عمر بن خطاب رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه دوم

فهرست کتاب

سوم: رهنمودهای عمرسبه خلیفه‌ی بعدی

سوم: رهنمودهای عمرسبه خلیفه‌ی بعدی

عمرفاروقسبه زمام‌دار مسلمانان و خلیفه‌ی بعد از خود وصایا و رهنمودهای مهمی به جا گذاشت از جمله اینکه فرمود:

من تو را به رعایت تقوای خدای یگانه و لا شریک توصیه می‌کنم. و باید سابقه‌ی نخستین مهاجرین را درنظر داشته و با آنان به نیکی رفتار نمایی، و نیز توصیه می‌کنم که با انصار به خوبی رفتار کنی و کارهای نیک، نیک‌مردانشان را بپذیری و کارهای بد، بدکارانشان را نادیده بگیری. همچنین تو را در مورد ساکنان شهرهای اسلامی توصیه به نیکی می‌کنم، چرا که آن‌ها یاور اسلام و جمع‌کنندگان مال غنیمت هستند. و از اموال آنان همان مقدار اضافی را وصول کن. همچنین تو را در مورد بادیه‌نشینان توصیه به نیکی می‌کنم چرا که آن‌ها شالوده‌ی عرب و مواد اصلی اسلام هستند. از اموال درجه‌ی پایین و اضافی آن‌ها بگیر و به تهی دستان‌شان برگردان و با ذمیان به نیکی رفتار کن و از آنان دفاع نما و آنان را به پرداخت مالیات طاقت‌فرسا مجبور نساز به ویژه وقتی که پایبند عهد و پیمان بودند و با فروتنی در مقابل مؤمنان آن‌چه‌ را که بر عهده‌ی آنان است، ادا نمودند.

باز هم تو را به رعایت تقوای الهی توصیه می‌کنم و از عذاب ومؤاخذه‌ی او برحذر می‌دارم و باید از خدا بترسی نه از مردم، و در میان رعیت منصفانه داوری کنی و برای رسیدگی به مشکلات‌شان وقت فارغ کنی و هیچ‌گاه ثروتمندان را بر فقیران ترجیح ندهی.

رعایت این امور، ان شاء الله باعث سلامتی قلب و آمرزیدن گناهانت خواهد بود و برای روزی که در پیشگاه کسی حاضر می‌شوی که آگاه به اسرار و درونت می‌باشد برایت خیلی بهتر و مفیدتر خواهد بود.

و من به تو توصیه می‌کنم تا در اجرای حدود الهی بر خویشاوندان و بیگانگان جدیت به خرج دهی و مبادا عاطفه مانع از اجرای حدود الهی شود و اگر نه تو نیز شریک جرم محسوب خواهی شد. با همه‌ی مردم یکنواخت برخورد کن و اصلاً شخصیت فردی را که محکوم می‌شود درنظر نگیر و از سرزنش هیچ‌کس پروا مدار و از بی‌عدالتی در تقسیم آن‌چه‌ خداوند تو را مسئول آن گذاشته است، بپرهیز؛ که این کار پیامدی جز ظلم و ستم و محرومیت ندارد.

و امروز تو بر دو راهه‌ای از دنیا و آخرت قرار داری که اگر به عدل و عفت رو بیاوری، از ایمان و رضامندی خدا بهره‌مند می‌شوی و اگر خواهشات نفسانی بر تو چیره گردد، مشمول خشم خدا خواهی شد. و مجدداً تو را و همچنین دیگران را از ستم بر ذمیان برحذر می‌دارم. و این رهنمودها از راه دل‌سوزی بود پس با آن‌ها رضامندی پروردگار و سرای آخرت را کسب کن.

این‌ها نصایحی بود که قبل از شما خودم و فرزندم را به آن‌ها توصیه کرده‌ام. اکنون اگر تو بپذیری و آن‌چه‌ را گفته‌ام جامه‌ی عمل بپوشانی، یقیناً خیر فراوانی به دست آورده‌ای و اگر نپذیری و بدان توجه نکنی و کارهای مهم را به کسی واگذار نکنی که خداوند به خاطر وی از تو خشنود گردد، دچار زیان گشته و از خواهشات پیروی کرده‌ایی. چرا که خواهشات نفسانی بر همگان نفوذ دارد و محور شرارت (ابلیس) دعوت‌دهنده به سوی هلاکت و نابودی است که قبل از تو بسیاری را از راه حق به بیراهه کشانده و وارد آتش دوزخ کرده است. و چه ناخوشایند است دوستی و همکاری با دشمنان خدا و با دعوتگران به گناه و معصیت. پس بر حق استوار باش و برای رسیدن به آن سختی‌ها را تحمل کن و واعظ خویشتن باش و سوگندت می‌دهم که بر مسلمانان مهربان بوده، بزرگانشان را گرامی بداری و بر کودکانشان شفقت ورزی و دانشمندانشان را محترم شماری و آنان را مورد ضرب و شتم قرار مده تا خوار شوند و در تقسیم غنایم کسی را بر آنان ترجیح مده تا بر تو خشم نگیرند و هنگام نیاز، آن‌ها را از عطایای خود محروم نکن تا تنگدست نگردند و مانع از سر زدن آن‌ها به خانواده‌هایشان نشو تا نسلشان منقطع نشود. و مبادا مال و ثروت فقط در دستان سرمایه داران دور بزند و همچنین درب خانه‌ات را بر آنان مبند تا قدرتمندان حق ضعیفان را پایمال کنند. این است وصیت من به تو و خدا را گواه می‌گیرم، و سلام بر تو [۲۰۳۵].

این وصیت بیانگر دیدگاه عمیق عمرفاروقسنسبت به مسایل مدریتی و حکومتی و بیانگر نظام حکومتی و اداری فراگیر و کاملی است [۲۰۳۶]. همان طور که ملاحظه کردید این وصیت امور بسیار مهمی را در بر دارد و از آن‌جا که در آن مقررات اساسی یک حکومت فراگیر دینی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی بیان شده است میطلبد که به عنوان سند و اساسنامه‌ی بسیار ارزشمندی تلقی شود.

جوانب مختلفی که در وصیت‌نامه‌ی عمرسبدان اشاره شده است، به شرح زیر می‌باشند:

[۲۰۳۵] الطبقات: ابن سعد (۳/۳۳۹)، البیان والتبیین: جاحظ (۲/۴۶)، جمهرة خطب العرب (۱/۲۶۳-۲۶۵)، الکامل فی التاریخ (۲/۲۱۰)، الخلیفة الفاروق عمربن الخطاب: عانی ص۱۷۱، ۱۷۲. [۲۰۳۶] الإدارة الإسلامیة فی عصر عمربن الخطاب ص۳۸۱.