پنجم: گردآوری و تدوین قرآن کریم
در جنگ یمامه تعداد زیادی از قاریان قرآن شهید شدند. بنابراین ابوبکر صدیق به مشورت عمرفاروق، به فکر جمعآوری و تدوین قرآن افتاد و دستور به جمعآوری پارچهها، استخوانها، پوستها و نیهایی داد، که بر آنها قرآن نوشته شده بود. همچنین حافظان کل قرآن و کسانی را که بخشهایی از قرآن را حفظ کرده بودند [۲۵۵]گردآوری نمود. و کار تدوین و جمعآوری قرآن را به صحابی بزرگوار؛ زید بن ثابت انصاری سپرد.
زید میگوید: بعد از جنگ یمامه، ابوبکر کسی را دنبال من فرستاد. وقتی حاضر شدم عمرسنیز آنجا حضور داشت. ابوبکر گفت: عمر میگوید: در این جنگ تعداد زیادی از قاریان قرآن کشته شدند و اگر در جنگهای دیگر نیز قاریان از بین بروند، میترسم که بخشی از قرآن را از دست بدهیم. و با این استدلال به من پیشنهاد جمعآوری قرآن را داد. من در ابتدا نپذیرفتم و گفتم: چطور مبادرت به انجام کاری بکنم که رسول خدا نکرده است. ولی عمر دستبردار نشد و آنقدر اصرار کرد تا اینکه خداوند به من نیز در این زمینه شرح صدر نصیب کرد، و من هم بر این رأی شدم، و تو مرد جوان و مورد اعتمادی میباشی و کاتب وحی بودهای، پس قرآن را گردآوری کن. زید میگوید: به خدا! اگر مرا به حمل کوهی موظف مینمودند، برایم راحتتر از مسئولیتی بود که به گردنم انداختند [۲۵۶].
از جریان گردآوری قرآن نتایج زیر به دست میآید:
۱- گردآوری قرآن در نتیجهی شهادت بسیاری از قاریان قرآن در جنگهای رده تصویب گردید. و این بیانگر آن است که علما و قاریان قرآن پیشاپیش دیگران در مبارزه و جهاد شرکت میکردند و با علم و عمل و شمشیر از اسلام حفاظت به عمل میآوردند. و مصداق کامل این آیه بودند: ﴿ كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ ﴾[آل عمران: ۱۱۰] (بهترین گروهی که برای نفعرسانی به مردم انتخاب شده است)، بنابراین شایسته است که علما و قاریان در هر زمان به آنها اقتدا نمایند.
۲- گردآوری قرآن براساس اصل معروف به «مصالح مرسله» انجام گرفت. چنان که وقتی ابوبکر، خطاب به عمرسگفت: چطور مبادرت به انجام کاری کنم که رسول خدا نکرده است؟ عمرسگفت: این کاری است که به نفع مسلمانان خواهد بود. پس در ابتدا این کار به خاطر مصلحت عمومی انجام گرفت و بعدا پیرامون آن اجماع منعقد گردید. و این بیانگر آن است که مصلحت مرسله میتواند تکیه گاهی برای اجماع باشد.
۳- همچنین از این جریان به کیفیت اجتهاد صحابه پی میبریم که در فضایی آرام و پس از گفتگو و ارائهی ادله، تسلیم رأیی میشدند که آنرا صائب تشخیص میدادند و بدین صورت بسیاری از احکام اجتهادی را آفریدند [۲۵۷].
[۲۵۵] حروب الردة وبناء الدولة الإسلامیة، أحمد سعید ص۱۴۵. [۲۵۶] بخاری: ۴۹۸۶. [۲۵۷] الاجتهاد فی الفقه الإسلامی، عبد السلام السلیمانی ص۱۲۷.