ص۷. [۲۶] همان: ص۷. [۲۷] الکامل فی التاریخ (۲/۲۱۲). [۲۸] تاریخ الأمم والملوک: طبری (۵/۱۹۱). [۲۹] البدایة والنهایة (۷/۱۴۴). [۳۰] الشیخان أبوبکر وعمر بروایة البلاذری، تحقیق دکتر احسان صدقی ص۲۲۷. [۳۱] فرائد الکلام للخلفاء الکرام، قاسم عاشور، ص۱۱۲.