نخست: منابع درآمد دولت در زمان عمرس
نگاه مسلمانان در دوران خلافت راشده به مال و ثروت نگاهی مالکانه نبود، بلکه ثروت را از آن خدا و انسان را متصرف موقت در آن میدانستند که میبایست براساس شروط و موازینی که خدا در نظر گرفته است در آن دخل و تصرف نماید. چنان که قرآن آنجا که از مال و انفاقش سخن میگوید، در مورد این نکته تاکید کرده و میفرماید:
﴿ ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَأَنفِقُواْ مِمَّا جَعَلَكُم مُّسۡتَخۡلَفِينَ فِيهِ ﴾[الحدید: ۷].
«به خدا و پیغمبرش ایمان بیاورید، و از چیزهائی ببخشید که شما را در آنها نماینده (خود در تصرف، و جانشین دیگران در بدست گرفتن اموال) کرده است».
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰكُم ﴾[البقرة: ۲۵۴].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! (برخی) از آنچه بهره شما کردهایم (در راه خدا) صرف کنید».
و آنجا که در مورد نیکی و احسان سخن میگوید و میفرماید:
﴿ وَءَاتَى ٱلۡمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ ذَوِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَٱلسَّآئِلِينَ وَفِي ٱلرِّقَابِ ﴾[البقرة: ۱۷۷].
«و مال (خود) را با وجود علاقهای که بدان دارد (و یا به سبب دوست داشت خدا، و یا با طیب خاطر) به خویشاوندان و یتیمان و درماندگان و واماندگان در راه و گدایان دهد، و در راه آزادسازی بردگان صرف کند».
و انفاق مال در واقع اعتراف عملی به این نکته است که مال رزقی است که خداوند نصیب او گردانیده است. چنان که میفرماید:
﴿ وَفِي ٱلسَّمَآءِ رِزۡقُكُمۡ وَمَا تُوعَدُونَ ٢٢ ﴾[الذاریات: ۲۲].
«در آسمان، روزی شما است و نیز چیزهائی که بدان وعد و وعید داده میشوید».
چرا که خدا انسان را آفریده است و چون انسان میداند که روزی او از جانب خداوند است، دست انفاق بر بندگان خدا میگشاید [۹۵۴].
عمرسنیز از این قانون مستثنی نبود و براساس همین دیدگاه ایمانی، به مال دولت مینگریست. دولتی که به خاطر فتوحات زیاد، دارای منابع مالی سرشاری بود، با توجه به اینکه کشورهای گستردهای را فتح کرده و ملتهای زیادی را به زیر سلطهی خود درآورده بود، عمرسارتباط دولت اسلامی با این ملتها را تنظیم نمود؛ برخی از آنان از طریق صلح و برخی نیز با استفاده از اسلحهی زور در چارچوب حکومت اسلامی قرار گرفتند، و به تبع آن زمینهای فتح شده و زمینهایی که از طریق صلح با صاحبانشان به دست آمده بود و زمینهایی که صاحبانشان آنرا ترک کرده و یا متعلق به حکام و مردان دولتی پیشین بود، همه و همه زیر قدرت دولت عمرسقرار گرفتند. و همچنین ملتهای زیادی از اهل کتاب و دیگران زیر سلطهی آن در آمده بودند و عمرسبا همهی آنان براساس شریعت خدا تعامل مینمود.
از جمله به توسعهی اداری سیستم مالی پرداخت و منابع درآمد و مخارج دولت و بودجهی آنرا کنترل نمود و برای این منظور کارمندانی استخدام کرد. مهمترین منابع درآمد دولت در زمان ایشان عبارت بود از: زکات، اموال غنیمت، جزیه، خراج و عشر. عمرسنیز به توسعهی این منابع میاندیشید و آنها را براساس دستور شریعت و مصلحت مسلمانان به مصرف میرساند. و در همهی کارها از کتاب خدا و سنت پیامبر و مشورت مسلمانان استفاده میکرد. و در هیچ امری خودسرانه و بدون مشورت مسلمانان دستوری صادر نمینمود [۹۵۵]. اکنون مفصلاً در مورد مهمترین منابع ثروت در زمان عمرسبحث را ادامه خواهیم داد:
[۹۵۴] دراسات فی الحضارة الإسلامیة أحمد إبراهیم الشریف ص۲۵۳. [۹۵۵] مبادئ النظام الاقتصادی الإسلامی د.سعاد إبراهیم صالح ص۲۱۳.