چهارم: فتح آذربایجان
و قرن بن نعیم پس از فتح دوبارهی همدان و ری، بکیر بن عبدالله و سماک بن خرشه را با لشکری جهت پیشروی در آذربایجان به آن سامان فرستاد. آنها با اسفندیار فروخزاد برخورد کردند و پس از نبرد سختی خداوند مشرکان را شکست داد و بکیر، اسفندیار را اسیر کرد. اسفندیار گفت: صلح را بیشتر دوست داری یا جنگ؟ بکیر گفت: صلح.
گفت: پس مرا به نزد خویش نگهدار.
پس بکیر، اسفندیار را پیش خود نگهداشت و شهرهای آذربایجان را یکی پس از دیگری فتح نمود.
عتبهی بن فرقد نیز ناحیهی مجاور خود را فتح نموده بود.
سپس عمرسنامه نوشت و اجازه داد که به طرف باب پیش رود و بر کار خویش جانشین نهد. و او عتبه را بر ناحیهی مفتوح خویش گمارد و پیش رفت. اسفندیار را به عتبه داد که او را به خویش پیوست و سماک بن خراشه را به ناحیهی مفتوح بکیر گماشت و عمرسهمهی آذربایجان را به عتبه بن فرقد داد.
و چنان بود که بهرام پسر فرخزاد راه عتبه بن فرقد را گرفت و با سپاه خویش برای تعرض وی بیامد و بجنگیدند و عتبه او را شکست داد و بهرام فراری شد.
و چون خبر هزیمت بهرام به اسفندیار رسید که به نزد مسلمانان اسیر بود، گفت: اکنون صلح میشود و جنگ خاموش شد و با بکیر صلح کرد و همه پذیرفتند و آذربایجان آرام شد و بکیر و عتبه این را برای عمرسنوشتند و خمس غنایم را فرستادند و فرستادگان روانه کردند [۱۷۳۸]. و هنگامی که فرمانداری آذربایجان به عتبه رسید نامه صلح و آشتی برای ساکنان آن نوشت.
[۱۷۳۸] تاریخ الطبری (۵/۱۴۱، ۱۴۲).