نهم: تحریم نکاح متعه
از عمر بن خطابسروایاتی نقل شده که نکاح متعه را تحریم نموده، آنرا نوعی زنا قلمداد کرده و کسانی را که مرتکب آن شدهاند، تهدید به سنگسار نموده است. و بعضیها گمان کردهاند که گویا رسول خدا ج آن را حرام قرار نداده، بلکه عمرسآن را حرام کرده است. از ابونضره روایت شده که گفت: ابن عباس نکاح متعه را حلال دانسته و بدان دستور میداد، اما ابن زبیر مردم را از انجام آن بازمیداشت. پس آنرا برای جابر بن عبدالله بازگو نمودم، در جواب گفت: ما در عصر رسول خدا متعه میکردیم، اما وقتی زمان عمر فرا رسید ایشان گفت: خداوند برای پیامبرش به علتهای متعدد چیزهایی را حلال میساخت و هم اکنون احکام قرآن ثبات پیدا کرده است و نسخی بدان راه ندارد، بنابراین حج و عمره را آن طور که خدا دستور داده است انجام دهید و افزود: اگر ببینم کسی نکاح موقت کرده است او را سنگسار خواهم کرد [۱۲۲۹].
از ظاهر این روایت چنین برمیآید که نکاح موقت در زمان رسول خدا ج رواج داشته و عمرسدر زمان خود آنرا تحریم کرده است. درحالی که واقعیت امر چنین نیست، بلکه متعه یا نکاح موقت را خود رسول خدا ج حرام قرار داد و کسانی از صحابه که گفته میشود نکاح متعه را حرام نمیدانستند به خاطر این بود که حکم قطعی تحریم این نوع نکاح به آنان نرسیده بود. همچنین کسانی از متأخرین مانند ابی هلال عسکری [۱۲۳۰]و رفیق عظم [۱۲۳۱]که تحریم متعه را به عمرسنسبت دادهاند به دلایل تحریم آن در سنت نبوی پی نبردهاند که به شرح زیر بیان میشوند:
۱- مسلم با سند صحیح از سلمه نقل کرده که گفته است:
رسول خدا در سال اوطاس سه بار نکاح متعه را جایز قرار داد و بعداً آنرا ممنوع اعلام کرد [۱۲۳۲].
۲- همچنین مسلم با سند خود از سبره نقل کرده که گفته است: رسول خدا به ما اجازهی نکاح متعه را داد. من با یکی از دوستانم به خواستگاری زن زیبایی از بنی عامر رفتیم، من از آن رفیقم جوانتر بودم. گفت: به من چه میدهید؟ هریک از ما ردای خود را تقدیم کرد. سرانجام با من آمد و به مدت سه روز با من ماند. آنگاه رسول خدا اعلام کرد که:
«من كان عنده شیء من هذه النساء التی یَتَمتَّعُ، فلیُخل سبیلها».
«هر کس زنی را با نکاح موقت در اختیار دارد آنرا رها کند» [۱۲۳۳].
۳- همچنین مسلم با سند خود از سبرهی جهنی نقل کرده که از رسول خدا ج شنیده است که فرمود:
«یا أیها الناس! إنِّی قد كنت أَذِنْتُ لكم فی الاستمتاع من النساء، وإن الله قد حرّم ذلك إلى یوم القیامة، فمن كان عنده شیء فلیُخل سبیله ولا تأخذوا مما آتیتموهن شیئاً» [۱۲۳۴].
«ای مردم! من به شما اجازهی نکاح متعه داده بودم و اکنون خدا آنرا تا قیامت حرام قرار داده است. پس اگر نزد کسی زنی با نکاح متعه وجود دارد او را رها سازد و آنچه بدو داد، پس نگیرد».
۴- همچنین مسلم به روایت علی بن ابی طالب نقل کرده که او متوجه ابن عباس شد که در مورد نکاح متعه سهلانگاری میکرد. آنگاه علیسگفت:
«مهلاً یا ابن عباس، فإن رسول الله ج نهى عنها یوم خیبر، وعن لحوم الحمر الإنسیة» [۱۲۳۵].
«ابن عباس! مگر نمیدانی که رسول خدا ج روز خیبر از نکاح متعه و خوردن گوشت الاغ اهلی نهی کرده است».
بنابراین، عمر فاروقسنکاح متعه را از سر خود حرام قرار نداد، بلکه در اینباره از رسول خدا ج پیروی نمود که ایشان پس از آن که در سال ششم هجری در خیبر آنرا حرام قرار داد در سال هشتم یعنی سال فتح مکه آنرا دوباره حلال اعلام کرد و پس از سپریشدن ۱۵ روز دوباره آنرا برای همیشه و تا قیامت حرام قرار داد [۱۲۳۶].
[۱۲۲۹] مسلم، ک الحج، رقم ۱۲۱۷. [۱۲۳۰] الأوائل (۱/۲۳۸-۲۳۹). [۱۲۳۱] أشهر مشاهیر الإسلام (۲/۴۳۲)، القضاء فی عهد عمربن الخطاب (۲/۷۵۶). [۱۲۳۲] مسلم، ک النکاح، باب نکاح المتعة وبیان أنه أبیح ثم نسخ، ثم أبیح ثم نسخ، واستقر تحریمه إلى یوم القیامة (۲/۱۰۳۳). [۱۲۳۳] مسلم ک النکاح. [۱۲۳۴] مسلم ک النکاح رقم ۱۴۰۶. [۱۲۳۵] مسلم ک النکاح (۲/۱۰۲۷) رقم ۱۴۰۷. [۱۲۳۶] القضاء فی عهد عمربن الخطاب (۲/۷۵۶).