چهارم: توجه ویژه به حفظ مرزهای دولت اسلامی
عمرسبا توجه به گستردهبودن مرزهای دولت و همجوار بودن با رومیان، همواره از ناحیهی آنان احساس خطر مینمود و میگفت: دوست داشتم که در میان ما و آنان سدی از آتش وجود میداشت [۱۹۷۰]. همچنین در مورد مرزهای دولت اسلامی با فارس سخنان مشابهی گفت و افزود که امنیت سلامتی نیروهای اسلامی برایم از دست آوردن غنایم اهمیت بیشتری دارد [۱۹۷۱].
بر همین اساس، همان طور که قبلاً بیان گردید، دستور به احداث شهرکهای نظامی در کنار مرزهای اسلامی داد که هم پایگاههایی برای نظامیان به شمار میرفتند و هم مرکز تبلیغ و نشر اسلام بودند. از جمله شهرهای بصره و کوفه که در مرزهای دولت اسلام با فارس و شهر فسطاط [۱۹۷۲]در مصر و دیگر شهرکهای نظامی در شام که در مرزهای دولت اسلام با رومیان احداث گردیدند و نیروهای نظامی مستقر در شام به چهار بخش به نامهای لشکر حمص، لشکر دمشق، لشکر اردن و لشکر فلسطین تقسیم شدند و امیران و سربازان هرکدام از این چهار لشکر مشخص گردیدند. این کار در ادارهی امور نظامی و کنترل نیروها و پرداخت حقوقشان کمک زیادی میکرد [۱۹۷۳].
اینها علاوه بر شهرهای مرزیای بود که از دشمنان به جا مانده بود و مسلمانان آنها را به عنوان پایگاههای نظامی در آورده بودند [۱۹۷۴].
و در کل مسلمانان همگام با گسترش دامنهی فتوحات، به تأسیس پایگاههای نظامی زیر نظر یکی از فرماندهان لایق در مرزهای خود میپرداختند تا در مقابل هر نوع حملهی احتمالی دشمن بایستند [۱۹۷۵]. از جمله این تدارکات میتوان به برجهای دیدهبانی و انبار سلاح اشاره نمود که به دستور عمرفاروقسدر سرزمین عراق و نواحی شرق دولت اسلامی و در مقابل فارس احداث گردیدند. چنان که وقتی خبر گردهمآیی نیروهای فارس به رهبری یزدگرد، به فرماندهی نیروهای اسلامی، مثنی بن حارثه رسید. ایشان در این مورد از عمر بن خطابسنظر خواهی نمود. عمرسدر پاسخ نوشت: هرچه سریعتر از میان عجمها بیرون آیید و به صورت پراکنده در کنار آبهای مرزهای خود مستقر شوید و ... مثنی بیدرنگ پیشنهاد عمرسرا عملی ساخت [۱۹۷۶].
همچنین عمرسسعد بن ابی وقاصسرا به سوی قادسیه فرستاد و گفت: چون به قادسیه رسیدی برجهای دیدهبانی خود را بر تنگههای مشرف به آنان نصب کن [۱۹۷۷]. و هنگامی که سعد مشغول نبرد در جلولاء بود، عمرسبه ایشان نوشت: گر خدا دو لشکر مهران و انطاق را شکست داد، قعقاع بن عمرو و نیروهایش را در پایگاه حلوان مستقر کن تا امنیت و حفاظت آن ناحیه را کنترل نمایند و ضمناً پشتوانهای برای برادران جنگجو و مقیم خود در آن سوی جبههها باشند [۱۹۷۸].
بنابراین، سعد هنگامی که لشکر را برای پیشروی به سوی فارس تشویق مینمود به آنها میگفت: که همهی راههای نفوذی دشمن مسدود شدهاند، بنابراین از پشت سر خود کاملاً آسوده خاطر باشید [۱۹۷۹].
از آنچه بیان گردید به خوبی نتیجه میگیریم که برجهای دیدهبانی و پادگانهای پشتیبانی به دستور عمر بن خطاب احداث گردید چنان که در پیامی به فرماندهان خود گفت: جلوی فارسها را از ضربه زدن به برادرانتان بگیرید و با این کار ملت و سرزمین خود را از آسیب دشمن برهانید و در مرزهای فارس و اهواز مستقر شوید تا دستوری از جانب من برسد [۱۹۸۰].
چنانکه در زمان عمرفاروقسفقط کوفه دارای چهار مرکز نظامی و حفاظتی بود که فرماندهی مرکز حلوان با قعقاع بن عمرو، مرکز ماسبذان با ضرار بن خطاب فهری، مرکز قرقیسیا با عمربن مالک زهری و مرکز موصل با عبدالله بن معتم عبسی بود و هرکدام از اینان جانشینانی داشتند که هنگام ضرورت به جای آنان مسئولیت اداره و کنترل نیروهای تحت فرمان خود را به جای میآوردند.
ضمناً لازم به یادآوری است که مسلمانان قبل از هر چیز در این شهرکهای نظامی به تأسیس مسجد میپرداختند، چرا که مسجد دارای جایگاه ویژهی دعوتی، تربیتی و جهادی بود [۱۹۸۱].
همچنین مرزهای دولت اسلامی با رومیان در نواحی شام از تدابیر امنیتی بالایی از قبیل برجهای دیدبانی، شهرکها و قلعههای نظامی برخوردار بودند. چنان که وقتی عمر بن خطابسبه خاطر امضای قرارداد صلح با ساکنان بیت المقدس از دیار شام دیدن کرد، سری به بعضی از نیروهای مستقر در مرزهای شام زد و کمبودهای آنان و نیازهای دفاعیشان را برطرف ساخت [۱۹۸۲]. و قبل از بازگشت به مدینه در میان مردم به ایراد سخن پرداخت و گفت: بدانید که من فرماندهان و امیران شما را مشخص کردم و ان شاء الله حقی را که بر گردن من داشتید، ادا نمودم و مسألهی تقسیم غنایم و اسکان و غزوات شما را با نهایت عدل و انصاف بررسی و دستور لازم را در این مورد صادر نمودم و سربازان هر لشکر را مشخص کرده، تا توانستهام مسایل رفاهی و اجتماعی شما را در نظر گرفتهام و باز هم اگر کسی پیشنهادی دارد از ما دریغ نورزد [۱۹۸۳].
و هنگامی که ابوعبیده شهر انطاکیه واقع در مرزهای شمالی شام را فتح کرد، عمرسطی نامهای به او نوشت: گروهی از مسلمانان مخلص را برای حفاظت انطاکیه انتخاب کن و آنها را از غنایمی که در جاهای دیگر به دست میآوری، محروم نکن [۱۹۸۴].
ابوعبیده نیز قومی از اهل حمص و بعلبک را به عنوان گارد مرزی در آنجا مستقر نمود و حبیب بن مسلمه فهری را فرماندهی آنان تعیین کرد. حبیب از انطاکیه برای اعزام نیروها به آن سوی مرزهای اسلامی پادگانی را ساخت. از جمله به جرجومه [۱۹۸۵]هجوم برد و ساکنان آنرا مجبور به مصالحه و همکاری با مسلمانان نمود [۱۹۸۶].
همچنین وقتی ابوعبیده شهر بالس (واقع در فاصلهی حلب و رقه) را فتح کرد، گروهی از مبارزان مسلمان و همچنین برخی از عربهای شام را که تازه مسلمان شده بودند، در آن اسکان داد تا جلوی هجوم رومیها را بگیرند [۱۹۸۷].
همچنین معاویه بن ابی سفیان که والی شام بود در اواخر خلافت عمرسو اوایل خلافت عثمانسبه احداث دژها و وسایل دفاعی پیشرفته و محکمی جهت حفاظت مرزهای اسلامی در سواحل شام پرداخت. از جمله چند قلعهی نظامی معروف به نامهای اطرسوس [۱۹۸۸]، ومرقیه [۱۹۸۹]، وبلنیاس [۱۹۹۰]، و بیت سلیمه ساخت و علاوه بر اینها دژها و قلعهها و شهرکهای نظامی زیادی ساخت که در هرکدام از آنها تعداد زیادی از نیروهای مبارز مستقر گردیدند و برجهای دیدبانی بنا کرد و بر هریک از آنها نگهبانانی گمارد و به آنها آموزش داد تا با مشاهده نیروهای دشمن مشعل برافروزند تا به ترتیب، نگهبانانِ برجهای دیگر نیز با افروختن مشعل، لشکر مسلمانان را در جریان هجوم دشمن به داخل مرزهای اسلام بگذارند و آنها بیدرنگ با هدایت مشعلها خود را به ناحیه مورد نظر برسانند و مانع ورود دشمن به داخل مرزهای خود بشوند [۱۹۹۱].
همچنین در مرزهای بین مسلمانان و رومیان در مصر نیز تدابیر امنیتی و دفاعی بسیار محکمی در زمان عمر بن خطابستدارک دیده شد. چنانکه ایشان به عمرو بن عاصس، فرماندهی کل آن ناحیه دستور داد تا شهر فسطاط را تأسیس کند و آنرا به عنوان پادگان نظامی در اختیار ارتش اسلامی قرار دهد و برای هر قبیلهای نمایندهای تعیین کند. چنان که دیری نگذشت که همین فسطاط مرکز اعزام نیرو به شمال آفریقا و فتوحات آن ناحیه و یکی از مراکز مهم دفاعی در مصر گردید. گفتنی است که عمرسدر مورد فسطاط نیز مانند سایر شهرکهای نظامی و فرماندهی و دفاعی دستور داد که در مکانی احداث گردد که در حد فاصل آن با مدینه و فرماندهی کل، آب و دریایی وجود نداشته باشد تا ارتباط میان آنان به صورت مداوم و آسان برقرار گردد [۱۹۹۲].
عمرو بن عاصسافراد لشکر خود را خاطر نشان میساخت که استقرار آنان در مصر همیشه به عنوان سرباز و نگهبان خواهد بود. چنان که در خطابی به آنان گفت: بدانید که شما تا قیامت در حال سربازی و نگهبانی به سر میبرید، چرا که در اطراف شما دشمنان زیادی وجود دارد که چشم به شما و سرزمین پر آب و گیاه شما دوختهاند.
گفتنی است که مسلمانان پس از دستیابی به دژها و قلعههای دشمن در مصر، به ترمیم و بازسازی آنها پرداخته و سربازان خود را در آنها مستقر نمودند و علاوه بر آنها، عمرفاروق سدستور به احداث قلعهها و پایگاههای نظامی در همهی سواحل مصر داده بود [۱۹۹۳].
و پس از اینکه عمرو بن عاصسشهر اسکندریه را فتح نمود، حدود یک هزار از نیروهای خود را جهت کنترل و حفاظت شهر در آن مستقر کرد، اما از آنجا که این تعداد ناکافی بود، رومیان از راه دریا به اسکندریه بازگشته و به جنگ با مسلمانان پرداختند و تعدادی را به قتل رسانیده و تعدادی را مجبور به فرار کردند. آنگاه عمرو بن عاص دوباره به اسکندریه روی آورد و آنرا فتح کرد و یک چهارم لشکر خود را در آنجا و یک چهارم آنرا در کرانههای دریا مستقر نمود و نصف دیگر لشکر را با خود به فسطاط برد [۱۹۹۴].
علاوه بر اینها، عمرفاروقسهر سال نیروهای جدیدی از مدینه منوره به اسکندریه میفرستاد و با فرماندهان خود مرتب در تماس بود و آنها را به استحکام مرزها تأکید مینمود. اینها اضافه بر تدابیری بود که خود عمرو بن عاصسدر آن ناحیه اجرا میکرد [۱۹۹۵].
بدین صورت، عمرستوانست نقشهی امنیتی و دفاعی خود را در سه منطقه جنگی یعنی عراق، شام و مصر عملی سازد. علاوه بر اینها، در طول سال گروههای گشتی منظمی تابستانی و زمستانی را به تمامی سرحدات دولت اسلامی اعزام مینمود تا کاملاً وضعیت مرزها را کنترل نمایند. این دستهها هم در زمستان و هم در تابستان اعزام میشدند [۱۹۹۶].
گفتنی است که گروههای گشتی در تابستان و زمستان تنها مخصوص سرحدات شهرهای شام نبود، بلکه شامل تمامی شهرهای اسلامی آن زمان بود، و فرماندهان بزرگی همچون ابوعبیده بن جراح، معاویه بن ابیسفیان، نعمان بن مقرن و ... به آنها رسیدگی میکردند [۱۹۹۷].
همچنین عمرفاروق سبه مرزبانان بیش از دیگران رسیدگی میکرد و دائماً حقوق آنها را افزایش میداد [۱۹۹۸]، و فرماندهان دوران عمرسنیز مرزبانان را در مال غنیمتی که رزمندگان به دست میآوردند، شریک قرار میدادند، چرا که آنها با مرزبانی و کنترل راههای نفوذ دشمن، پشتیبان مهمی برای مسلمانان ساکن در درون مرزهای اسلامی به شمار میرفتند [۱۹۹۹].
عمرسدر آخرین روزهای زندگی خود گفت: من خلیفهی بعد از خود را به رعایت حقوق ساکنان شهرهای اسلامی توصیه میکنم. آنها پایگاه اسلام و منبع درآمد بیت المال و باعث خشم دشمن هستند. و از اموالشان آنچه از نیازشان اضافه بود و خود به پرداخت آن راضی بودند، وصول نمایید [۲۰۰۰].
[۱۹۷۰] تاریخ الیعقوبی (۲/۱۵۵). [۱۹۷۱] تاریخ الطبری به نقل از: الإدارة العسکریة (۱/۳۵۲). [۱۹۷۲] الإدارة العسکریة (۱/۴۵۲). [۱۹۷۳] فتوح البلدان (۱/۱۵۶). [۱۹۷۴] تاریخ التمدن (جرجی زیدان) (۱/۱۷۹). [۱۹۷۵] الإدارة العسکریة (۱/۴۵۳). [۱۹۷۶] منبع سابق. [۱۹۷۷] منبع سابق. [۱۹۷۸] منبع سابق به نقل از طبری. [۱۹۷۹] منبع سابق. [۱۹۸۰] منبع سابق. [۱۹۸۱] الإدارة العسکریة (۱/۴۵۵). [۱۹۸۲] الإدارة العسکریة (۱/۴۵۷). [۱۹۸۳] تاریخ الطبری. ۴/۴۰. [۱۹۸۴] فتوح البلدان (۱/۱۷۵). [۱۹۸۵] الجرجومة: نام شهری است در مرزهای شام. [۱۹۸۶] معجم البلدان (۲/۱۲۳). [۱۹۸۷] فتوح البلدان (۱/۲۲۴). [۱۹۸۸] شهری از سواحل دریای شام است. [۱۹۸۹] مرقیة: قلعة حصینة فی سواحل حمص. (ترجمه نشده) قلعه ای محکم در سواحل شهر حمص سوریه است. [۱۹۹۰] بلنیاس: شهری کوچک و قلعه ای در سواحل حمص است. [۱۹۹۱] فتوح البلدان (۱/۱۵۰). [۱۹۹۲] فتوح مصر: ابن عبد الحکم، الإدارة العسکریة (۱/۴۶۲). [۱۹۹۳] البدایة والنهایة (۷/۱۰۳). [۱۹۹۴] البحریة فی مصر الإسلامیة وآثارها الباقیة سعاد ماهر ص۷۷. [۱۹۹۵] فتوح مصر ص۱۹۲، الخطط: مقریزی (۱/۱۶۷). [۱۹۹۶] الإدارة العسکریة (۱/۴۶۴). [۱۹۹۷] فتوح البلدان: بلاذری (۱/۱۹۴، ۱۹۵). [۱۹۹۸] الفن الحربی فی صدر الإسلام عبد الرؤوف عون ص۲۰۱، الإدارة العسکریة (۱/۴۶۵). [۱۹۹۹] الإدارة العسکریة (۲/۴۶۵)، تاریخ الطبری (۴/۱۳۴). [۲۰۰۰] مناقب أمیر المؤمنین لابن الجوزی ص۲۱۹، ۲۲۰.