عمر بن خطاب رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه دوم

فهرست کتاب

چهارم: سخنرانی عمر فاروق بعد از این که بر کرسی خلافت نشست

چهارم: سخنرانی عمر فاروق بعد از این که بر کرسی خلافت نشست

در مورد نخستین خطبه‌ی عمرسبعد از خلافت، راویان اختلاف نظر دارند. برخی گفته‌اند: ایشان بعد از اینکه بر منبر قرار گرفت در اولین خطبه‌ی خود، گفت: بار الها! من آدم خشنی هستم مرا نرم بگردان، ضعیفم مرا قوی بگردان و بخیلم مرا سخی بگردان [۳۰۴].

همچنین نقل است که در اولین خطبه‌ی خود گفت: خدا شما را با من و مرا با شما آزمایش خواهد کرد. به خدا سوگند! اگر مشکلی برای شما پیش بیاید من شخصاً برای رفع آن، اقدام خواهم کرد. ضمن اینکه از افراد مورد اعتماد و اهل امانت در کارها، استفاده خواهم کرد. و افزود که هرکس نیکوکاری کند، با او به نیکی رفتار خواهم کرد و هرکس بد کند، او را به سزای اعمالش می‌رسانم. کسانی که در جلسه حاضر بودند می‌گویند: ایشان به آن‌چه‌ گفته بود تا آخرین روزهای حیات خود پایبند بود [۳۰۵].

همچنین گفته‌اند: در نخستین روز خلافت بالای منبر رفت و می‌خواست بر جایی که ابوبکر می‌نشست، بنشیند، سپس گفت: من خود را شایسته آن نمی‌دانم که در جای ابوبکر بنشینم، بنابراین، یک پله پایین آمد و بعد از حمد و ثنای خدا گفت: قرآن را بخوانید و با آن آشنا بشوید، و به دستوراتش عمل نمایید و اهل آن باشید، و نفس خود را محاسبه کنید قبل از اینکه مورد محاسبه قرار گیرید؛ خود را برای حضور در پیشگاه خدا در آن روز بزرگ که هیچ چیزی از دید خدا پنهان نمی‌ماند، آماده کنید. نباید از هیچ‌کس در نافرمانی خدا پیروی بکنید و بیت المال در دست من به مال یتیمی می‌ماند؛ یعنی اگر نیازی به آن نداشته باشم از آن پرهیز خواهم کرد و اگر نیاز پیدا کردم به اندازه‌ی نیاز، از آن استفاده می‌کنم [۳۰۶].

ممکن است همه‌ی این سخنان را عمر بن خطاب سدر نخستین خطبه‌اش گفته باشد، اما هرکدام از راویان، بخشی از آن‌را نقل کرده و بخشی دیگر را فراموش کرده باشند.

لازم به‌ یادآوری است اینکه‌ عمر سدر نخستین خطبه‌ی خود قضایای سیاسی، اداری و ارشادهای دینی را درهم آمیخت، بیانگر منهج و روش آن بزرگان می‌باشد که‌ میان تقوی و سیاستِ اداره‌ی امور هیچ‌گونه‌ تفاوتی را در نظر نمی‌گرفتند. و همچنین باید اذعان داشت که‌ عمرسدر راستای رعایت حق ابوبکر سبه‌ خود اجازه‌ نداد که‌ در جای او بنشیند و در انظار عموم خود را با او مساوی قرار بدهد، از این رو عمر به‌ خود آمد و یک پله‌ پایین‌تر نشست [۳۰۷].

همینطور در روایتی آمده است که ایشان بعد از گذشت دو روز از خلافت خود بر منبر رفت و با مردم در مورد روابط خود با رسول خدا و خلیفه‌ی اول سخن گفت و به آنان خاطرنشان ساخت که سخت‌گیری و خشونت من فقط برای انسان‌های ناباب و متجاوز خواهد بود و اجازه نخواهم داد کسی بر کسی ظلمی روا دارد و باید حق مظلوم از ظالم گرفته و رخسار انسان‌های ظالم به خاک مالیده شود و افزود که من در مقابل انسان‌های شریف و حق‌شناس رخسار خود را به خاک می‌مالم، و سعی خواهم کرد وضع اقتصادی شما را بهبود بخشم و از آن‌چه‌ خدا به شما غنیمت می‌دهد، چیزی بر ندارم و از مرزها و حدود شما نگهداری خواهم کرد و شما را به جاهای خطرناک نمی‌فرستم که نابود شوید. و هرگاه‌ شما را برای جهاد در راه خدا بفرستم، به زنان و فرزندان شما رسیدگی می‌کنم. پس از خدا بترسید و مرا در انجام وظایفم یاری نمایید و با امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت در رعایت مسئولیت‌هایی که به گردن من می‌باشد با من همکاری کنید، سخن من تمام است و برای خود و شما خواهان مغفرت الهی هستم [۳۰۸].

و در روایتی دیگر آمده‌ که‌ فرمود: عرب‌ها مانند شتر افسار شده پیرو کسی هستند که افسارش، به دست او است. پس باید آن کسی که افسار به دست دارد آن‌ها را به خوبی هدایت کند و من به خدای کعبه سوگند می‌خورم که تا حد امکان شما را به راه راست خواهم برد [۳۰۹].

با توجه به همه‌ی روایات منقول در مورد نخستین خطبه‌ی عمرسخط مشی ایشان که تا پایان خلافت بر آن حرکت می‌کرد به شرح زیر بود:

[۳۰۴] مناقب أمیر المؤمنین: ابن الجوزی ص۱۷۰، ۱۷۱. [۳۰۵] الطبقات (۳/۲۷۵). [۳۰۶] کنز العمال رقم ۴۴۲۱۴ به‌ نقل از: الدولة الإسلامیة د. حمدی شاهین ص۱۲۰. [۳۰۷] الدولة الإسلامیة فی عصر الخلفاء الراشدین، د. حمدی شاهین ص۱۲۰. [۳۰۸] الإدارة العسکریة فی عهد الفاروق ص۱۰۶. [۳۰۹] السیاسة الشرعیة. د. إسماعیل بدوی ص۱۶۰ به‌ نقل از: الطبری.