عمر بن خطاب رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه دوم

فهرست کتاب

هشتم: ملاقات عمرو بن عاصسبا پاپ بنیامین

هشتم: ملاقات عمرو بن عاصسبا پاپ بنیامین

ابن عبدالحکم می‌گوید: در اسکندریه پیشوای مذهبی‌ای به نام ابوبنیامین وجود داشت او از دست رومیان به صحرا گریخته بود. هنگامی که از قدوم عمرو بن عاصسو لشکرش به مصر اطلاع یافت به پیروانش نوشت که حکومت رومی‌ها به آخر رسیده است و به آنان دستور داد تا با عمرو همکاری کنند. چنان که قبطی‌های «فرما» به عمرو پیوستند [۱۹۰۹]. در روایت مورخ قبطی آقای ساویرس بن مقنع آمده که جانشین پاپ، آقای سانوتیوس نزد عمرو آمد و او را در جریان فرار پاپ از ترس رومی‌ها گذاشت. عمرو به عمال خود در مصر نوشت که بنیامین بطرک قبطی در هر جا که هست، در امن و سلامت باشد و با اطمینان خاطر به منطقه‌ی خود برگردد و به امور پیروان خود رسیدگی نماید. چنان که بنیامین با شنیدن این اعلام عام، بی‌نهایت خوشحال گردید و پس از ۱۳ سال زندگی متواری، به اسکندریه برگشت و ساکنان اسکندریه از این خبر به شدت مسرور گردیدند و چون پاپ وارد اسکندریه شد، عمرو او را نزد خود فرا خواند و او را مورد اعزاز و اکرام قرار داد و به اطرافیانش گفت: من از روزی که وارد این سرزمین شده‌ام، مردی خوش سیما مانند او را ندیده‌ام. می‌گویند: پاپ بنیامین دارای قیافه‌ای زیبا و با وقار بود و به آرامی سخن می‌گفت.

استاد شرقاوی می‌نویسد: عمرو، پاپ را گرامی می‌داشت تا جایی که او به یکی از نزدیکان و هم‌نشینان وی تبدیل شد و عرب‌های فاتح، در مصر احساس آرامش نمودند و در خطبه‌های اولین نماز جمعه در مسجد جامع فسطاط، عمرو، خطاب به مسلمانان گفت: با همسایگان قبطی خود به نیکی رفتار نمایید. آن‌ها حق ذمه و حق خویشاوندی بر شما دارند (به خاطر مادر حضرت اسماعیل÷) پس در مقابل آنان دست نگه دارید و بگذرید و چشم فرو اندازید [۱۹۱۰].

[۱۹۰۹] فتوح مصر وأخبارها ص۷۳- ۷۴. [۱۹۱۰] الفاروق ص۲۴۷.