هفتم: ادعای سوزاندن کتابخانهی اسکندریه توسط مسلمانان
دکتر عبدالرحیم محمد عبدالحمید میگوید: ما سراغ نداریم که عمرو بن عاص کتابخانهی اسکندریه را به آتش بکشاند. فقط نصی از ابن قفطی وجود دارد که آنرا از ابن عبری (م ۶۸۵هـ/۱۲۸۶م) نقل کرده و در آن آمده است که مردی به نام یحیی نحوی که اسکندری الاصل و از فلاسفه بود، نزد عمرو آمد. عمرو او را گرامی داشت و پرسید: چه میخواهی؟ نحوی گفت: کتابهای حکمت را که در خزانههای پادشاهی است و تعداد آنها پنجاه و چهار هزار و صد و بیست کتاب میباشد. عمرو گفت: من نمیتوانم چنین رقم بزرگی را بدون اجازهی امیرالمؤمنین به شما برگردانم. آنگاه نامهای به امیرالمؤمنین فرستاد و نظر ایشان را در این مورد جویا شد. امیرالمؤمنین در جواب نوشت: کتابهایی که از آن یاد کردهای از دو حال خالی نیستند یا آنچه در آنها مکتوب است موافق با کتاب خدا است که در این صورت کتاب خدا ما را از آنها بینیاز میسازد و یا مخالف کتاب خدا است که باز هم نیازی به وجود آنها احساس نمیشود. بنابراین، همه را نابود کن. عمرو حسب دستور آنها را در میان حمامداران اسکندریه توزیع نمود تا کورهی حمام را با آنها گرم نگه دارند. چنان که تا شش ماه حمامداران از آنها به جای چوب استفاده کردند [۱۹۰۶].
همچنین قبل از ابن قفطی فردی به نام عبداللطیف بغدادی (م ۶۴۹هـ ) چنین ادعایی کرده و نوشته است:
در آنجا دارالعلمی وجود داشت که اسکندر آنرا ساخته بود و در آن انبار کتابی وجود داشت که توسط عمرو بن عاص و به دستور عمر بن خطاب به آتش کشیده شد [۱۹۰۷].
البته این روایات به دلایل زیر قابل انتقاد میباشند:
۱- هیچ ربط علمی و تاریخی در میان این سه روایت وجود ندارد و هر سه متعلق به یک دورانی از تاریخ میباشند.
۲- این روایات از هیچ سند و مرجع معتبری سرچشمه نگرفتهاند، بلکه فرضیههایی بیش نیستند که ساخته و پرداخته همین راویان میباشند.
۳- این روایات در قرن هفتم پدید آمدند و فاصلهی زمانی زیادی با دوران فتح مصر توسط عمرو بن عاصسدارند. بنابراین با دلایل زیر میتوان اینها را بیاساس قلمداد نمود:
- هیچکدام از مورخینی که قرنها پیش در مورد مصر و فتح آن قلم فرسایی کردهاند در مورد آتش زدن کتابخانهی اسکندریه چیزی ننوشتهاند.
- واقدی، طبری، ابن اثیر، ابن خلدون، یاقوت حموی و حتی ابن عبدالحکم به چنین رویدادی اشاره ننمودهاند.
- میتوان این روایتها را متعلق به دوران جنگهای صلیبی دانست که آقای عبداللطیف بغدادی در آن دوران میزیسته و احتمالاً توسط زر و یا زور به نوشتن آن وادار شده است.
- اگر واقعاً چنین کتابخانهی عظیمی وجود میداشت، یقیناً رومیان هنگام ترک اسکندریه کتابهای آنرا با خود میبردند.
- عمرو راحت میتوانست آن همه کتاب را به جای سپردن به حمامداران، در دریا میریخت که در آن صورت نابودی آنها به شش ماه نمیانجامید.
خلاصه اینکه جریان سوزاندن کتابهای کتابخانهی اسکندریه اتهامی بیش نیست که امیرالمؤمنین (عمر بن خطابس) و همچنین عمرو بن عاصساز آن کاملاً مبرا و بیاطلاع میباشند. بلکه این یک نوع جریان ساختگی از طرف دشمنان اسلام برای بد نام کردن مسلمانان فاتح است [۱۹۰۸].
[۱۹۰۶] عمرو بن عاص، القائد السیاسی ص ۱۳۳. [۱۹۰۷] منبع سابق ص ۱۳۴. [۱۹۰۸] عمرو بن العاص القائد السیاسی.