دوم: عمرسو زندگی خانوادگی
عمرسمیگفت: مردم به همان اندازه از رهبر و پیشوای خود حرف شنوی خواهند داشت که او از خدای خود داشته باشد، و اگر حاکم رفاه طلب باشد، رعیت نیز رفاه طلب خواهد شد [۴۸۵].
بنابراین، او خویشتن را محاسبه مینمود و رفتار افراد خانوادهاش را کنترل میکرد. او به خوبی میدانست که دیدگان همه به او و خانوادهاش دوخته است. بنابراین وقتی مردم را از چیزی باز میداشت. خطاب به افراد خانوادهاش میگفت: مواظب باشید که من مردم را از فلان کار باز داشتهام و مردم به شما آنطور نگاه میکنند که پرنده (شکاری) به گوشت نگاه میکند. اگر شما مرتکب کاری شوید که از آن منع کردهام آنها نیز بیمهابا مرتکب آن خواهند شد و اگر شما از آن بازآیید آنها نیز باز خواهند آمد. و بدانید که شدیدترین تنبیه از آن کسی است که با من رابطه نزدیکی داشته باشد، پس خود دانید [۴۸۶]. و همواره مواظب رفتار فرزندان، زنان و نزدیکان خود بود که ما در اینجا به بعضی از موضعگیریهای ایشان اشاره میکنیم:
[۴۸۵] موسوعة فقه عمربن الخطاب د. محمد قلعجی ص ۱۴۶. [۴۸۶] محض الصواب (۳/ ۸۹۳).