عمر بن خطاب رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه دوم

فهرست کتاب

نخست: مهم‌ترین پیام‌های عمرسبه قاضیان

نخست: مهم‌ترین پیام‌های عمرسبه قاضیان

فاروقسقانونی اساسی در مورد نظام قضاوت و دادخواهی وضع کرد که فقهای نام‌دار اسلام به شرح و جزییات آن پرداخته‌اند. و این است متن نامه‌ی عمرسبه ابوموسیسکه حاوی دستورات قضایی است:

به نام خدای بخشنده و مهربان ـ از طرف بنده‌ی خدا، امیر المؤمنین ابن خطاب به عبدالله بن قیس [۱۱۰۳]، سلام خدا بر تو باد. و بعد باید دانست که قضاوت و داوری فریضهای مشخص و سنتی است قابل پیروی. هرگاه دعوایی نزد تو آوردند، سعی کن بدانی که حق با کیست. آن‌گاه آن‌را اجرا کن، زیرا حقی که تنفیذ نشود، سودی ندارد. در مجلس قضاوت خود و در دیدارها با مردم مساوات را رعایت کن تا فرد قوی و دارای مقام به جانبداری تو امیدوار نگردد و فرد ضعیف و گمنام از عدالت تو ناامید نشود. ارائه‌ی گواه و دلیل بر عهده‌ی مدعی است و سوگند، حق کسی است که منکر دعوای مدعی می‌باشد و صلح در میان مسلمانان جایز است مگر اینکه حرامی را حلال و حلالی را حرام نمایند. و قضاوتی را که دیروز انجام داده‌ای و امروز به خود آمده، متوجه اشتباه خود شده‌ای نباید مانع از این باشد که به سوی حق و واقعیت برگردی، چرا که حق اصل و قدیم است و بازگشت به حق بهتر از ماندن بر باطل است. در مورد مسایلی که در کتاب و سنت حکم آن‌ها تصریح نشده و در ذهن شما چیزی خطور می‌کند، خیلی باید مواظب باشی و اشباه و نظایر آن‌ها را شناسایی کنید. سپس حکم این نوع مسایل باید طوری باشد که به نظر خودت نزدیک به حق و رضایت الهی باشد.

برای کسی که حقی برای شخص غایب و یا وجود گواه غایبی را ادعا می‌کند، فرصت کافی تعیین کن اگر در این مهلت توانست ثابت کند که خوب و اگر نه علیه او حکم صادر کن. این طور، تردید از بین می‌رود و تاریکی و ناآگاهی بهتر روشن می‌شود.

و مسلمانان در گواهی‌دادن، عموما اهل عدالت به شمار می‌روند، مگر افرادی که حد شرعی درباره‌ی آن‌ها اجرا شده باشد و یا شهادت دروغین داده و یا مشکوک النسب و ولا باشند، زیرا فقط خدا از درون انسان‌ها باخبر است. بنابراین آوردن گواه و سوگند را ملاک قرار داده است. و جداً از ایجاد رعب و وحشت هنگام قضاوت و نشان دادن خود، به غیر از آن چیزی که هستی پرهیز کن. چرا که قضاوت به حق، از مواردی است که خداوند در پاداش آن اجر بی‌شماری گذاشته و آن‌را ذخیره‌ی بزرگی برای روز آخرت قرار داده است. بنابراین اگر کسی نیتش خالص باشد، و به محاسبه‌ی خویشتن بپردازد، خداوند او را از ناحیه‌ی مردم کفایت می‌کند و اما کسی که خود را در نظر مردم آراسته نشان می‌دهد درحالی که در واقع چنین نیست، خداوند پرده از چهره‌ی واقعی او برخواهد داشت تا رسوا گردد. و یقینا چنین فردی از اجر و پاداش الهی در دنیا وآخرت محروم خواهد شد [۱۱۰۴].

این نامه شگفت‌آمیز در برگیرنده‌ی فرهنگ قضاوت و اصول دادگستری است که در طول تاریخ علما و اندیشمندان به شرح و تعلیق بر آن پرداخته‌اند تا به امروز نیز باعث شگفت و حیرت مقامات علمی است، به گونه‌ای که اگر از عمر بن خطاب اثری جز همین نامه باقی نمی‌ماند، باز هم به خاطر آن، جزو اندیشمندان و قانونگذاران بزرگ به شمار می‌رفت. واگر چنان‌چه این نامه توسط یکی از دولت‌مردان معاصر ترتیب داده می‌شد، قطعا از کارهای مهم به شمار می‌رفت و در مدارس و دانشگاه‌ها تدریس می‌شد. ولی آن‌را عمرسدر چهارده قرن پیش و بدون اینکه از کسی نقل بکند، نگاشته است. و این نمونه‌ای از دانشهای فراوانی است که عمرساز روزی که وارد خانه‌ی ارقم شد و با محمد ج روبرو گردید و کلمه‌ی «أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمداً رسول الله‌»را بر زبان آورد، فرا گرفت [۱۱۰۵].

یکی دیگر از نامه‌های مهمی که حاوی آداب و فرهنگ قضاوت است، نامه‌ی عمرسبه ابوعبیدهسبه شرح زیر است:

در نامه‌ای که به شما مینویسم از هیچ خیر و خوبی‌ای نسبت به تو و خودم دریغ نکرده‌ام. پنج خصلت در تو لازم است تا دینت سالم باشد و از بهره‌ی کامل هردو جهان برخوردار شوی. هر‌گاه دو طرف دعوا نزد تو آمدند از گواهان عادل و سوگندهای قاطع در اثبات حق استفاده کن. و فرد ناتوان را به قدری با خود نزدیک گردان تا قلبش جری و زبانش آزاد گردد و اگر یک طرف قضیه مسافر است هرچه زودتر کارش را راه بینداز، زیرا اگر مدت را طولانی کنی او از خیر آن می‌گذرد و به وطنش برمی‌گردد و گناه این کار به عهده‌ی کسی است که سهل‌انگاری کرده است. و تا وقتی که حق برای تو روشن نشده است، سعی کن در میان دو طرف دعوا، صلح و سازش ایجاد کنی [۱۱۰۶].

همچنین عین نامهی بالا را به معاویه بن ابی سفیان نوشت [۱۱۰۷]. و به قاضی شریح طی نامهای نوشت: هنگامی که با قضیه‌ای روبرو شدی، براساس دستور کتاب خدا آن‌را فیصله کن و اگر حکمش را در کتاب خدا نیافتی در سنت رسول خدا جستجو کن و اگر در کتاب خدا و سنت رسول خدا نیافتی و در مورد آن کسی چیزی نگفته بود پس از این دو مورد یکی را انتخاب کن: یا براساس اجتهاد خود رأیی صادر کن و یا دست نگهدار که البته دومی برایت بهتر است [۱۱۰۸].

با بررسی نامه‌ها و زندگی و خلافت عمرفاروقسبه خوبی می‌توان مسایل زیادی پیرامون دستگاه قضایی، حقوق و مزایای قضاوت و نصب و عزل و ویژگی‌های آنان و منابع صدور احکام و تن‌دادن خلیفه به داوری قاضیان و موارد دیگری از این قبیل استنباط نمود.

[۱۱۰۳] عبد الله بن قیس که‌ همان أبو موسى أشعری می‌باشد. [۱۱۰۴] أعلام الموقعین، ابن القیم (۱/۸۵). [۱۱۰۵] أخبار عمر ص۱۷۴. [۱۱۰۶] مجموعة الوثائق السیاسیة ص۴۳۸. [۱۱۰۷] البیان والتبیین (۲/۱۵۰). [۱۱۰۸] جامع البیان العلم وفضله (۲/۷۰).